بررسی علل روانی و اجتماعی «شوق تماشای اعدام» در ایران (۱)
بررسی علل روانی و اجتماعی «شوق تماشای اعدام» در ایران (۱)
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مدکاران اجتماعی در ایران، فقر و بیکاری و فشارهای اجتماعی را، عوامل موثر در اشتیاق عمومی به تماشای صحنه اعدام مجرمان می داند. اقلیما که موسس رشته مددکاری اجتماعی در ایران است، در گفتگو با عصر ایران بر این نکته تاکید می کند که علاقه مندان به تماشای صحنه اعدام دیگران، به لحاظ روانی مشکل دارند و بالقوه انسان های خطرناکی هستند.
▪تماشای مشتاقانه صحنه اعدام، آن هم به این شکل گسترده، در جامعه ما پدیده نوظهوری است یا مسبوق به سابقه است؟
حضرت علی (ع) فرموده است: اگر آبروی کسی را ریختی، آبروی آن فرد دیگر قابل برگشت نیست. بعضی کارها وقتی باب می شود، به تدریج تبدیل به عادت می شود و دیگر بازگشت اوضاع به نقطه پیش از شکل گیری آن عادت، سخت خواهد بود. ما قبلاً چنین پدیده ای در جامعه خودمان نداشتیم. این پدیده، عمری هفت هشت ساله دارد. قبلاً که اعدام در خیابان ها صورت می گرفت، خیلی ها ناراحت می شدند اما الان دیگر این طور نیست...
▪این اشتیاق عمومی به تماشای صحنه اعدام، چه عللی دارد؟
اولین علتش بیکاری من است! وقتی من هیچ سرگرمی و تفریحی ندارم، بعید نیست بخواهم به این شکل خودم را سرگرم کنم. دوم اینکه، ما الان به جایی رسیده ایم که دیگر مردن برای خیلی از ما اصلاً مهم نیست. علت بعدی، رواج بی تفاوتی در جامعه است. آدم ها در جامعه ما، کمتر از گذشته به دیگران و به سرنوشت دیگران توجه دارند. در چنین جامعه ای، وقتی قبح آدم کشی از بین می رود، کار به جایی می رسد که در یکی از خیابان های تهران، فردی مشغول کشتن دیگری است و مردم هم می ایستند و آن صحنه را تماشا می کنند. نه تنها نگاه می کردند بلکه فیلم هم می گرفتند. انگار که در یک برنامه تفریحی شرکت کرده اند!
این به خوبی نشان می دهد که خشونت در جامعه ما افزایش یافته و ما خشن تر از قبل شده ایم. علت رواج کودک آزاری در بین ما، همین افزایش خشونت و بی تفاوتی در بین مردم ماست. خیلی ها در این جامعه، نه از کشتن می ترسند نه از کشته شدن. کلاً از چیزی و کسی ترسی ندارند! نه از خدا می ترسند نه از بنده خدا.
گاهی ممکن است ما از قانون بترسیم. ته خط قانون اعدام است. کسی از مردن نمی ترسد، طبیعی است که از قانون هم نترسد. تازه خیلی ها وقتی که قرار است اعدام شوند، وقتی از آنها سوال می کنیم چرا به این جا رسیدی، می گویند من مقصر اصلی نیستم و شما باید به سراغ عوامل و عللی بروید که مرا به این جا رساندند؛ شرایط اجتماعی و مسئولینی که مرا به این جا رساندند، مقصر اصلی هستند.
▪کسانی که به تماشای صحنه اعدام می آیند، به قصد لذت به دیدن این صحنه می آیند یا به قصد عبرت؟
شما وقتی جلوی یک نفر، فلان کار را چهار بار انجام دهید، دفعه پنجم دیگر آن کار برای آن شخص عادی شده است و چه بسا خودش هم آن کار را انجام دهد. من تا زمانی که کسی را کتک نزده ام، این کار برایم سخت است اما قوتی یکی دو نفر را کتک زدم، به تدریج این کار برایم آسان می شود. کسی که در عمرش تا به حال به کسی ابراز عشق نکرده، بیان جمله "دوستت دارم" برایش سخت است ولی وقتی چهار پنج بار این جمله را به کار برد، خیلی راحت می تواند به همه بگوید دوستت دارم! کلمات و کارها به تدریج برای ما عادت می شود.
