بدهی برای من شروعه~ بازم نمد چند
ا/ت: منظورتترت چیههیهیهههههه
دیشبببب بهمممم نگفتیییییییی
ران:خب میخواستم بگم گفتی فردا بگو
ا/ت: وای بدخت شدیم وای وای وای وای
ران: بابا یه ماموریت دو نفرست دیگه چیزی نیست
ا/ت: میدونی اگه مثل ایندفعه ازمون فیلم لو بره اعدام میشیم دیگهههه؟
ران: نه به اونجاش فکر نکرده بودم
ا/ت: خب فکر کننننننن
ران: ا/ت عسیسم اروم باش
ا/ت: اروممممم باشمممممم؟؟؟؟؟
ران: بابا چیز سختی نیست دیگه
*ا/ت درحال فشار خوردن و بله دیگه*
●چن ساعت بعد داخل ماموریت●
ران: ا/ت از پشت بوم راه فراری نداریم چرا اومدیم اینجا اصننن
ا/ت: وای گلوله هام تموم شده وای وای وای
ران: منم یکی دارممم
چن نفر که اومدن تو پشت بوم: شماها وایستیننن
ران: ا/ت فاتحه بخون
ا/ت: عم اولش چی بودد
*این دوتا بشر اینقد لت و پار شده بودن که نمیتونستن دیگه با کسی مبارزه کنن*
*اونا بهشون حمله میکنن و این دوتا سیع میکنن مقاومت کنن که ا/ت وقتی با یکیشون درگیره زیادی به لبه پرتگاه پشت بوم نزدیک میشه. (۲۰ طبقه ساختمونه هااا)*
ران: ا/ت حواست باشههه
*ا/ت: که میبینه با انداختن خودش میتونه حواسشون پرت کنه که ران فرار کنه*
ا/ت: ران ببخشید
ران: چیو ببخشید دخترررر
ا/ت: ران مرسی که مراقبم بودی
ران: ببند اونو بزن میتونیم ۲ تایی بریمم
ا/ت: دوست دارم
*به ران علامت داد که فرار کنه و پرید پایین*
ران:ا/تتتتتتتتتتتت *عربدههههه*
*ران میبینه هیچکی حواسش نیست سریع از اونجا میره و برمگیرده خونه (عمارت بونتن نیست) میبینه همه نشستن رو مبل*
مایکی: عه ران برگشتییییننن
سانزو : به ا/ت بگو بیاد کارش دارمم
ریندو : ا/ت بیا بگو این دوریاکی مایکی کجا گزاشتیی
کوکو: ا/ت باز پول گرفتی ازممممم توووو
*ران میاد داخل اروم در میبنده*
تاکئومی: پس ا/ت کجاست
*ران اروم میوفته رو مبل جوری که صورتش تو مبله*
ران: ا/ت بمرده...
ریندو: چییییی
ران: ا/ت مرد...
*با صدایی خفه داره گریه میکنه رو مبل*
سانزو: ا...ا/ت مرده...؟
مایکی: برو گمشو امکان نداره بابا ا/ت نمیمیره
ران: حالا دیدی که افتاد پایین مرد...
تاکئومی: افتاد پایین؟
کوکو: گفتم کتلت میشه گوش نکرد این شد...
*همه درحال گریه زاری و صدای کلید در نمیشنون*
ا/ت: *خمیازه میکشه میاد داخل و کتش داره با یه دستش میکشه رو زمین*
سانزو: بچها فک کنم انقد قرص خوردم روح میبینم
ریندو: منم مثل خودت روح میبینم
کوکو: روح؟ منم دارم میبینمش
ا/ت: روح؟ پشت منههههه؟
مایکی: ران ران..
ران:چیع
مایکی: ا/ت
*ران برمیگرده و ا/ت میبینه که از خستگی داره میمیره*
ران: ا/ت تو زنده... زنده ای؟
*میپره بغلش*
ا/ت: وای خفه شدم مرتیکه ولم کنننن
ران: فکر کردم مردی دختر تو خیلی روانی
ا/ت: من نمیمیرم ران اونم از ارتفاعععع
تاکئومی: دیدین گفتمممم کتلت نشده
ا/ت: من اصن ارتفاع داشمه...
