عشق تصادفی 💓 پارت 5
نامی :از جیانا میپرسم
جیانا: باشه بپرس
نامی : جیانا تو کسی که توی گروه خودت خیلی دوست داری کدامه؟
جیانا: راستش جی یون ،ا/ته
نامی :میتوانی دلیلشو بگی
جیانا: البته سه اون . چون صبح ها زود بیدار میکنه جی آ خیلی رو حرفاش جدیه اما جی یون اجازه میده که از وسایلاش استفاده کنم و ا/ت هم آشپزی خیلی خوبی داره و غذا های که دوست دارم را درست میکنه .
نامی :😅 «خنده»
جین : سه اون علاقه داشتی به معرف شدن ؟
سه اون : راستش بخواهی خیلی یهوی شد که من آیدل شدم و داستانش مفصله.
شوگا: جی آ تو ... تو کسی از ما را دوست داری
جی آ : 😳 خب خب آره
شوگا : کیه
جی آ:🙄 بی ت...
ویو جونگکوک
شوگا داشت جی آ را معذب میکرد که من جمعش کردم
جونگکوک: خب ا/ت تو که از ایران هستی چقدر خوب کره ی صحبت میکنی
ویو ا/ت
من که استرس داشتم و یهو جونگ کوک از من پرسید....
ا/ت : ممنونم من از کیدراما و کیپاپ نگاه کردن یاد گرفتم
جیمین ا/ت تو که آرمی هستی مگه نه
ا/ت :😄 اره
اعضا « 😁»
و ..... برنامه به پایان یافت
همه اعضا به خونشون رفتم تقریباً ۴ ساعت برنامه زنده بود بخاطر ا/ت
پرش به فردا ساعت ۵ بعداز ظهر
ا/ت همه رفته بودن بیرون برای خرید که منم با دوستم لیا که ساعت ۷ قرار داشتم آماده میشدم که برم بار
«باری که فقط برای آیدل ها و بازیگر ها هست برم لیا بازیگر»
جونگکوک و تهیونگ
جونگکوک: هی تهیونگ من خیلی دلم گرفته بیا بریم بار
تهیونگ: حرفی ندارم بریم باشه به بچه ها خبر بده باشه
ویو نویسنده
کوک و ته باهم در ماشین در حال رفتم به بار و همچنین ا/ت و لیا
و...
جیانا: باشه بپرس
نامی : جیانا تو کسی که توی گروه خودت خیلی دوست داری کدامه؟
جیانا: راستش جی یون ،ا/ته
نامی :میتوانی دلیلشو بگی
جیانا: البته سه اون . چون صبح ها زود بیدار میکنه جی آ خیلی رو حرفاش جدیه اما جی یون اجازه میده که از وسایلاش استفاده کنم و ا/ت هم آشپزی خیلی خوبی داره و غذا های که دوست دارم را درست میکنه .
نامی :😅 «خنده»
جین : سه اون علاقه داشتی به معرف شدن ؟
سه اون : راستش بخواهی خیلی یهوی شد که من آیدل شدم و داستانش مفصله.
شوگا: جی آ تو ... تو کسی از ما را دوست داری
جی آ : 😳 خب خب آره
شوگا : کیه
جی آ:🙄 بی ت...
ویو جونگکوک
شوگا داشت جی آ را معذب میکرد که من جمعش کردم
جونگکوک: خب ا/ت تو که از ایران هستی چقدر خوب کره ی صحبت میکنی
ویو ا/ت
من که استرس داشتم و یهو جونگ کوک از من پرسید....
ا/ت : ممنونم من از کیدراما و کیپاپ نگاه کردن یاد گرفتم
جیمین ا/ت تو که آرمی هستی مگه نه
ا/ت :😄 اره
اعضا « 😁»
و ..... برنامه به پایان یافت
همه اعضا به خونشون رفتم تقریباً ۴ ساعت برنامه زنده بود بخاطر ا/ت
پرش به فردا ساعت ۵ بعداز ظهر
ا/ت همه رفته بودن بیرون برای خرید که منم با دوستم لیا که ساعت ۷ قرار داشتم آماده میشدم که برم بار
«باری که فقط برای آیدل ها و بازیگر ها هست برم لیا بازیگر»
جونگکوک و تهیونگ
جونگکوک: هی تهیونگ من خیلی دلم گرفته بیا بریم بار
تهیونگ: حرفی ندارم بریم باشه به بچه ها خبر بده باشه
ویو نویسنده
کوک و ته باهم در ماشین در حال رفتم به بار و همچنین ا/ت و لیا
و...
۳.۴k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.