من امدن
پارت ۱۱
ا/ت:( سرخ) وایسا تو دوست پسر داری یادم رفت بهش زنگ بزنم!!!!
اما:چی کار میکنی؟؟؟
ا/ت: عام دوست پسر خیلی وقت که حالشو نرپرسیدم دارم بهش.... (زنگ خوردن گوشی )
اما :عجب حلال زادهای
ا/ت: اره الو عشقم خوبی یادم رفته بود که بهت زنگ بزنم خوبی ناراحت نشدی که؟؟؟؟
جاناتان:نه خوبم عشقم سلام فراوان میخوام ببینمت کجایی بیام دنبالت
ا/ت: پیش دوستانم هستم
مایکی :(نیشخند )ا/ت چان مواد رو بده
تاکه میچی:وقت انتقامه سیگاروا رد کن بیاد همش رو تموم کردی( نیشخند )
جاناتان :صدای چی بود عسلم ؟؟؟
ا/ت :هیچی دوستام گی هستن دارن همو میکنن همین
تاکه میچی: چییییی
هینا :حقیقت داره (برزخی نگاه کردن)
اما: عجب بگو چرا همش تاکه میچی میگفت
ا/ت: هه راستی کجایی؟؟؟
جاناتان: خونه ی شما
ا/ت: چیییی !کی آمدی وای هیجان زده شدم آمدم
جاناتان: باشه عشق بهت اعتماد دارم بیا بای
ا/ت: باشه بای
ویو تاکه میچی
هینا: داشتی بهم خیانت میکردی
تاکه میچی: نه هینا چان شپلق
هینا: من میرم
ا/ت :وایسا هینا چان چی شده
اما :هیچی( من ی کاری کردم ولی بد کاری تعریف کردن ماجرا)
ا/ت:چی! تاکه میچی خودتو مرده بدون
هینا: من آمدم بزنمش باهم
تاکه میچی :وقتی اسم رو درست میگه عصبیه کمک (شپلق)
ا/ت:لگ زدن به تاکه میچی و پرت شدن اون
هینا:من از قبل زدنش
همه اعضای گنگ:عجب دختری
هینا:من رفتم بای بای
ا/ت: باشه منم میام باید برم خونه
هینا:بریم
تاکه میچی: کف آمدن از دهان
ا/ت: وایسا از بقیه خداحافظی کنم میام
مایکی :سلام کتک زدن تاکه تموم شد
ا/ت :اره چیه تو هم ی دور میخوای
مایکی: نه مرسی قربونه دستت
ا/ت: باشه من کار مهمی دارم زود میرم پس بای دراکن بای اما و مایکی
دراکن :می موندی ولش حق داری از دست مایکی فرار کنی
مایکی: من چی کار کردم آخه بای ات چان
اما:بای ات چان
ا/ت:خداحافظ
ویو جاناتان
جاناتان:دلم واسش ی زره شده
مامان:نگران نباش الان میاد
امیلی:آبجی تو رو دوست داره
کاتسومی:در دل من از این بدم میاد چرا اجی منو انتخاب میکردی
.
جاناتان: مرسی تنوع میدین خانواده عزیزم پدر کار شما رو عشق من به میدی
بابات:اره پسرم
جاناتان: پس قراره خانم دکتر بشه خیلی برایش خوشحالم
ویو ا/ت
ا/ت:رسیدن باز کردن در بوسیده شدن
جاناتان:بوسیدن ا/ت(شپلق )
ا/ت :وای ببخشید از روی عادته
جاناتان: دلم واسه سیلی زدنتم تنگ شده بود عشقم
ا/ت :سرخ
جاناتان:تو اتاق ادامه بدیم
ا/ت: سرخ
جاناتان: بریم مادر پدر ما میرویم داخل اتاق
ایگو:روباه چان بری اتاق چی کار
بابات؛علامت دادن به ایگو
ایگو: آها الان میرم حواسم بهشون هست
جاناتان :خوابوندن تو روی تخت
ا/ت: میگم عشق من چرا این جوری نگاه میکنیم
جاناتان :دلم واستون تنگ شده بود بوسیدن
ا/ت: همراهیش کردی ولی فقط بوسه ها
ا/ت:( سرخ) وایسا تو دوست پسر داری یادم رفت بهش زنگ بزنم!!!!