زمانی بود که اگر کسی معتاد بود، کسی در فامیل و محله به او محل نمی گذاشت؛ اما الان آن قدر مصرف مواد مخدر عادی شده است که قبح اعتیاد از بین رفته است. ما نباید مشاهده صحنه اعدام را به امری عادی بدل کنیم. چه کسی گفته است تماشای این صحنه موجب عبرت است؟ حتی خیلی از خبرهای روزنامه ها موجب یادگیری افراد می شود و بالقوه قابلیت آموزش روش های مجرمانه را دارند.
وقتی در فیلم های سینمایی روش های دزدی نشان داده می شود، ممکن است بعضی ها از آن روش ها استفاده کنند. سال ها پیش در فرانسه، فیلمی پخش شد که بازیگرش چارلز برانسون بود. در آن فیلم، با استفاده از هلی کوپتر، یک مجرم را فراری دادند. یعنی هلی کوپتر آمد در حیاط زندان نشست و چارلز برانسون را با خود برد. درست یک هفته بعد، در فرانسه با همین روش یک دزد معروف را از یکی از زندان ها بیرون کشیدند! بعد از آن، دولت فرانسه حیاط زندان ها را با تور مسقف کرد.
می خواهم بگویم تمام کارهای ما، زمینه ساز تکرار آن اعمال از سوی مردم می شود. این طور نیست که مشاهده صحنه اعدام، همه را دچار هراس از اعدام شدن کند و آنها از ترس ابتلا به چنین سرنوشتی، دست از پا خطا نکنند. کسی که همه زندگی اش را باخته، از مردن و اعدام شدن نمی ترسد. اصلاً مردن برای او لذت است و دیدن صحنه اعدام دیگران، بیشتر به کار از بین بردن ترس او از مرگ و اعدام شدن می آید.
▪بعضی ها معتقدند اعدام شرعاً باید در ملاء عام باشد؟
اسلام
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مدکاران اجتماعی در ایران، فقر و بیکاری و فشارهای اجتماعی را، عوامل موثر در اشتیاق عمومی به تماشای صحنه اعدام مجرمان می داند. اقلیما که موسس رشته مددکاری اجتماعی در ایران است، در گفتگو با عصر ایران بر این نکته تاکید می کند که علاقه مندان به تماشای صحنه اعدام دیگران، به لحاظ روانی مشکل دارند و بالقوه انسان های خطرناکی هستند.
▪تماشای مشتاقانه صحنه اعدام، آن هم به این شکل گسترده، در جامعه ما پدیده نوظهوری است یا مسبوق به سابقه است؟
حضرت علی (ع) فرموده است: اگر آبروی کسی را ریختی، آبروی آن فرد دیگر قابل برگشت نیست. بعضی کارها وقتی باب می شود، به تدریج تبدیل به عادت می شود و دیگر بازگشت اوضاع به نقطه پیش از شکل گیری آن عادت، سخت خواهد بود. ما قبلاً چنین پدیده ای در جامعه خودمان نداشتیم. این پدیده، عمری هفت هشت ساله دارد. قبلاً که اعدام در خیابان ها صورت می گرفت، خیلی ها ناراحت می شدند اما الان دیگر این طور نیست...
▪این اشتیاق عمومی به تماشای صحنه اعدام، چه عللی دارد؟
اولین علتش بیکاری من است! وقتی من هیچ سرگرمی و تفریحی ندارم، بعید نیست بخواهم به این شکل خودم را سرگرم کنم. دوم اینکه، ما الان به جایی رسیده ایم که دیگر مردن برای خیلی از ما اصلاً مهم نیست. علت بعدی، رواج بی تفاوتی در جامعه است. آدم ها در جامعه ما، کمتر از گذشته به دیگران و به سرنوشت دیگران توجه دارند. در چنین جامعه ای، وقتی قبح آدم کشی از بین می رود، کار به جایی می رسد که در یکی از خیابان های تهران، فردی مشغول کشتن دیگری است و مردم هم می ایستند و آن صحنه را تماشا می کنند. نه تنها نگاه می کردند بلکه فیلم هم می گرفتند. انگار که در یک برنامه تفریحی شرکت کرده اند!
