عضوجدید پارت 9
با زنگ تصویری زد
ا. ت: آها ، چیشد
ته: بیا خونه دیگه
ا. ت: نه
لیسا : ههه دیگه ا. ت نمیدیم
ته: ا. ت لطفا
جنی: خیر
ا. ت: خداحافظ
ته: خداحافظ
ا. ت: خب کجا بودیم
برق رفت
چراغ گوشیمنو روشن کردیم
رزی : اه حوصلم سررفت چیکار کنیم
جیسو: تلوزیون: نمی تونیم ببینیم ، لیسا بازی فکری نداری
لیسا: منچ دارم
رزی : آخه منچ چهار نفره
ا. ت: دوستان من تخمه خریدم میشینیم غیبت میکنیم
جیسو: عجب فکر خوبی
رفتم تخمه از کیفم در آوردم نشستیم خوردیم غیبت کردیم
لیسا: من اگه پسر بودم میرفتم خواستگاری ا. ت
جنی: هیچی بعد ا. ت شفت میشد از دستت
ا. ت: 🤣
رزی شروع کرد به گفت خاطرات مدرسش
ا. ت: شما چقدر ماست آره بودین ما از سقف بوفه بالا میرفتیم .....
من از خاطرات بچگیم گفتم
جنی: وا اصلا بهت نمیاد بچه گی شیطون داشته باشی
ا. ت: من با داداشم میرفتیم تو کوچه فوتبال بازی میکردیم
برق اومد
ا.ت: به به برقم اومد
لیسا فیلم بزنم
دخترا : بزن
دوباره برق رفت
ا. ت: وات د فاز، شماره اداره برق بده فحش کش کنم
برق اومد
جنی: دستش خورد
نشستیم فیلم ترسناک دیدیم
بعد خوابیدیم باز فردا صبح رفتم کمپانی
ا. ت: آها ، چیشد
ته: بیا خونه دیگه
ا. ت: نه
لیسا : ههه دیگه ا. ت نمیدیم
ته: ا. ت لطفا
جنی: خیر
ا. ت: خداحافظ
ته: خداحافظ
ا. ت: خب کجا بودیم
برق رفت
چراغ گوشیمنو روشن کردیم
رزی : اه حوصلم سررفت چیکار کنیم
جیسو: تلوزیون: نمی تونیم ببینیم ، لیسا بازی فکری نداری
لیسا: منچ دارم
رزی : آخه منچ چهار نفره
ا. ت: دوستان من تخمه خریدم میشینیم غیبت میکنیم
جیسو: عجب فکر خوبی
رفتم تخمه از کیفم در آوردم نشستیم خوردیم غیبت کردیم
لیسا: من اگه پسر بودم میرفتم خواستگاری ا. ت
جنی: هیچی بعد ا. ت شفت میشد از دستت
ا. ت: 🤣
رزی شروع کرد به گفت خاطرات مدرسش
ا. ت: شما چقدر ماست آره بودین ما از سقف بوفه بالا میرفتیم .....
من از خاطرات بچگیم گفتم
جنی: وا اصلا بهت نمیاد بچه گی شیطون داشته باشی
ا. ت: من با داداشم میرفتیم تو کوچه فوتبال بازی میکردیم
برق اومد
ا.ت: به به برقم اومد
لیسا فیلم بزنم
دخترا : بزن
دوباره برق رفت
ا. ت: وات د فاز، شماره اداره برق بده فحش کش کنم
برق اومد
جنی: دستش خورد
نشستیم فیلم ترسناک دیدیم
بعد خوابیدیم باز فردا صبح رفتم کمپانی
۷.۰k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.