یکی از مهم ترین رمان های تاریخِ ادبیات لهستان در قرنِ بیس
یکی از مهمترین رمانهای تاریخِ ادبیات لهستان در قرنِ بیستم بالاخره به فارسی درآمد. تنها رمانِ آندری بورسا با نام «کشتن عمه خانم»( که با کمال احترام به مترجم به نظرم خانماش زیادیست و حس سیاه کتاب را میکاهد) بورسا نمادی از جوانمرگی در تاریخ ادبیات است. او فقط بیست و پنج سال زیست. از ۱۹۳۲ تا ۱۹۵۷. رگهای قلباش مشکل مادرزادی داشتند و از سویی فضای حکومت کمونیستی لهستان نیز آرمانهای اولیهاش را بر باد داده بود. از او دفتری شعر، چندین مقاله و طرح و این رمان درخشان باقی ماند که بعد مُردناش درآمدند. رمانِ مذکور به تاسی از فضای «جنایت و مکافات» و «مسخ» کافکا نوشته شده. یک رمانِ سیاه و تا حدودی خشن. رمان دربارهی یک دانشجوست در شهر کراکو(کراکوف) لهستان که بورسا نیز همانجا به دنیا آمد و مُرد، دانشجویی بیخیال و بیست و یک ساله که با عمهی پیر اما پرکارش زندهگی میکند. عمهای که با او مهربان است و روزگارشان را میچرخاند. یک روز صبح دانشجو با ضربههای چکش و بی هیچ دلیل خاصی عمه را میکُشد و بعد میخواهد جسد را با تبر قطعهقطعه و گم و گور کند. اما کار به همین سادهگیها نیست... رمان از منظر سبکشناختی اثریست اکسپرسیونیستی با طنزی گزنده که خشونت نسبتن بیپروایی دارد. هرچه رمان جلوتر میرود استیصال قهرمان بیشتر و وجوهِ رئالیستی کمتر میشوند و حتا میتوان اذعان کرد که در یک چهارم پایانی کتاب فضا سوررئالیستی میشود. و ضربهی نهایی را پایان کتاب بر مخاطب وارد میکند. «کشتن عمه خانم» بازخوانی هولناکیست از عمومیشدنِ کشتن در سالهای جنگ و تبدیل بدن به شقههایی از گوشتِ دست و پا گیر، گوشتی که در آیین عشای ربانی رستگاری همراه میآورد، اینجا سرچشمهی بیچارهگیست. اگر راسکولنیکوف گناه خود را پذیرفت، قهرمان بورسا حتا به ساحتِ آن نزدیک هم نمیشود. درواقع گناه برای او امریست پیشاجنگی و دیگر نمیتواند بهواسطهی آن کشتن را تفسیر و خود را تعریف کند. تجربهی خواندن این رمان بسیار خاص است و شوخیهای نویسنده با سنتهای مسیحی، گفتگوی مستقیم با داستایفسکی و کافکا و در عینحال روایت نوعی پوچی از آن یک اثر درخشان ساخته است، اثری که مایههای متافیکشن هم دارد. پیشنهاد میکنم این رمان کوچک، سیاه و البته خشن را بخوانید. رمانی که بیرحم و گزنده است. و آخر این که جلدِ رمان را دوست نداشتم چون به آن شکلی فانتزی داده، در حالیکه ما با یک اثر اکسپرسیونیستی تمامعیار مواجه هستیم. «کشتن عمه خانم» یک روایتِ عمیقن سیاسیست از تفوق نهادهای هراس بر زیست انساناش و خشونتی که مطلق و حاضر است.
۳۵.۳k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳.۸k)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.