۶:۹ am
P⁶
TAKEPARTY
KOOK
روی دختر خم شد و نیپل هاش و مکید و مک هایی به رنگ ارغوانی روشون کاشت. لاله گوشش و لیس میزد و گردنش و گاز میگرفت و همزمان نیپل هاش و میکشید و بین انگشت هاش میفشرد
جونگکوک!!!! اهههههههههههه اییییییی یواش
دختر وقتی دید به التماس ها و ناله هاش اهمیتی نمیده سعی میکرد خودش عقب تر بکشه ولی جونگکوک متوجه شد و کمرش و گرفت
_ برای در رفتن هنوز زوده ات
دستش و برای محکم کاری دور کمر دختر حلقه کرد و محکم گرفت.
برای ریختن ترس دختر و آروم کردنش بوسه های آتشین و دنباله داری روی لب های مخملی دختر میگذاشت. وقتی نزدیک به اوج بودن عضوش و بیرون کشید و روی شیکم دختر کام شد و ات با ناله بلندی از خالی شدن یکهویی کام شد. نفس های نامنظم و گرمشون به صورت همدیگه میخورد و سینه هاشون بالا و پایین میشد.
جونگکوک بلند شد و لباس هاش و پوشید و فضا باز کرد تا دختر خودش و تمیز کنه و لباس بپوشه.
پیاده شدن و بعد از تازه کردن نفسی تو ماشین نشستن.
+ یه طوری گا.ییدیم که مستی از سرم پرید خدا لعنتت کنه عوضی!
پوزخند پر صدایی زد و با دیدن آسمان که در معرض روشنایی بود برای مطلع شدن از ساعت گوشیش و روشن کرد. ساعت 6:9 دقیقه صبح بود!
بخاطر هماهنگی با مادر طبیعت لبخند کجی روی صورتش نشست و به راه افتاد
.
.
.
بچه ها خدایی نه خداییییی کجا همچین تک پارتی مامانی ای خونده بودین. تاحالا شده فیکی بخونید که تو ماشین سک.س داشته باشن؟ نه دیگه ندیدی برادر من ندیدی
میبینید چه تک پارتی بمبی براتون نوشتم حالش و ببرید.. برای کسایی که نمیدونن ۶۹ جز اعداد جن.سی هست و کوک و ات این پوزیشن و انجام دادن
هعییییی حمایت کنید قدر بدونید قدرررر خودم این و خیلی دوست داشتم چون تاحالا خودمم تو ماشین کار و داستان دار نکرده بودم برام جدید بود😂😂
TAKEPARTY
KOOK
روی دختر خم شد و نیپل هاش و مکید و مک هایی به رنگ ارغوانی روشون کاشت. لاله گوشش و لیس میزد و گردنش و گاز میگرفت و همزمان نیپل هاش و میکشید و بین انگشت هاش میفشرد
جونگکوک!!!! اهههههههههههه اییییییی یواش
دختر وقتی دید به التماس ها و ناله هاش اهمیتی نمیده سعی میکرد خودش عقب تر بکشه ولی جونگکوک متوجه شد و کمرش و گرفت
_ برای در رفتن هنوز زوده ات
دستش و برای محکم کاری دور کمر دختر حلقه کرد و محکم گرفت.
برای ریختن ترس دختر و آروم کردنش بوسه های آتشین و دنباله داری روی لب های مخملی دختر میگذاشت. وقتی نزدیک به اوج بودن عضوش و بیرون کشید و روی شیکم دختر کام شد و ات با ناله بلندی از خالی شدن یکهویی کام شد. نفس های نامنظم و گرمشون به صورت همدیگه میخورد و سینه هاشون بالا و پایین میشد.
جونگکوک بلند شد و لباس هاش و پوشید و فضا باز کرد تا دختر خودش و تمیز کنه و لباس بپوشه.
پیاده شدن و بعد از تازه کردن نفسی تو ماشین نشستن.
+ یه طوری گا.ییدیم که مستی از سرم پرید خدا لعنتت کنه عوضی!
پوزخند پر صدایی زد و با دیدن آسمان که در معرض روشنایی بود برای مطلع شدن از ساعت گوشیش و روشن کرد. ساعت 6:9 دقیقه صبح بود!
بخاطر هماهنگی با مادر طبیعت لبخند کجی روی صورتش نشست و به راه افتاد
.
.
.
بچه ها خدایی نه خداییییی کجا همچین تک پارتی مامانی ای خونده بودین. تاحالا شده فیکی بخونید که تو ماشین سک.س داشته باشن؟ نه دیگه ندیدی برادر من ندیدی
میبینید چه تک پارتی بمبی براتون نوشتم حالش و ببرید.. برای کسایی که نمیدونن ۶۹ جز اعداد جن.سی هست و کوک و ات این پوزیشن و انجام دادن
هعییییی حمایت کنید قدر بدونید قدرررر خودم این و خیلی دوست داشتم چون تاحالا خودمم تو ماشین کار و داستان دار نکرده بودم برام جدید بود😂😂
۱۷.۸k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.