دو پارتی🧡
دو پارتی🧡
#فلیکس
#استریکیدز
#استری_کیدز
*وقتی تو مدرسه بهت قلدری میکنن*
پارت 2🤍
فلیکس سریع وارد دستشویی شد و پسرارو دور کرد و تو صورت همشون کلی مشت خالی کرد .
حالا دیگه همه ی پسرا فرار کرده بودن
( _ علامت فلیکس)
_ حالت خوبه؟
+ آره، ممنون
فلیکس متوجه موهای خیسش و لرزش میشه و آروم دستشو میگیره و از زمین بلندش میکنه
_ اگه بازم چنین چیزی شد فقط به من بگو باشه؟(با لبخند)
+ام، باشه، اسمت فلیکس بود درسته؟
_ آره
+امم. منم ا/تم.
فلیکس لبخند میزنه و سرشو تکون میده
*فلیکس و ا/ت باهم دوستای صمیمی شدن و هر دوتاشون به همدیگه حس هایی داشتن*
یه هفته بعد
فلیکس وارد مدرسه شد و ا/ت که توی حیاط وایساده بود رو دید و سمتش راه رفت
_ سلام ا/ت
+ عه سلام فلیکس
_ ا/ت میخوام یه چیزی بگم
+ هوم؟
_ خببب.....من.....من از همون روز اول روت کراش زدم
+ *چند لحظه نگاهش میکنه* امم...آها....راستش....شاید....منم؟
+*آروم میخنده* میدونستم
_خب الان یعنی.....
+ آره...تو الان دوست دخترم حساب میشی
هر دوتاشون آروم میخندن و تا چند سال دیگه باهم بودن.
میدونم ریدم🤌🏻
#فلیکس
#استریکیدز
#استری_کیدز
*وقتی تو مدرسه بهت قلدری میکنن*
پارت 2🤍
فلیکس سریع وارد دستشویی شد و پسرارو دور کرد و تو صورت همشون کلی مشت خالی کرد .
حالا دیگه همه ی پسرا فرار کرده بودن
( _ علامت فلیکس)
_ حالت خوبه؟
+ آره، ممنون
فلیکس متوجه موهای خیسش و لرزش میشه و آروم دستشو میگیره و از زمین بلندش میکنه
_ اگه بازم چنین چیزی شد فقط به من بگو باشه؟(با لبخند)
+ام، باشه، اسمت فلیکس بود درسته؟
_ آره
+امم. منم ا/تم.
فلیکس لبخند میزنه و سرشو تکون میده
*فلیکس و ا/ت باهم دوستای صمیمی شدن و هر دوتاشون به همدیگه حس هایی داشتن*
یه هفته بعد
فلیکس وارد مدرسه شد و ا/ت که توی حیاط وایساده بود رو دید و سمتش راه رفت
_ سلام ا/ت
+ عه سلام فلیکس
_ ا/ت میخوام یه چیزی بگم
+ هوم؟
_ خببب.....من.....من از همون روز اول روت کراش زدم
+ *چند لحظه نگاهش میکنه* امم...آها....راستش....شاید....منم؟
+*آروم میخنده* میدونستم
_خب الان یعنی.....
+ آره...تو الان دوست دخترم حساب میشی
هر دوتاشون آروم میخندن و تا چند سال دیگه باهم بودن.
میدونم ریدم🤌🏻
۷.۵k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.