رمان عاشقم باش 🫀🙃 پارات 23
ارسلان،،،،باشه برو من امروز پرواز دارم
دیانا،،،باشه (با بغض)
من،،،ببینمت داری گریه میکنی
دیانا،،،نه
من،، باشه
دیانا:
بعد از اینکه ارسلان رفت من شدم تنها
رفتم خونه نیکا شون
نیکا،،،سلام دیانا جونم
دیانا،، سلام
نیکا،،ارسلان کو همش با ارسلان میومدی
دیانا،،،نیکاا😭😭ارسلان رفت ایران
نیکا،،،اخی دلت واسش تنگ میشه🙂
دیانا،،اره
نیکا بهم یک اتاق داد
رفتم داخل کلی گریه کردم
نیکا که اومد واسه شام صدام کنه
نیکا،،دیانا بیا ش
دیانا،،،😭😭😭
نیکا،،،داری گریه میکنی هنو
منو بغل کرد گفت،،گریه نکن عزیزم منم امیر یکبار یادته از پیشم رفته بود
دیانا،،،،یادمه ولی ارسلان با امیر فرق داره
نیکا،،،لبخند بزن دیانا جونم
دیانا،،منم یک لبخندی زدم رفتم شام خوردیم رفتم خوابیدم
اینم رمانای امروزمون
فردا هم تو راه رمان🙂🙃🙂🙃
دیانا،،،باشه (با بغض)
من،،،ببینمت داری گریه میکنی
دیانا،،،نه
من،، باشه
دیانا:
بعد از اینکه ارسلان رفت من شدم تنها
رفتم خونه نیکا شون
نیکا،،،سلام دیانا جونم
دیانا،، سلام
نیکا،،ارسلان کو همش با ارسلان میومدی
دیانا،،،نیکاا😭😭ارسلان رفت ایران
نیکا،،،اخی دلت واسش تنگ میشه🙂
دیانا،،اره
نیکا بهم یک اتاق داد
رفتم داخل کلی گریه کردم
نیکا که اومد واسه شام صدام کنه
نیکا،،دیانا بیا ش
دیانا،،،😭😭😭
نیکا،،،داری گریه میکنی هنو
منو بغل کرد گفت،،گریه نکن عزیزم منم امیر یکبار یادته از پیشم رفته بود
دیانا،،،،یادمه ولی ارسلان با امیر فرق داره
نیکا،،،لبخند بزن دیانا جونم
دیانا،،منم یک لبخندی زدم رفتم شام خوردیم رفتم خوابیدم
اینم رمانای امروزمون
فردا هم تو راه رمان🙂🙃🙂🙃
۵۴.۸k
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.