SCARY LIFE🖤
SCARY LIFE🖤
PART||8
کلارا میز صبحانه رو ترک کرد و رفت وسایل لازمش رو داخل چمدون بزاره....بعد چند دقیقه با چمدون اومدن پایین...آیریس رو بغل کرد...از اعضا خداحافظی کرد و سوار ون شد...قبل از اینکه ون حرکت کنه اعضا بهش نصیحت هایی کردن....
جین:مراقب چهره‌ات باش...البته من جذاب ترینم ولی کلی گفتم....
نامجو:کتاب زیاد بخون....تا اطلاعات بیشتری داشته باشی...
جیهوپ:سخت تلاش کن...
تهیونگ:حواست به سلامتیت باشه...
جونگکوک:خوب گوش کن و خوب یاد بگیر...
جیمین:مراقب خودت باش...
آیریس:زیاد به خودت سخت نگیری...
شوگا:وقتی اومدی اینجا بچه نباش...از بچه ها خوشم نمیاد...
کلارا با حرف شوگا به شدت عصبانی شد اما جیزی نگفت...ون حرکت کرد...اون مکان بیرون از شهر بود...تا اونجا حدود دو تا سه ساعت راه بود...
بادیگارد:خانم...خانم بلند شین رسیدیم....
کلارا:باشه(خمیازه)
کش و قوسی به کمرش داد و بعد از ماشین پیاده شد...چمدونش رو از بادیگارد گرفت.....چند دقیقه به ویلایه بزرگ روبه روش خیره شد و بعد وارد ویلا شد...با دقت به اطراف نگاه کرد...پر بود از سالن های مختلف برای تمرین...از سالن اسب سواری گرفته تا تیر اندازی و دفاع شخصی و بوکس و.....کلارا به اطراف خیره بود که ناگهان دختری که انگار صاحب این ویلا بود بهش نزدیک شد....دختری با موهایه مشکی کوتاه...چهره ی سردی داشت...اما مهربان بود...
آلما:سلام...خوش اومدی(لبخند)
کلارا:ممنون...
آلما:میتونی بری..(رو به بادیگارد) به فرما داخل...(روبه کلارا)
کلارا:ممنون...
واردشد...جایه بزرگی بود شبیه به عمارت اعضا بود اما مثل عمارت اعضا فضایه کلاسیک نداشت و مثل یک باغ ویلایه عادی بود...آلما اونو به سمت هال هدایت کرد....کلارا روی کاناپه نشست...
آلما:خوب...من قراره بهت کمک کنم که دختری قوی بشی و بتونی از خودت دفاع کنی....البته تمرین هایه خیلی سختی رو داری که...
کلارا:من از لحاظ روحی خیلی ضربه خوردم...پس جایی برای نگرانی نیست...
آلما:اما ضربه ی روحی با جسمی کاملا متفاوته...
کلارا:اما درد ضربه ی روحی از جسمی بیشتره...کسی که بتونه از پس ضربه ی روحی بر بیاد....پس ضربه ی جسمی چیزی براش نیست...
آلما:درسته....تازه از راه رسیدی...میتونی بری و کمی استراحت کنی...بعدش میریم تا تمرین هارو شروع کنیم...
کلارا:البته...
آلما:بیا اتاقت اینجاست...
این رفیقم فیک می نویسه...البته صحنه دار نیست...اگه دوست داشتین یک سر بهش بزنین..
@bts-anime_stop
لایک و کامنت یادتون نره❤️
PART||8
کلارا میز صبحانه رو ترک کرد و رفت وسایل لازمش رو داخل چمدون بزاره....بعد چند دقیقه با چمدون اومدن پایین...آیریس رو بغل کرد...از اعضا خداحافظی کرد و سوار ون شد...قبل از اینکه ون حرکت کنه اعضا بهش نصیحت هایی کردن....
جین:مراقب چهره‌ات باش...البته من جذاب ترینم ولی کلی گفتم....
نامجو:کتاب زیاد بخون....تا اطلاعات بیشتری داشته باشی...
جیهوپ:سخت تلاش کن...
تهیونگ:حواست به سلامتیت باشه...
جونگکوک:خوب گوش کن و خوب یاد بگیر...
جیمین:مراقب خودت باش...
آیریس:زیاد به خودت سخت نگیری...
شوگا:وقتی اومدی اینجا بچه نباش...از بچه ها خوشم نمیاد...
کلارا با حرف شوگا به شدت عصبانی شد اما جیزی نگفت...ون حرکت کرد...اون مکان بیرون از شهر بود...تا اونجا حدود دو تا سه ساعت راه بود...
بادیگارد:خانم...خانم بلند شین رسیدیم....
کلارا:باشه(خمیازه)
کش و قوسی به کمرش داد و بعد از ماشین پیاده شد...چمدونش رو از بادیگارد گرفت.....چند دقیقه به ویلایه بزرگ روبه روش خیره شد و بعد وارد ویلا شد...با دقت به اطراف نگاه کرد...پر بود از سالن های مختلف برای تمرین...از سالن اسب سواری گرفته تا تیر اندازی و دفاع شخصی و بوکس و.....کلارا به اطراف خیره بود که ناگهان دختری که انگار صاحب این ویلا بود بهش نزدیک شد....دختری با موهایه مشکی کوتاه...چهره ی سردی داشت...اما مهربان بود...
آلما:سلام...خوش اومدی(لبخند)
کلارا:ممنون...
آلما:میتونی بری..(رو به بادیگارد) به فرما داخل...(روبه کلارا)
کلارا:ممنون...
واردشد...جایه بزرگی بود شبیه به عمارت اعضا بود اما مثل عمارت اعضا فضایه کلاسیک نداشت و مثل یک باغ ویلایه عادی بود...آلما اونو به سمت هال هدایت کرد....کلارا روی کاناپه نشست...
آلما:خوب...من قراره بهت کمک کنم که دختری قوی بشی و بتونی از خودت دفاع کنی....البته تمرین هایه خیلی سختی رو داری که...
کلارا:من از لحاظ روحی خیلی ضربه خوردم...پس جایی برای نگرانی نیست...
آلما:اما ضربه ی روحی با جسمی کاملا متفاوته...
کلارا:اما درد ضربه ی روحی از جسمی بیشتره...کسی که بتونه از پس ضربه ی روحی بر بیاد....پس ضربه ی جسمی چیزی براش نیست...
آلما:درسته....تازه از راه رسیدی...میتونی بری و کمی استراحت کنی...بعدش میریم تا تمرین هارو شروع کنیم...
کلارا:البته...
آلما:بیا اتاقت اینجاست...
این رفیقم فیک می نویسه...البته صحنه دار نیست...اگه دوست داشتین یک سر بهش بزنین..
@bts-anime_stop
لایک و کامنت یادتون نره❤️
۲.۹k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.