زندگی سخت
پارت ۴
ات : موفق باشی
سوجون : نگفتی کی هستی
ات : من ؟
دونگ بوم : نه من تو دیگه
ات : من اتم
سوجون : دروغ نگو اگه تو اتی منم استادم
یجی : ات قشنگم من اومدم
سوهو : سلام پسرا
دونگ بوم : جدا اتی
یجی : اته دیگه مگه ات نیستی
ات : اتم ات من خود اتم
که سوآ اومد تو
رفتم یقشو گرفتم
ات : دختره ی عوضی چرا اون فیلم رو پخش کردی
سوآ : چون دلم خواست
ات : عوضی
اومدم بزنمش
یجی : اتتتتتتت
ات : به جون جدم من امضا بهت نمیدم
سوهو : به من که میدی
ات : نه نزدیکم بیاین مثل اون پسره نابودتون میکنم
همه : چرا
ات : چون حوصله ندارم
یجی : من هیچی نمیخوام میخوام بیام کنارت
ات : باشه
یجی اومد بغلم نشست و باهم بیرون رو نگاه میکردیم
و بچه ها همین طور میومدن
استاد اومد و شروع به درس دادن کرد
ذهن ات
ای کاش مال من بود
وااااااااااایییییییییییییی چه نازه
اسمشو میزارم موچی
پایان ذهن ات
یجی : ات ات
ات : چیه
یجی: بیا بریم یکی کارت داره
ات : باشه بزار وسیله هامو جمع کنم
وسیله هامو جمع کردم و همراه یجی رفتم بیرون
دونگ بوم : ات با من دوست میشی
یجی : وااااااااااایییییییییییییی ات
سوهو : ات جواب
ات : نه بریم ( خونسرد )
دونگ بوم : چرا
ات : چون دوس پسر دارم اگه نمیاین من خودم برم
سوهو : داداش آروم باش
یجی : من اومدم
دونگ بوم : دختره ی هزره
یجی : ات نه نمیزنیش
که یکی بهش شلیک کرد
سوهو : استاد چرا باهاش این کارو کردین
رفتم پیش استاد
ات : بگم ( آروم )
جیمین : بگو ( آروم )
ات : زیرا ایشون دوس پسر بنده هستن
یجی : چییییی
دونگ بوم : من گزینه ی بهتری بودم ( گوه خوردی )
جیمین : ........
ات : تو با اون قیافت به دیوار درخواست بدی رد میکنه
همه زدن زیر خنده
جیمین : ات بیا بریم
یجی : منم میام
ات : عزیزم
جیمین : من مشکلی ندارم
ات : ممنون عشقم
( ادمین : عررررررررررر جیمین مال من بود )
استاد منو یجی رو برد خونه
یجی: خداحافظ
ات : بای
ات : یه سوال اسمت چیه
جیمین : میخوای بدونی
ات: آره
جیمین : اسمم جیمینه
ات : واقعا من عاشق این اسمم اهان من برات لغب گذاشتم
جیمین : چی گذاشتی
ات : موچی
جیمین : چرا موچی
ات : چون موچی دوست دارم تو رو هم دوست دارم
جیمین : باشه خداحافظ شیرموز
ات : تو چرا بهم میگی شیر موز
جیمین : اون دختر کوچولو میگفت
گونه ی جیمین رو بوسیدم
ات : خداحافظ موچی
جیمین : بای شیر موز
رفتم تو خونه
میرای : شیرموز مامانم منو زد ( گریه )
ات : بیا بریم من لباسم رو عوض کنم
رفتم لباسم رو عوض کردم و رفتم تو اتاق هانا
هانا : این اتاق در داره
ات : چرا بچه رو زدی
هانا : چون رفته بود رومخم
ات : داداشششششششش
هوسوک : جانم
ات : زنت رومخمه بزنمش
هوسوک : چرا ( جدی )
ات : چون شیر توت فرنگی منو زده
که خیلی محکم زد پس کلم
هوسوک : ولی اجازه نداری زنم رو بزنی
میرای : شیرموز رو نزن
ات : .....