_____
حیحی😔🫶🏻✨️
دیشبببب بهمممم نگفتیییییییی
ران:خب میخواستم بگم گفتی فردا بگو
ا/ت: وای بدخت شدیم وای وای وای وای
ران: بابا یه ماموریت دو نفرست دیگه چیزی نیست
ا/ت: میدونی اگه مثل ایندفعه ازمون فیلم لو بره اعدام میشیم دیگهههه؟
ران: نه به اونجاش فکر نکرده بودم
ا/ت: خب فکر کننننننن
ران: ا/ت عسیسم اروم باش
ا/ت: اروممممم باشمممممم؟؟؟؟؟
ران: بابا چیز سختی نیست دیگه
*ا/ت درحال فشار خوردن و بله دیگه*
●چن ساعت بعد داخل ماموریت●
ران: ا/ت از پشت بوم راه فراری نداریم چرا اومدیم اینجا اصننن
ا/ت: وای گلوله هام تموم شده وای وای وای
ران: منم یکی دارممم
چن نفر که اومدن تو پشت بوم: شماها وایستیننن
ران: ا/ت فاتحه بخون
ا/ت: عم اولش چی بودد
*این دوتا بشر اینقد لت و پار شده بودن که نمیتونستن دیگه با کسی مبارزه کنن*
*اونا بهشون حمله میکنن و این دوتا سیع میکنن مقاومت کنن که ا/ت وقتی با یکیشون درگیره زیادی به لبه پرتگاه پشت بوم نزدیک میشه. (۲۰ طبقه ساختمونه هااا)*
ران: ا/ت حواست باشههه
*ا/ت: که میبینه با انداختن خودش میتونه حواسشون پرت کنه که ران فرار کنه*
ا/ت: ران ببخشید
ران: چیو ببخشید دخترررر
ا/ت: ران مرسی که مراقبم بودی
ران: ببند اونو بزن میتونیم ۲ تایی بریمم
ا/ت: دوست دارم
*به ران علامت داد که فرار کنه و پرید پایین*
ران:ا/تتتتتتتتتتتت *عربدههههه*
*ران میبینه هیچکی حواسش نیست سریع از اونجا میره و برمگیرده خونه (عمارت بونتن نیست) میبینه همه نشستن رو مبل*
مایکی: عه ران برگشتییییننن
سانزو : به ا/ت بگو بیاد کارش دارمم
ریندو : ا/ت بیا بگو این دوریاکی مایکی کجا گزاشتیی
کوکو: ا/ت باز پول گرفتی ازممممم توووو
*ران میاد داخل اروم در میبنده*
تاکئومی: پس ا/ت کجاست
*ران اروم میوفته رو مبل جوری که صورتش تو مبله*
ران: ا/ت بمرده...
ریندو: چییییی
ران: ا/ت مرد...
*با صدایی خفه داره گریه میکنه رو مبل*
سانزو: ا...ا/ت مرده...؟
مایکی: برو گمشو امکان نداره بابا ا/ت نمیمیره
ران: حالا دیدی که افتاد پایین مرد...
تاکئومی: افتاد پایین؟
کوکو: گفتم کتلت میشه گوش نکرد این شد...
*همه درحال گریه زاری و صدای کلید در نمیشنون*
ا/ت: *خمیازه میکشه میاد داخل و کتش داره با یه دستش میکشه رو زمین*
سانزو: بچها فک کنم انقد قرص خوردم روح میبینم
ریندو: منم مثل خودت روح میبینم
کوکو: روح؟ منم دارم میبینمش
ا/ت: روح؟ پشت منههههه؟
مایکی: ران ران..
ران:چیع
مایکی: ا/ت
*ران برمیگرده و ا/ت میبینه که از خستگی داره میمیره*
ران: ا/ت تو زنده... زنده ای؟
*میپره بغلش*
ا/ت: وای خفه شدم مرتیکه ولم کنننن
ران: فکر کردم مردی دختر تو خیلی روانی
ا/ت: من نمیمیرم ران اونم از ارتفاعععع
تاکئومی: دیدین گفتمممم کتلت نشده
ا/ت: من اصن ارتفاع داشمه...
_____
حیحی😔🫶🏻✨️
۱۶.۵k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.