𝑰𝒎 𝒑𝒓𝒐𝒎𝒊𝒔𝒆
PART 3
از زبان نویسنده:
مرد وارد اتاق شد اما اون کی بود؟
ا/ت که سکوت کرده بود
با صدای بلد گفت :تو کی هستی؟چرا ساشا رو کشتی؟!
مرد با سکوت بیشتری نزدیک دخترک شد سرشو خم کرد جلوی سر دختر سرشو کج کرد و با دقت بیشتری نگاه کرد.
دخترک که نفش های گرم پسر رو حس میکرد بیشتر لرزید
پسر با لرزش دخترک پوزخندی زد و گوشه اتاق رفت شلا*قی نازک رو برداشت و سمت دختر رفت اولین ضربه رو که زد دختر جیغ بلندی کشید
ا/ت:چرا اینکارو میکنی مگه من چیکار کردمم
چرا ساشا رو کشتی چ...
حرف دخترک با ضربه دیگه ساکت شد.
پسر با صدای زیبایی که ا/ت هرگز همچین صدایی نشنیده بود گفت:کیم جونگ هی رو میشناسی؟
ا/ت:ک..کی؟
پسر:(ضربه دیگری زد)کیم جونگ هی
ا/ت:نه ایدله؟خوانندس؟ شایدم بازیگره...
پسر با داد گفت:چرا دروغ میگی احمق!!
ا/ت:بخدا من نمیشناسمش من یه هفتس اومدم پلیس شم خیر سرم :l
پسر که اعصابش آروم تر شد رفت بیرون .
۵مین بعد:
در دوباره باز شد زن پیر و مهربانی وارد اتاق شد وپاره خیسی رو روی بدن دخترک کشید
ا/ت:آی...تو کی؟ همونی؟
آجوما:نه دخترم
از زبان ا/ت
اجوما بود این با اون پسره یک دنیا فرق داشت!
ا/ت:اجوما اون پسره کیه؟
اجوما:این خونه مال اونه
ا/ت:اسمش چیه
اجوما:عزیزم نمیتونم بهت بگم
ا/ت:واااا مگه من میخورمش مرتی*که اومده سوراخ کرده منو اونوقت من اسمشو نباید بدونممم چشامو هنوز بستس!
(حرص و کیوت)
اجوما: آآ دخترم..
ولی کسی از پسرک که گوشه اتاق وایساده بود خبر نداشت!پسرک با حرک دستش به اجوما اشاره کرد که بره بیرون.
پسرک نزدیک دختر شد صورتش رو مقابل صورت دختر گذاشت
ا/ت:یااا اجوما میخوای بو*سم کنی؟اونجوری چیز میشه
من هنوز جوونم !
پسرک:فکر نکن لبامو روی لبای تو میزارم بیکار که نیستم
ا/ت: تو.. تو هیییی ل*بای من خیلیم خوبه هزار نفر در انتظارند منو ببو*سن !
پسرک:اوه واقعا؟(پوزخند)
ا/ت:اصا تو کی اسمت چیه؟!
پسرک:چرا میخوای بدونی؟
ا/ت:پس چطوری صدات کنم؟میخوای کوتوله صدات کنم؟
پسرک:تهیونگ ...کیم تهیونگ
ا/ت:چی؟ ته ته؟
از زبان تهیونگ:
اخخ گفت ته ته ضربان گلبم زیاد شد🫠
تا پارت بعد بدرود امروز ۲ تا پرت گذاشتم
لایک کنین اگه یدونه لایک هم باشه خیلی خوبه🌝💔
از زبان نویسنده:
مرد وارد اتاق شد اما اون کی بود؟
ا/ت که سکوت کرده بود
با صدای بلد گفت :تو کی هستی؟چرا ساشا رو کشتی؟!
مرد با سکوت بیشتری نزدیک دخترک شد سرشو خم کرد جلوی سر دختر سرشو کج کرد و با دقت بیشتری نگاه کرد.
دخترک که نفش های گرم پسر رو حس میکرد بیشتر لرزید
پسر با لرزش دخترک پوزخندی زد و گوشه اتاق رفت شلا*قی نازک رو برداشت و سمت دختر رفت اولین ضربه رو که زد دختر جیغ بلندی کشید
ا/ت:چرا اینکارو میکنی مگه من چیکار کردمم
چرا ساشا رو کشتی چ...
حرف دخترک با ضربه دیگه ساکت شد.
پسر با صدای زیبایی که ا/ت هرگز همچین صدایی نشنیده بود گفت:کیم جونگ هی رو میشناسی؟
ا/ت:ک..کی؟
پسر:(ضربه دیگری زد)کیم جونگ هی
ا/ت:نه ایدله؟خوانندس؟ شایدم بازیگره...
پسر با داد گفت:چرا دروغ میگی احمق!!
ا/ت:بخدا من نمیشناسمش من یه هفتس اومدم پلیس شم خیر سرم :l
پسر که اعصابش آروم تر شد رفت بیرون .
۵مین بعد:
در دوباره باز شد زن پیر و مهربانی وارد اتاق شد وپاره خیسی رو روی بدن دخترک کشید
ا/ت:آی...تو کی؟ همونی؟
آجوما:نه دخترم
از زبان ا/ت
اجوما بود این با اون پسره یک دنیا فرق داشت!
ا/ت:اجوما اون پسره کیه؟
اجوما:این خونه مال اونه
ا/ت:اسمش چیه
اجوما:عزیزم نمیتونم بهت بگم
ا/ت:واااا مگه من میخورمش مرتی*که اومده سوراخ کرده منو اونوقت من اسمشو نباید بدونممم چشامو هنوز بستس!
(حرص و کیوت)
اجوما: آآ دخترم..
ولی کسی از پسرک که گوشه اتاق وایساده بود خبر نداشت!پسرک با حرک دستش به اجوما اشاره کرد که بره بیرون.
پسرک نزدیک دختر شد صورتش رو مقابل صورت دختر گذاشت
ا/ت:یااا اجوما میخوای بو*سم کنی؟اونجوری چیز میشه
من هنوز جوونم !
پسرک:فکر نکن لبامو روی لبای تو میزارم بیکار که نیستم
ا/ت: تو.. تو هیییی ل*بای من خیلیم خوبه هزار نفر در انتظارند منو ببو*سن !
پسرک:اوه واقعا؟(پوزخند)
ا/ت:اصا تو کی اسمت چیه؟!
پسرک:چرا میخوای بدونی؟
ا/ت:پس چطوری صدات کنم؟میخوای کوتوله صدات کنم؟
پسرک:تهیونگ ...کیم تهیونگ
ا/ت:چی؟ ته ته؟
از زبان تهیونگ:
اخخ گفت ته ته ضربان گلبم زیاد شد🫠
تا پارت بعد بدرود امروز ۲ تا پرت گذاشتم
لایک کنین اگه یدونه لایک هم باشه خیلی خوبه🌝💔
۲.۹k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.