مافیای بزرگ
𝐛𝐢𝐠 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟕
+خب طرح عمارت رو کامل کردین؟
_او بله همون طور که خواسته بودین بفرمایید(طرح عمارت رو بهش داد)
+خیلی خوب شده ممنون
_خواهش می کنم
+امم خوب اگر مایل باشید بعد از ناهار بریم بیرون چون من امروز وقتم خالی هست بعد گفتم کی از شما بهتر
_او خجالتم ندید با کامل میل
+خوب پس اگر مایل باشید استیک سفارش بدیم
_آره خوبه
ویو کوک
از اونجا که ازش خوشم میاد پس این پیشنهاد رو بهش دادم خوب زیاد نمیدونستم از کجا خوشش میاد برای همین تصمیم گرفتم بریم مغازه شکلاتی اون جا رزی خیلی دوس داره شاید ات هم خوشش اومد
ویو ات
خوب جونگکوک پسر خوبی بود برا همین قبول کردم که بریم بیرون داشتیم غذا می خوردیم که گوشی ی جناب جئون زنگ خورد
ویو کوک
داشتم غذا می خوردم که گوشیمزنگ خورد عهههههههه تهیونگ بود چه عجب یه زنگی به ما زد
ویو مکالمه شون
÷شلاممممممم کوکی جون چه خبر چی کارا می کردی
+سلام تهیونگ جاننننننن خوبم مرسی تو چطوری
÷منم خوبم راستی برگشتم کره
+عهههههههه
÷آره زنگ زدم بینمت اگر وقت داشته باشی
+اممم وقت که نه با یکی از دوستانم بیرونم
÷هوم میگم این دوست شما خانم کیم ات نیست ؟
+عه آره هست تو از کجا میدونی
÷خوب مگه میشه آدم خواهر خودشو ندونه کجاس
اینو که گفت غذا پیرد تو گلوم و شروع کردم به سرفه کردن
_آقای جئون خوبید (زدن پشتش و آب دادن دستش )
+بله خوبم ممنون
+ته خب اگر اینجوری تو هم بیا
÷باشه حالا نمیر منم میام (باخنده)
÷کجا میرین؟
+مغازه شکلاتی
÷عهههههههه اوک اتم خیلی اونجا رو دوس داره شما برین منم الان میام
+باشه
گوشیو قط کردم که دیدم ات داره نگام میکنه اونم با تعجب را همین گفتم +چیزی شده چیزی رو صورتمه؟
_نه فقط اون تهیونگ اوپا بود
+آره آنم می خواد با هامون بیا راستی اگه میشه باهام رسمی حرف نزنید بهم بگین کوک همه اینجوری صدام میکنن
_عا اونم میاد خوب باشه پس شما هم منو رسمی صدام نکنید بهم بگین ات
+باشه خب دیگه بریم
_بریم (با لبخند)
خبببب اینم از این پارت لباس ته هم اسلاید بعد هست شرایط پارت بده
پنج تا لایک🌚🦋
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟕
+خب طرح عمارت رو کامل کردین؟
_او بله همون طور که خواسته بودین بفرمایید(طرح عمارت رو بهش داد)
+خیلی خوب شده ممنون
_خواهش می کنم
+امم خوب اگر مایل باشید بعد از ناهار بریم بیرون چون من امروز وقتم خالی هست بعد گفتم کی از شما بهتر
_او خجالتم ندید با کامل میل
+خوب پس اگر مایل باشید استیک سفارش بدیم
_آره خوبه
ویو کوک
از اونجا که ازش خوشم میاد پس این پیشنهاد رو بهش دادم خوب زیاد نمیدونستم از کجا خوشش میاد برای همین تصمیم گرفتم بریم مغازه شکلاتی اون جا رزی خیلی دوس داره شاید ات هم خوشش اومد
ویو ات
خوب جونگکوک پسر خوبی بود برا همین قبول کردم که بریم بیرون داشتیم غذا می خوردیم که گوشی ی جناب جئون زنگ خورد
ویو کوک
داشتم غذا می خوردم که گوشیمزنگ خورد عهههههههه تهیونگ بود چه عجب یه زنگی به ما زد
ویو مکالمه شون
÷شلاممممممم کوکی جون چه خبر چی کارا می کردی
+سلام تهیونگ جاننننننن خوبم مرسی تو چطوری
÷منم خوبم راستی برگشتم کره
+عهههههههه
÷آره زنگ زدم بینمت اگر وقت داشته باشی
+اممم وقت که نه با یکی از دوستانم بیرونم
÷هوم میگم این دوست شما خانم کیم ات نیست ؟
+عه آره هست تو از کجا میدونی
÷خوب مگه میشه آدم خواهر خودشو ندونه کجاس
اینو که گفت غذا پیرد تو گلوم و شروع کردم به سرفه کردن
_آقای جئون خوبید (زدن پشتش و آب دادن دستش )
+بله خوبم ممنون
+ته خب اگر اینجوری تو هم بیا
÷باشه حالا نمیر منم میام (باخنده)
÷کجا میرین؟
+مغازه شکلاتی
÷عهههههههه اوک اتم خیلی اونجا رو دوس داره شما برین منم الان میام
+باشه
گوشیو قط کردم که دیدم ات داره نگام میکنه اونم با تعجب را همین گفتم +چیزی شده چیزی رو صورتمه؟
_نه فقط اون تهیونگ اوپا بود
+آره آنم می خواد با هامون بیا راستی اگه میشه باهام رسمی حرف نزنید بهم بگین کوک همه اینجوری صدام میکنن
_عا اونم میاد خوب باشه پس شما هم منو رسمی صدام نکنید بهم بگین ات
+باشه خب دیگه بریم
_بریم (با لبخند)
خبببب اینم از این پارت لباس ته هم اسلاید بعد هست شرایط پارت بده
پنج تا لایک🌚🦋
۸.۷k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.