📝
📝
#یادداشت_ روز
پروژه غرق مصنوعی مردم
محمد ایمانی
...انگلیسیها پس از 50 سال ظلم و خیانت به ملت ایران، وقتی در سالهای1284-85 با قیام عدالتخواهی روبرو شدند و نفوذ خود را در خطر دیدند، قطببندی حقیقی «ملت و علما» در برابر «استبداد متکی به استعمار» را برهم زده و جای آن ادبیات «مشروطیت» را رسوخ دادند.
به تدریج با تبلیغات وارونه شبه روشنفکران هماهنگ با سفارت انگلیس، اینگونه جا افتاد که «انقلابی یعنی مشروطهخواه» و هر کس درباره مشروطیت حرف و پرسش دارد یا آن را مشروط به احکام اسلامی و منافع ملی (مستقل از اجنبی) میخواهد، «مستبد» و حامی دربار است حتی اگر کسی در تراز مجتهد شهید شیخ فضلالله نوری (از رهبران نهضت) باشد.
...گروهی چنین القا میکنند که تنها چاره خروج از معضلات احمدینژاد بود و طرف مقابل مدعیاند همه گرفتاریهای امروز- الیالابد- محصول دولت احمدینژاد است و هر کس خارج از شرکت ائتلافی و انحصاری «اصلاحات- اعتدال» نامزد شود، آدم احمدینژاد و نماینده ناکارآمدیهاست! نتیجه این بده - بستان مبتذل همان است که فلان نوچه حلقه انحرافی برای نشریات زنجیرهای تیتر چاق کند و بگوید روحانی تنها گزینه با 24 میلیون رای است...
این انحصار، همان جریانی است که به بازار ارز- فارغ از دولت سابق و دولت فعلی- شوک میدهد و در هر شوک به رانتهای محیرالعقول چنگ میاندازد...بر سر خوراک پتروشیمی چنبره میزند و سالانه 10-15 میلیارد دلار (60 هزار میلیارد تومان) مابهالتفاوت را میبلعد. در اوج تلاطمهای ارزی صرافی میزند و از رانت اطلاعات دولتی بهره میگیرد و با موجسواری، قبل از گران شدن، ارز میخرد و بعد از گران شدن میفروشد. برایش فرق نمیکند که به صندوق ذخیره فرهنگیان چنگ بیندازد و 8 هزار میلیارد تومان غارت کند یا با شرکت اماراتی کرسنت و فرانسوی توتال گاوبندی کند...
احمدینژاد و هاشمی و روحانی و خاتمی، هر یک تفاوتهای اساسی با دیگری داشته و هر کدام کارنامههایی متفاوت بر جای گذاشتهاند اما هرجا که آن انحصار سیاسی- اقتصادی فرصتطلب، کم یا زیاد، راهی به برخی اجزای دولتها پیدا کرد، به همان میزان راه خدمتگزاری مردم را تنگ کرد. اشرافیت فربه شده در دولتهای هاشمی و خاتمی، به واسطه خیزش مردم در سال 84 برای چند سال دچار شوک شد و مسیر شورش علیه جمهوریت و اسلامیت را در سال 88 برگزید.
اما چون شکست خورد، دعوت دشمن به تشدید تحریمها را سرلوحه کار خود قرار داد تا بتواند خود را جای منجی و میانجی قالب کند.
صورت حساب و فهرست «هزینه- فایده» مدیریت اشرافی در همین 41 ماه فعالیت دولت یازدهم به غایت خسارتبار است و لاجرم باید با اهتمام و اقدام ملی بر آن نقطه پایان نهاد...القای تردید و تشکیک در ظرفیتهای قدرت و استقلال ملی، همان بیماری مهلکی است که حلقههای نفوذ و مافیای زد و بند کرده با انحصارهای بزرگ سیاسی و اقتصادی در غرب، به برخی مدیران فاقد صلاحیت و درایت تلقین کردند و از زبان آنها با گستاخی به افکار عمومی گفتند...«ما قدرت دفاع در برابر آمریکا را نداریم و ظرف 5 دقیقه میتوانند همه توان دفاعی ما را نابود کنند» و قسعلیهذا...
لیبرالیسم و کاپیتالیسم، یک مصیبت است و لیبرالمآبی مقلدانه، مصیبتی افزونتر...آنها ککشان هم نمیگزد که مثلا بودجه جاری دولت 3 برابر شود و بودجههای عمرانی را ببلعد یا دلار از 3150 تومان پایان دولت دهم، به 4100 تومان پس از فتحالفتوح برجام برسد و باعث کاهش 17 درصدی قدرت خرید مردم شود. آنها که مهندس ظلم بزرگند چگونه میتوانند رهنمود امیرمومنان(ع) را بهکار ببندند که فرمود «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا.»
مردم ما مجبور نیستند میان عملکرد حلقه انحرافی و «انحصار اشرافیت» یکی را انتخاب کنند و به اشرافیت فاسد سواری بدهند. باید جرئت ملی به خرج داد و زیر میز این دوگانه ذاتا فریبکارانه و انحرافی زد. دولت دوازدهم میتواند و باید، با اهتمام نخبگان شرافتمند، به ریل اصلی انقلاب برگردد. هویت این ریل، هدفگذاری معطوف به داخل کشور و متن مردم و ارزشهای اسلامی است.
