لطفاً کمکم کنید
لطفاً کمکم کنید
ا/ت شما باید برید بیمارستان
-من نمیتونم برم بیمارستان
ا/ت دلیل قانع کننده ای بود واقعا
-من خودم بهت میگم باید چیکار کنی فقط انجامش بده
ا/ت خاک تو سر هرچی وجدانه....
ا/ت با وسایل اونجا زخم رو شکمش رو زد عفونی کرد
خب چیکار کنم؟
-زخم ببند
ا/ت با تف ببندم؟
-اوف برو سوزنی چیزی وردار بیار
ا/ت من تو عمرم یه چیزی ندوختم
-کاری نداره
ا/ت اخخخ مامانم راست میگفت همه باید بلد باشن بدوزن الان اگه من اون لباس رو با دوخت دندون موشی میدوختم شکم این بدبخت هوا نمیخورد اخخخ مامان کجای
-تو میخوای شکم منو دندون موشی بخیه بزنی؟
ا/ت بخوام هم بلد نیستم استاد
-پیش کی اومدم من......
ا/ت خب اینو چیکار کنم.......
-عین یه چیز عادی بدوزش
ا/ت باشه ولی میدونی چیه من اینجا رو با تقلب پاس کردم
-خدایا بهم صبر بده
ا/ت برگشت به منشی نگاه کرد بلدی بدوزی؟
منشی من فقط کوسن دوختکم
ا/ت کار خودته دختررر بیا دست به کار شو من دیگه حالم بد شد
منشی شکم اون مرد رو با بخیه های مثل قلبی که توش پر شده بود بخیه زد
-خوب ببینم چیکار کردی خوشگله
-چی قلب .....من چطوری این بخیه هارو بکشم ؟
منشی الان که ازش خون نمیاد ..
-خدایا تو دوست داشتی کن بمیرم ...
ا/ت اینجوری نمیشه باید زنگ بزنم کوک
ا/ت گوشی رو برداشت و زنگ زد به کوک
(علامت کوک+علامت ا/ت _)
+الو
-سلام کوک من به کمکت نیاز دارم
+چی شده ؟حالت خوبه
-من اره ولی یکی اینجا چاقو خورده باید ببریمش بیمارستان ولی نمیاد
+صبر کن من الان خودم میرسونم
_باشه ..
کوک از در مطب اومد تو ولی تنها نبود با مامانش بود
(فلش بک)
چی شده پسرم
کوک مامان یکی زخمی شده باید برم کمکش
منم میام میدونی که قبلاً پرستاری خوندم
کوک باشه مامان
*.........................................................................................*
ا/ت سلام
کوک تو خوبی چی شد
ا/ت فکر کنم استاد دانشگاه اومده ببینه بلدم بخیه بزنم یا نه
کوک زخم کرد رو نگاه کرد
کوک من الان بخندم یا گریه کنم ا/ت این چیه اخع
ا/ت به خدا من نزدم اون زد
مامان کوک:شکم این بدبخت رو گلدوزی کردن ...
کوک از خنده لبش گاز میگرفت
ا/ت شما باید برید بیمارستان
-من نمیتونم برم بیمارستان
ا/ت دلیل قانع کننده ای بود واقعا
-من خودم بهت میگم باید چیکار کنی فقط انجامش بده
ا/ت خاک تو سر هرچی وجدانه....
ا/ت با وسایل اونجا زخم رو شکمش رو زد عفونی کرد
خب چیکار کنم؟
-زخم ببند
ا/ت با تف ببندم؟
-اوف برو سوزنی چیزی وردار بیار
ا/ت من تو عمرم یه چیزی ندوختم
-کاری نداره
ا/ت اخخخ مامانم راست میگفت همه باید بلد باشن بدوزن الان اگه من اون لباس رو با دوخت دندون موشی میدوختم شکم این بدبخت هوا نمیخورد اخخخ مامان کجای
-تو میخوای شکم منو دندون موشی بخیه بزنی؟
ا/ت بخوام هم بلد نیستم استاد
-پیش کی اومدم من......
ا/ت خب اینو چیکار کنم.......
-عین یه چیز عادی بدوزش
ا/ت باشه ولی میدونی چیه من اینجا رو با تقلب پاس کردم
-خدایا بهم صبر بده
ا/ت برگشت به منشی نگاه کرد بلدی بدوزی؟
منشی من فقط کوسن دوختکم
ا/ت کار خودته دختررر بیا دست به کار شو من دیگه حالم بد شد
منشی شکم اون مرد رو با بخیه های مثل قلبی که توش پر شده بود بخیه زد
-خوب ببینم چیکار کردی خوشگله
-چی قلب .....من چطوری این بخیه هارو بکشم ؟
منشی الان که ازش خون نمیاد ..
-خدایا تو دوست داشتی کن بمیرم ...
ا/ت اینجوری نمیشه باید زنگ بزنم کوک
ا/ت گوشی رو برداشت و زنگ زد به کوک
(علامت کوک+علامت ا/ت _)
+الو
-سلام کوک من به کمکت نیاز دارم
+چی شده ؟حالت خوبه
-من اره ولی یکی اینجا چاقو خورده باید ببریمش بیمارستان ولی نمیاد
+صبر کن من الان خودم میرسونم
_باشه ..
کوک از در مطب اومد تو ولی تنها نبود با مامانش بود
(فلش بک)
چی شده پسرم
کوک مامان یکی زخمی شده باید برم کمکش
منم میام میدونی که قبلاً پرستاری خوندم
کوک باشه مامان
*.........................................................................................*
ا/ت سلام
کوک تو خوبی چی شد
ا/ت فکر کنم استاد دانشگاه اومده ببینه بلدم بخیه بزنم یا نه
کوک زخم کرد رو نگاه کرد
کوک من الان بخندم یا گریه کنم ا/ت این چیه اخع
ا/ت به خدا من نزدم اون زد
مامان کوک:شکم این بدبخت رو گلدوزی کردن ...
کوک از خنده لبش گاز میگرفت
۱۷۵.۴k
۰۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.