هفت پسر +دختر
هفت پسر +دختر
پارت ۲
لباس اون مرد رو چنگ زدم
+عمو منو ...نجات بده
مرد من رو بغل کرد
ـمن این دختر رو بین پرونده هاتون ندیدم چرا؟
صدای یه زن مضطرب رو شنیدم
^ خب ...خب ابن ....۰بچه تازه اومده و...
مرد به اون زنه اجازه حرف زدن نداد
_من میبرمش
وایسا وایسا اون مرد من رو به حضانت خودش گرفت اون مرد برگه ای رو امضا کرد و من رو بغل کرد
-
_از این به بعد اسم تو یونا کایزره
وااو حالا یه اسم دارم خوبه حداقل از اینجا خلاص شدم آخ جونننن تو راه که سوار ماشینش بودیم تو بغلش جمع شده بودم که دستش رو گذاشت رو سرم و نوازش کرد اروم اروم چشمام داشت سیاهی میرفت که صداش رو شنیدم
ـ بخواب .... بخواب من مراقبتم
اروم چشمام رو بستم و به خواب رفتم این شروع زندگیم بود :)
پارت ۲
لباس اون مرد رو چنگ زدم
+عمو منو ...نجات بده
مرد من رو بغل کرد
ـمن این دختر رو بین پرونده هاتون ندیدم چرا؟
صدای یه زن مضطرب رو شنیدم
^ خب ...خب ابن ....۰بچه تازه اومده و...
مرد به اون زنه اجازه حرف زدن نداد
_من میبرمش
وایسا وایسا اون مرد من رو به حضانت خودش گرفت اون مرد برگه ای رو امضا کرد و من رو بغل کرد
-
_از این به بعد اسم تو یونا کایزره
وااو حالا یه اسم دارم خوبه حداقل از اینجا خلاص شدم آخ جونننن تو راه که سوار ماشینش بودیم تو بغلش جمع شده بودم که دستش رو گذاشت رو سرم و نوازش کرد اروم اروم چشمام داشت سیاهی میرفت که صداش رو شنیدم
ـ بخواب .... بخواب من مراقبتم
اروم چشمام رو بستم و به خواب رفتم این شروع زندگیم بود :)
۲۶.۶k
۲۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.