عاشق رئیسم شدم ✨
ات ویو
خریدامو دادم بادیگاردم خودمم رفتم سمت ماشین
ات : راننده برو بار
راننده : چشم خانم
ات : ادوارد ( بادیگاردش ) خرید هارو ببر خونه بعد بیا بار همیشگی
راننده : خانم رسیدیم
پرش زمانی به توی بار
ات : هی تو بیا ( اشاره )
گارسون: ب بله خانم ( خم میشه )
ات : یه ویسکی ۱۰۰ درصد بیار
گارسون : چشم خانم
نکته : آت مافیا هم هست بزرگ ترین مافیا جهان
ات ویو
داشتم ویسکی رو میخوردم که جئون رو دیدم که اونم منو دید
کوک : ات خوبی ( خوشحال)
ات : ممنون آقای جئون
کوک :هنوز منو نبخشیدی ( مظلوم )
ات : آقای جئون برای ببخش نیست ( سرد )
خریدامو دادم بادیگاردم خودمم رفتم سمت ماشین
ات : راننده برو بار
راننده : چشم خانم
ات : ادوارد ( بادیگاردش ) خرید هارو ببر خونه بعد بیا بار همیشگی
راننده : خانم رسیدیم
پرش زمانی به توی بار
ات : هی تو بیا ( اشاره )
گارسون: ب بله خانم ( خم میشه )
ات : یه ویسکی ۱۰۰ درصد بیار
گارسون : چشم خانم
نکته : آت مافیا هم هست بزرگ ترین مافیا جهان
ات ویو
داشتم ویسکی رو میخوردم که جئون رو دیدم که اونم منو دید
کوک : ات خوبی ( خوشحال)
ات : ممنون آقای جئون
کوک :هنوز منو نبخشیدی ( مظلوم )
ات : آقای جئون برای ببخش نیست ( سرد )
۴.۸k
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.