پارت 25
خلاصه میکنم بچه ها
جین با اسم مستعار لی هیوک پیش جانگ وو به مدت یک هفته موند و تونست اعتمادش رو به دست بیاره ولی حالا موقع انتقام بود همه چیز آماده بود به همه خبر داده بود که بیان دنبالش و همه بادیگارد ها رو به دارک وب فرستاده بود ظاهرا مشکلی به وجود اومده بود اما حین خیلی بزرگش کرد و همه رو فرستاد دارک وب خدمتکارها هم بهشون مرخصی داد دیگه فقط اون و جانگ وو موندن دوست داشت الان انتقام عشقش رد هم بگیره پس کلتش رو درآورد و چند بار به هوا پرتاب کرد با صدای شلیک جانگ وو اومد بیرون
آینجا چه خبره
چه خبره (تق تق صدای شلیک)
چیزی نیست فقط قراره تو بمیری
چی چرا داری چرندیات میگی هیوک شی
هیوک شی عجب اسمی تو چرا من رو با چند تا اسم میشناسی گوم یون جهون لی هیوک شی
دوست داری اسم واقعیم رو بشنوی به کنار پاش شلیک میکنه البته اسم واقعیم رو معشوقم بهت میخواست بگه چرا ردش کردی
ت. تو
من افسر کیم سوکجین هستم دوست پسر افسر پارک
شناختی همون کسی که بهش سعی کردی تجاوز کنی
یا همون کسی که بدنش رو سوزوندی
جین هر چقدر حرف میزد یه قدم میومد جلو و به اطراف دیوار جانگ وو شلیک میکرد جانگ وو به دیوار چسبیده بود و اطرافش جای گلوله ها دیده میشد
ترس رو میتونست از چشماش دید جین میخواست به تیر خلاص توی مغز جانگ وو بزنه که صدای در اومد و جیمین و کوک با شتاب اومدن داخل اول اومدن سمت ما و دست های جانگ وو رو دستبند زدند ولی همین که میخواستن ببرنش جانگ وو تفنگش رو درآورد میخواست بهم شلیک بکنه از اونجایی که دیگه گرفته بودنش مرگ برام مهم نبود چون وقتی اعدامش میکردن منم انتقامم رو میگرفتم هیچ حرکتی نکردم که تق تق (شلیک کرد).......
خماری ای خماری
چه کیفی میده خماری
برای پارت بعد شرط داریم ههه 😈😈😈😈😁😁😁😁😁😁😁😁
20 لایک
30 کامنت
جین با اسم مستعار لی هیوک پیش جانگ وو به مدت یک هفته موند و تونست اعتمادش رو به دست بیاره ولی حالا موقع انتقام بود همه چیز آماده بود به همه خبر داده بود که بیان دنبالش و همه بادیگارد ها رو به دارک وب فرستاده بود ظاهرا مشکلی به وجود اومده بود اما حین خیلی بزرگش کرد و همه رو فرستاد دارک وب خدمتکارها هم بهشون مرخصی داد دیگه فقط اون و جانگ وو موندن دوست داشت الان انتقام عشقش رد هم بگیره پس کلتش رو درآورد و چند بار به هوا پرتاب کرد با صدای شلیک جانگ وو اومد بیرون
آینجا چه خبره
چه خبره (تق تق صدای شلیک)
چیزی نیست فقط قراره تو بمیری
چی چرا داری چرندیات میگی هیوک شی
هیوک شی عجب اسمی تو چرا من رو با چند تا اسم میشناسی گوم یون جهون لی هیوک شی
دوست داری اسم واقعیم رو بشنوی به کنار پاش شلیک میکنه البته اسم واقعیم رو معشوقم بهت میخواست بگه چرا ردش کردی
ت. تو
من افسر کیم سوکجین هستم دوست پسر افسر پارک
شناختی همون کسی که بهش سعی کردی تجاوز کنی
یا همون کسی که بدنش رو سوزوندی
جین هر چقدر حرف میزد یه قدم میومد جلو و به اطراف دیوار جانگ وو شلیک میکرد جانگ وو به دیوار چسبیده بود و اطرافش جای گلوله ها دیده میشد
ترس رو میتونست از چشماش دید جین میخواست به تیر خلاص توی مغز جانگ وو بزنه که صدای در اومد و جیمین و کوک با شتاب اومدن داخل اول اومدن سمت ما و دست های جانگ وو رو دستبند زدند ولی همین که میخواستن ببرنش جانگ وو تفنگش رو درآورد میخواست بهم شلیک بکنه از اونجایی که دیگه گرفته بودنش مرگ برام مهم نبود چون وقتی اعدامش میکردن منم انتقامم رو میگرفتم هیچ حرکتی نکردم که تق تق (شلیک کرد).......
خماری ای خماری
چه کیفی میده خماری
برای پارت بعد شرط داریم ههه 😈😈😈😈😁😁😁😁😁😁😁😁
20 لایک
30 کامنت
۲۱.۶k
۲۷ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.