#یادداشت_ روز
پروژه غرق مصنوعی مردم
محمد ایمانی
...انگلیسیها پس از 50 سال ظلم و خیانت به ملت ایران، وقتی در سالهای1284-85 با قیام عدالتخواهی روبرو شدند و نفوذ خود را در خطر دیدند، قطببندی حقیقی «ملت و علما» در برابر «استبداد متکی به استعمار» را برهم زده و جای آن ادبیات «مشروطیت» را رسوخ دادند.
به تدریج با تبلیغات وارونه شبه روشنفکران هماهنگ با سفارت انگلیس، اینگونه جا افتاد که «انقلابی یعنی مشروطهخواه» و هر کس درباره مشروطیت حرف و پرسش دارد یا آن را مشروط به احکام اسلامی و منافع ملی (مستقل از اجنبی) میخواهد، «مستبد» و حامی دربار است حتی اگر کسی در تراز مجتهد شهید شیخ فضلالله نوری (از رهبران نهضت) باشد.
...گروهی چنین القا میکنند که تنها چاره خروج از معضلات احمدینژاد بود و طرف مقابل مدعیاند همه گرفتاریهای امروز- الیالابد- محصول دولت احمدینژاد است و هر کس خارج از شرکت ائتلافی و انحصاری «اصلاحات- اعتدال» نامزد شود، آدم احمدینژاد و نماینده ناکارآمدیهاست! نتیجه این بده - بستان مبتذل همان است که فلان نوچه حلقه انحرافی برای نشریات زنجیرهای تیتر چاق کند و بگوید روحانی تنها گزینه با 24 میلیون رای است...
این انحصار، همان جریانی است که به بازار ارز- فارغ از دولت سابق و دولت فعلی- شوک میدهد و در هر شوک به رانتهای محیرالعقول چنگ میاندازد...بر سر خوراک پتروشیمی چنبره میزند و سالانه 10-15 میلیارد دلار (60 هزار میلیارد تومان) مابهالتفاوت را میبلعد. در اوج تلاطمهای ارزی صرافی میزند و از رانت اطلاعات دولتی بهره میگیرد و با موجسواری، قبل از گران شدن، ارز میخرد و بعد از گران شدن میفروشد. برایش فرق نمیکند که به صندوق ذخیره فرهنگیان چنگ بیندازد و 8 هزار میلیارد تومان غارت کند یا با شرکت اماراتی کرسنت و فرانسوی توتال گاوبندی کند...
احمدینژاد و هاشمی و روحانی و خاتمی، هر یک تفاوتهای اساسی با دیگری داشته و هر کدام کارنامههایی متفاوت بر جای گذاشتهاند اما هرجا که آن انحصار سیاسی- اقتصادی فرصتطلب، کم یا زیاد، راهی به برخی اجزای دولتها پیدا کرد، به همان میزان راه خدمتگزاری مردم را تنگ کرد. اشرافیت فربه شده در دولتهای هاشمی و خاتمی، به واسطه خیزش مردم در سال 84 برای چند سال دچار شوک شد و مسیر شورش علیه جمهوریت و اسلامیت را در سال 88 برگزید.
اما چون شکست خورد، دعوت دشمن به تشدید تحریمها را سرلوحه کار خود قرار داد تا بتواند خود را جای منجی و میانجی قالب کند.
صورت حساب و فهرست «هزینه- فایده» مدیریت اشرافی در همین 41 ماه فعالیت دولت یازدهم به غایت خسارتبار است و لاجرم باید با اهتمام و اقدام ملی بر آن نقطه پایان نهاد...القای تردید و تشکیک در ظرفیتهای قدرت و استقلال ملی، همان بیماری مهلکی است که حلقههای نفوذ و مافیای زد و بند کرده با انحصارهای بزرگ سیاسی و اقتصادی در غرب، به برخی مدیران فاقد صلاحیت و درایت تلقین کردند و از زبان آنها با گستاخی به افکار عمومی گفتند...«ما قدرت دفاع در برابر آمریکا را نداریم و ظرف 5 دقیقه میتوانند همه توان دفاعی ما را نابود کنند» و قسعلیهذا...
لیبرالیسم و کاپیتالیسم، یک مصیبت است و لیبرالمآبی مقلدانه، مصیبتی افزونتر...آنها ککشان هم نمیگزد که مثلا بودجه جاری دولت 3 برابر شود و بودجههای عمرانی را ببلعد یا دلار از 3150 تومان پایان دولت دهم، به 4100 تومان پس از فتحالفتوح برجام برسد و باعث کاهش 17 درصدی قدرت خرید مردم شود. آنها که مهندس ظلم بزرگند چگونه میتوانند رهنمود امیرمومنان(ع) را بهکار ببندند که فرمود «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا.»
مردم ما مجبور نیستند میان عملکرد حلقه انحرافی و «انحصار اشرافیت» یکی را انتخاب کنند و به اشرافیت فاسد سواری بدهند. باید جرئت ملی به خرج داد و زیر میز این دوگانه ذاتا فریبکارانه و انحرافی زد. دولت دوازدهم میتواند و باید، با اهتمام نخبگان شرافتمند، به ریل اصلی انقلاب برگردد. هویت این ریل، هدفگذاری معطوف به داخل کشور و متن مردم و ارزشهای اسلامی است.
۱.۰k
۱۲ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.