اما:چی کار میکنی؟؟؟
ا/ت: عام دوست پسر خیلی وقت که حالشو نرپرسیدم دارم بهش.... (زنگ خوردن گوشی )
اما :عجب حلال زادهای
ا/ت: اره الو عشقم خوبی یادم رفته بود که بهت زنگ بزنم خوبی ناراحت نشدی که؟؟؟؟
جاناتان:نه خوبم عشقم سلام فراوان میخوام ببینمت کجایی بیام دنبالت
ا/ت: پیش دوستانم هستم
مایکی :(نیشخند )ا/ت چان مواد رو بده
تاکه میچی:وقت انتقامه سیگاروا رد کن بیاد همش رو تموم کردی( نیشخند )
جاناتان :صدای چی بود عسلم ؟؟؟
ا/ت :هیچی دوستام گی هستن دارن همو میکنن همین
تاکه میچی: چییییی
هینا :حقیقت داره (برزخی نگاه کردن)
اما: عجب بگو چرا همش تاکه میچی میگفت
ا/ت: هه راستی کجایی؟؟؟
جاناتان: خونه ی شما
ا/ت: چیییی !کی آمدی وای هیجان زده شدم آمدم
جاناتان: باشه عشق بهت اعتماد دارم بیا بای
ا/ت: باشه بای
ویو تاکه میچی
هینا: داشتی بهم خیانت میکردی
تاکه میچی: نه هینا چان شپلق
هینا: من میرم
ا/ت :وایسا هینا چان چی شده
اما :هیچی( من ی کاری کردم ولی بد کاری تعریف کردن ماجرا)
ا/ت:چی! تاکه میچی خودتو مرده بدون
هینا: من آمدم بزنمش باهم
تاکه میچی :وقتی اسم رو درست میگه عصبیه کمک (شپلق)
ا/ت:لگ زدن به تاکه میچی و پرت شدن اون
هینا:من از قبل زدنش
همه اعضای گنگ:عجب دختری
هینا:من رفتم بای بای
ا/ت: باشه منم میام باید برم خونه
هینا:بریم
تاکه میچی: کف آمدن از دهان
ا/ت: وایسا از بقیه خداحافظی کنم میام
مایکی :سلام کتک زدن تاکه تموم شد
ا/ت :اره چیه تو هم ی دور میخوای
مایکی: نه مرسی قربونه دستت
ا/ت: باشه من کار مهمی دارم زود میرم پس بای دراکن بای اما و مایکی
دراکن :می موندی ولش حق داری از دست مایکی فرار کنی
مایکی: من چی کار کردم آخه بای ات چان
اما:بای ات چان
ا/ت:خداحافظ
ویو جاناتان
جاناتان:دلم واسش ی زره شده
مامان:نگران نباش الان میاد
امیلی:آبجی تو رو دوست داره
کاتسومی:در دل من از این بدم میاد چرا اجی منو انتخاب میکردی
.
جاناتان: مرسی تنوع میدین خانواده عزیزم پدر کار شما رو عشق من به میدی
بابات:اره پسرم
جاناتان: پس قراره خانم دکتر بشه خیلی برایش خوشحالم
ویو ا/ت
ا/ت:رسیدن باز کردن در بوسیده شدن
جاناتان:بوسیدن ا/ت(شپلق )
ا/ت :وای ببخشید از روی عادته
جاناتان: دلم واسه سیلی زدنتم تنگ شده بود عشقم
ا/ت :سرخ
جاناتان:تو اتاق ادامه بدیم
ا/ت: سرخ
جاناتان: بریم مادر پدر ما میرویم داخل اتاق
ایگو:روباه چان بری اتاق چی کار
بابات؛علامت دادن به ایگو
ایگو: آها الان میرم حواسم بهشون هست
جاناتان :خوابوندن تو روی تخت
ا/ت: میگم عشق من چرا این جوری نگاه میکنیم
جاناتان :دلم واستون تنگ شده بود بوسیدن
ا/ت: همراهیش کردی ولی فقط بوسه ها
۳۱
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.