این به خوبی نشان می دهد که خشونت در جامعه ما افزایش یافته و ما خشن تر از قبل شده ایم. علت رواج کودک آزاری در بین ما، همین افزایش خشونت و بی تفاوتی در بین مردم ماست. خیلی ها در این جامعه، نه از کشتن می ترسند نه از کشته شدن. کلاً از چیزی و کسی ترسی ندارند! نه از خدا می ترسند نه از بنده خدا.
گاهی ممکن است ما از قانون بترسیم. ته خط قانون اعدام است. کسی از مردن نمی ترسد، طبیعی است که از قانون هم نترسد. تازه خیلی ها وقتی که قرار است اعدام شوند، وقتی از آنها سوال می کنیم چرا به این جا رسیدی، می گویند من مقصر اصلی نیستم و شما باید به سراغ عوامل و عللی بروید که مرا به این جا رساندند؛ شرایط اجتماعی و مسئولینی که مرا به این جا رساندند، مقصر اصلی هستند.
▪کسانی که به تماشای صحنه اعدام می آیند، به قصد لذت به دیدن این صحنه می آیند یا به قصد عبرت؟
شما وقتی جلوی یک نفر، فلان کار را چهار بار انجام دهید، دفعه پنجم دیگر آن کار برای آن شخص عادی شده است و چه بسا خودش هم آن کار را انجام دهد. من تا زمانی که کسی را کتک نزده ام، این کار برایم سخت است اما قوتی یکی دو نفر را کتک زدم، به تدریج این کار برایم آسان می شود. کسی که در عمرش تا به حال به کسی ابراز عشق نکرده، بیان جمله "دوستت دارم" برایش سخت است ولی وقتی چهار پنج بار این جمله را به کار برد، خیلی راحت می تواند به همه بگوید دوستت دارم! کلمات و کارها به تدریج برای ما عادت می شود.
زمانی بود که اگر کسی معتاد بود، کسی در فامیل و محله به او محل نمی گذاشت؛ اما الان آن قدر مصرف مواد مخدر عادی شده است که قبح اعتیاد از بین رفته است. ما نباید مشاهده صحنه اعدام را به امری عادی بدل کنیم. چه کسی گفته است تماشای این صحنه موجب عبرت است؟ حتی خیلی از خبرهای روزنامه ها موجب یادگیری افراد می شود و بالقوه قابلیت آموزش روش های مجرمانه را دارند.
وقتی در فیلم های سینمایی روش های دزدی نشان داده می شود، ممکن است بعضی ها از آن روش ها استفاده کنند. سال ها پیش در فرانسه، فیلمی پخش شد که بازیگرش چارلز برانسون بود. در آن فیلم، با استفاده از هلی کوپتر، یک مجرم را فراری دادند. یعنی هلی کوپتر آمد در حیاط زندان نشست و چارلز برانسون را با خود برد. درست یک هفته بعد، در فرانسه با همین روش یک دزد معروف را از یکی از زندان ها بیرون کشیدند! بعد از آن، دولت فرانسه حیاط زندان ها را با تور مسقف کرد.
می خواهم بگویم تمام کارهای ما، زمینه ساز تکرار آن اعمال از سوی مردم می شود. این طور نیست که مشاهده صحنه اعدام، همه را دچار هراس از اعدام شدن کند و آنها از ترس ابتلا به چنین سرنوشتی، دست از پا خطا نکنند. کسی که همه زندگی اش را باخته، از مردن و اعدام شدن نمی ترسد. اصلاً مردن برای او لذت است و دیدن صحنه اعدام دیگران، بیشتر به کار از بین بردن ترس او از مرگ و اعدام شدن می آید.
▪بعضی ها معتقدند اعدام شرعاً باید در ملاء عام باشد؟
اسلام
۱۲.۲k
۰۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.