شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم

شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم

پارت۴

و جونگ سو رفت
+هوه امیدوارم لپ هام قرمز نشده باشن
نکته:(جونگ سو از اولین باری که تهیونگ رودیده عاشقشه)
وقتی جونگ سو به حیاط پشتی دانشگاه رفت دید که چند تا مرد می خواستن به یه دختر تجاوز کنن مردها داشتن دکمه های لباس دختره رو باز می کردند که جونگ سو اومد و یه مشت به یکی از مرد ها زد و مرده پرت شد و به دیوار خورد و عصبانی شد وبه جونگ سو حمله کرد و همین تور بقیه ی مردها هم به جونگ سو حمله کردند و جونگ سو با چند حرکت همه ی مردها رو جوری کتک زده بود که مردها نمی تونستند حرکت کنن وجونگ سو به دختره گفت
+بیشتر مواظب خودت باش باشه؟
دختر:باشه و ممنون
نکته:(جونگ سو هنر های رزمی بلده)
و بعد دختره و جونگ سو از اونجا دور شدند،جونگ سو رفت پیش برادرش ودختره سر کلاسش رفت وقتی جونگ سو رسید پیش جونگ کوک ،جونگ کوک گفت:
باز دعوا کردی؟یا کسی رو نجات دادی؟بگو
یکی رو نجات دادم ،هیچ حرفی نزن و بریم سر کلاس
جونگ کوک و جونگ سو رفتند کلاس و درس شروع شدوبعد.....

ببخشید باید برم الان سریال مورد علاقم شروع میشه ادامه شو ساعت ۱ میزارم بای