ات : موفق باشی
سوجون : نگفتی کی هستی
ات : من ؟
دونگ بوم : نه من تو دیگه
ات : من اتم
سوجون : دروغ نگو اگه تو اتی منم استادم
یجی : ات قشنگم من اومدم
سوهو : سلام پسرا
دونگ بوم : جدا اتی
یجی : اته دیگه مگه ات نیستی
ات : اتم ات من خود اتم
که سوآ اومد تو
رفتم یقشو گرفتم
ات : دختره ی عوضی چرا اون فیلم رو پخش کردی
سوآ : چون دلم خواست
ات : عوضی
اومدم بزنمش
یجی : اتتتتتتت
ات : به جون جدم من امضا بهت نمیدم
سوهو : به من که میدی
ات : نه نزدیکم بیاین مثل اون پسره نابودتون میکنم
همه : چرا
ات : چون حوصله ندارم
یجی : من هیچی نمیخوام میخوام بیام کنارت
ات : باشه
یجی اومد بغلم نشست و باهم بیرون رو نگاه میکردیم
و بچه ها همین طور میومدن
استاد اومد و شروع به درس دادن کرد
ذهن ات
ای کاش مال من بود
وااااااااااایییییییییییییی چه نازه
اسمشو میزارم موچی
پایان ذهن ات
یجی : ات ات
ات : چیه
یجی: بیا بریم یکی کارت داره
ات : باشه بزار وسیله هامو جمع کنم
وسیله هامو جمع کردم و همراه یجی رفتم بیرون
دونگ بوم : ات با من دوست میشی
یجی : وااااااااااایییییییییییییی ات
سوهو : ات جواب
ات : نه بریم ( خونسرد )
دونگ بوم : چرا
ات : چون دوس پسر دارم اگه نمیاین من خودم برم
سوهو : داداش آروم باش
یجی : من اومدم
دونگ بوم : دختره ی هزره
یجی : ات نه نمیزنیش
که یکی بهش شلیک کرد
سوهو : استاد چرا باهاش این کارو کردین
رفتم پیش استاد
ات : بگم ( آروم )
جیمین : بگو ( آروم )
ات : زیرا ایشون دوس پسر بنده هستن
یجی : چییییی
دونگ بوم : من گزینه ی بهتری بودم ( گوه خوردی )
جیمین : ........
ات : تو با اون قیافت به دیوار درخواست بدی رد میکنه
همه زدن زیر خنده
جیمین : ات بیا بریم
یجی : منم میام
ات : عزیزم
جیمین : من مشکلی ندارم
ات : ممنون عشقم
( ادمین : عررررررررررر جیمین مال من بود )
استاد منو یجی رو برد خونه
یجی: خداحافظ
ات : بای
ات : یه سوال اسمت چیه
جیمین : میخوای بدونی
ات: آره
جیمین : اسمم جیمینه
ات : واقعا من عاشق این اسمم اهان من برات لغب گذاشتم
جیمین : چی گذاشتی
ات : موچی
جیمین : چرا موچی
ات : چون موچی دوست دارم تو رو هم دوست دارم
جیمین : باشه خداحافظ شیرموز
ات : تو چرا بهم میگی شیر موز
جیمین : اون دختر کوچولو میگفت
گونه ی جیمین رو بوسیدم
ات : خداحافظ موچی
جیمین : بای شیر موز
رفتم تو خونه
میرای : شیرموز مامانم منو زد ( گریه )
ات : بیا بریم من لباسم رو عوض کنم
رفتم لباسم رو عوض کردم و رفتم تو اتاق هانا
هانا : این اتاق در داره
ات : چرا بچه رو زدی
هانا : چون رفته بود رومخم
ات : داداشششششششش
هوسوک : جانم
ات : زنت رومخمه بزنمش
هوسوک : چرا ( جدی )
ات : چون شیر توت فرنگی منو زده
که خیلی محکم زد پس کلم
هوسوک : ولی اجازه نداری زنم رو بزنی
میرای : شیرموز رو نزن
ات : .....
۸.۳k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.