سناریو درخواستی
وقتی به هم میخورید و میافتید زمین و عاشق هم میشید.
نامجون : چشم تو چشم همین که همون لحظه........................ یه موتوری رد میشه اب پاشیده میشه بهتون ( چیه فکر کردین چی میخوام بگم)
جین : ام فکر کنم هندسام تر از منم وجود داره و در حال گفتن این به تو نگاه میکنه
شوگا : معذرت خواهی میکنه یواشکی شماره میزاره داخل جیبت
جیهوپ : چی... ز ا. م ب. ببخ.. شید
ا. ت : ایرادی نداره
جیهوپ : از ذوق زیاد غش کرده 😅
جیمین : ببخشید میخوام برای جبران بهت شماره بدم خوبه. و درهمان لحظه مخ ا.ت رو میزنه 💥💥
تهیونگ : میوفته دنبالت که هرکسی نزدیکت شد بهش اسیب بزنه
جانکوک : من دارم میرم بار میخوای توهم بیای برای اینکه منو ببخشی میگم
ا.ت : اره چرا که نه
نامجون : چشم تو چشم همین که همون لحظه........................ یه موتوری رد میشه اب پاشیده میشه بهتون ( چیه فکر کردین چی میخوام بگم)
جین : ام فکر کنم هندسام تر از منم وجود داره و در حال گفتن این به تو نگاه میکنه
شوگا : معذرت خواهی میکنه یواشکی شماره میزاره داخل جیبت
جیهوپ : چی... ز ا. م ب. ببخ.. شید
ا. ت : ایرادی نداره
جیهوپ : از ذوق زیاد غش کرده 😅
جیمین : ببخشید میخوام برای جبران بهت شماره بدم خوبه. و درهمان لحظه مخ ا.ت رو میزنه 💥💥
تهیونگ : میوفته دنبالت که هرکسی نزدیکت شد بهش اسیب بزنه
جانکوک : من دارم میرم بار میخوای توهم بیای برای اینکه منو ببخشی میگم
ا.ت : اره چرا که نه
۵.۳k
۱۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.