من بی کس نیستم
من بی کس نیستم
#پارت2
******نرگس******
به پای گچ شدم نگاه کردم
یه ماهی باید تو گچ باشه و این یه ماهم باید همش استراحت کنم
پرستاره بعد اینکه جسب زخم رو زخم کنار ابروم گذاشت وسایلشو برداشت و رفت بیرون
دختره با لبخند اومد نشست کنارم و موهامو که جلو چشام افتاده بود زد کنار
خانمx:خوبی عزیزم
من:آره ولی من نمیتونم یه ماه اینو تحمل کنم
اصلا تحملش کنم چطور واسه خودم پول دربیارم یه ماه که قرار نیس از اسمون برام غذا اورده بشه
دختره با دلسوزی نگام کرد بعدش با حالت تعجب گفت:خب برو پیش خاله ای عمه ایی اشنایی چیزی
آه سوزناکی کشیدم
من:تنها و بی کس ترین ادم این شهر منم
خانمx:وا عزیزم یعنی همه فامیلتو از دست دادی
من:نه من نه خانواده دارم نه فامیل و نه چیزه دیگه ای
دختره با چشمای گرد شده نگام میکرد
خانمx:یعنی تو تک و تنها زندگی میکنی
اروم سر تکون دادم یهو دختره صورتش رنگ غم گرفت و با ترحم نگام کرد اخم کردم از ترحم متنفر بودم رومو کردم اونور که با صداش دوباره نگاش کردم
خانمx:همیشه آرزو میکردم هیچکس دردیو که دارم میکشم درد تنهایی رو نکشه
ولی دریغ از اینکه یکی دیگه هم داره این دردو میکشه اسم من مریمه فامیل اصلیمو نمیدونم ولی تو شناسنامه ای که دارم نوشتن مریم اسماعیلی البته میدونم این فامیلم نیس
با تعجب نگاش کردم
من:خب از ننه بابات بپرس فامیلت چیه دیگه خیلی کار سختیه
مریم لبخند خسته ای زد
مریم:اگه قول بدی دختر خوبی باشی و الان قرصاتو بخوری و بخوابی قول میدم فردا همه چیو بهت بگم
اخمی کردم
من:ولی من تا رو تخت شاهیم نخوابم خوابم نمیبره
مریم:تخت شاهیت
نرگس:اره دیگه تخت شاهیم تو عمارتم
با چشای گرد شده نگام کرد
مریم:از سر و وضعت بهت نمیاد یه همچین چیزایی داشته باشی
من:کجاشو دیدی حالا عکساش تو پرومکسمه الان نشونت میدم
دستمو کردم تو جیب سویشرتم و گوشی هاواوی درب و داغون دست دوم که اندازش نصف کف دستم بود دراوردم
مریم با چشای از حدقه افتاده به گوشیم نگاه میکرد زود عکس عمارت خوشکلم دروردم و نشونش دادم
من:این حیاتشه واسه یه نفر زیادی بزرگه نه
فقط دوچرخم توش جا میشه نگاه اینجارو از گل درست کردم
اینجارو هم اجر چیدم و اینجا هم سنگ و یکم با پسر همسایه سیمان مالیدم بهش
زدم عکس بعد اینجا اتاقمه هالمه و اشپزخونمه البته همشون یه اتاقن هاا ولی خب به هر حال
از اشپزخونه هم یه یخچال نیم متری که خونه همسایه بهم داده و ظرف و طروف خودم خریدم دوست نداشتم از اون زنای چندش بگیرم
ادامه پارت بعد😊♥️
#پارت2
******نرگس******
به پای گچ شدم نگاه کردم
یه ماهی باید تو گچ باشه و این یه ماهم باید همش استراحت کنم
پرستاره بعد اینکه جسب زخم رو زخم کنار ابروم گذاشت وسایلشو برداشت و رفت بیرون
دختره با لبخند اومد نشست کنارم و موهامو که جلو چشام افتاده بود زد کنار
خانمx:خوبی عزیزم
من:آره ولی من نمیتونم یه ماه اینو تحمل کنم
اصلا تحملش کنم چطور واسه خودم پول دربیارم یه ماه که قرار نیس از اسمون برام غذا اورده بشه
دختره با دلسوزی نگام کرد بعدش با حالت تعجب گفت:خب برو پیش خاله ای عمه ایی اشنایی چیزی
آه سوزناکی کشیدم
من:تنها و بی کس ترین ادم این شهر منم
خانمx:وا عزیزم یعنی همه فامیلتو از دست دادی
من:نه من نه خانواده دارم نه فامیل و نه چیزه دیگه ای
دختره با چشمای گرد شده نگام میکرد
خانمx:یعنی تو تک و تنها زندگی میکنی
اروم سر تکون دادم یهو دختره صورتش رنگ غم گرفت و با ترحم نگام کرد اخم کردم از ترحم متنفر بودم رومو کردم اونور که با صداش دوباره نگاش کردم
خانمx:همیشه آرزو میکردم هیچکس دردیو که دارم میکشم درد تنهایی رو نکشه
ولی دریغ از اینکه یکی دیگه هم داره این دردو میکشه اسم من مریمه فامیل اصلیمو نمیدونم ولی تو شناسنامه ای که دارم نوشتن مریم اسماعیلی البته میدونم این فامیلم نیس
با تعجب نگاش کردم
من:خب از ننه بابات بپرس فامیلت چیه دیگه خیلی کار سختیه
مریم لبخند خسته ای زد
مریم:اگه قول بدی دختر خوبی باشی و الان قرصاتو بخوری و بخوابی قول میدم فردا همه چیو بهت بگم
اخمی کردم
من:ولی من تا رو تخت شاهیم نخوابم خوابم نمیبره
مریم:تخت شاهیت
نرگس:اره دیگه تخت شاهیم تو عمارتم
با چشای گرد شده نگام کرد
مریم:از سر و وضعت بهت نمیاد یه همچین چیزایی داشته باشی
من:کجاشو دیدی حالا عکساش تو پرومکسمه الان نشونت میدم
دستمو کردم تو جیب سویشرتم و گوشی هاواوی درب و داغون دست دوم که اندازش نصف کف دستم بود دراوردم
مریم با چشای از حدقه افتاده به گوشیم نگاه میکرد زود عکس عمارت خوشکلم دروردم و نشونش دادم
من:این حیاتشه واسه یه نفر زیادی بزرگه نه
فقط دوچرخم توش جا میشه نگاه اینجارو از گل درست کردم
اینجارو هم اجر چیدم و اینجا هم سنگ و یکم با پسر همسایه سیمان مالیدم بهش
زدم عکس بعد اینجا اتاقمه هالمه و اشپزخونمه البته همشون یه اتاقن هاا ولی خب به هر حال
از اشپزخونه هم یه یخچال نیم متری که خونه همسایه بهم داده و ظرف و طروف خودم خریدم دوست نداشتم از اون زنای چندش بگیرم
ادامه پارت بعد😊♥️
۳.۸k
۱۲ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.