🤎 سفری به گذشته 🤎
پارت ۱
( زمان حال )
( علامت فیلیک ، ناتاشا +)
، مامانننننننن بیدار شوووو گشنمه
+ فیلیک بزار یکم بخوابم عع
، ماماننننن معدم سوراخ شد
+ اووف
(ویو ناتاشا )
از خواب بیدار شدم دوباره فیلیک زود تر
بیدار شده و گشنشه
رفتم آشپزخونه و براش صبحانه درست کردم
، واییی مرسی مامان جون
+ خواهش میکنم قشنگم
، میگم مامان میتونم برم کتاب خونه ی آقا رابرد
+ نوچ
، چرا مامان
+ تو که میدونم علاقه ای به کتاب نداری
میری اونجا تا با بچه ها شیطونی کنی
، خب من دیگه ۸ سالمه
+ هنوز خیلی کوچیک هستی
داشتم با فیلیک حرف میزدم که در خونه زده شد درو باز کردم و الکس اومد داخل خونه
+ الکس شب کجا بودی هاااا
# آقای رابرد کمک میخواست بهش کمک کردم
+ الکس من میدونم داری دروغ میگی
پس حقیقت رو بگوووووو
# اصلا به تو چه ها
+ من مادرت هستم
# ولی من به چشم مادر تورو نمیبینم
+ الکس تو کی اینقدر پسر بدی شدی ها
# از وقتی چه زندگی محشری دارم
میرم اتاقم
، مامان بخاطر حرف داداش ناراحت نشو باشه
+ اوهوم
راستی میتونی بری کتاب خونه
، جدییییی مرسی مامان جون
( زمان حال )
( علامت فیلیک ، ناتاشا +)
، مامانننننننن بیدار شوووو گشنمه
+ فیلیک بزار یکم بخوابم عع
، ماماننننن معدم سوراخ شد
+ اووف
(ویو ناتاشا )
از خواب بیدار شدم دوباره فیلیک زود تر
بیدار شده و گشنشه
رفتم آشپزخونه و براش صبحانه درست کردم
، واییی مرسی مامان جون
+ خواهش میکنم قشنگم
، میگم مامان میتونم برم کتاب خونه ی آقا رابرد
+ نوچ
، چرا مامان
+ تو که میدونم علاقه ای به کتاب نداری
میری اونجا تا با بچه ها شیطونی کنی
، خب من دیگه ۸ سالمه
+ هنوز خیلی کوچیک هستی
داشتم با فیلیک حرف میزدم که در خونه زده شد درو باز کردم و الکس اومد داخل خونه
+ الکس شب کجا بودی هاااا
# آقای رابرد کمک میخواست بهش کمک کردم
+ الکس من میدونم داری دروغ میگی
پس حقیقت رو بگوووووو
# اصلا به تو چه ها
+ من مادرت هستم
# ولی من به چشم مادر تورو نمیبینم
+ الکس تو کی اینقدر پسر بدی شدی ها
# از وقتی چه زندگی محشری دارم
میرم اتاقم
، مامان بخاطر حرف داداش ناراحت نشو باشه
+ اوهوم
راستی میتونی بری کتاب خونه
، جدییییی مرسی مامان جون
۶.۲k
۲۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.