*گل یخ*
*گل یخ*
*فرشته*
همراه زن عمو رفتیم صرافی می خواست طلاهاش عوض کنه عمو یه سرویس اورد وبه من دادپر نگین قرمز ازش تشکر کردم خیلی قشنگ بود بعدم رفتیم خیابون زن عمو می خواست برای من خرید کنه انصافا خیلی هم خوش سلیقه بود می دونست محمد رنگ قرمز دوست داره بیشتر لباسهام قرمز می گرفت برای محمدم من یه پیرهن وتیشرت گرفتم ویه ساعت خوشگل وبرگشتیم خونه از دیدنش که نشسته بودلبه ای باغچه خندم گرفت
-تنهایی می شینی
- انقدر خوابیدم پف کردم
- نشستی تو سرما باز سرت درد میاد
- کوچلوی مهربون کجا بودین؟
-رفتیم پیش عمو
- چیکار داشتین
- مامانت کار داشت بیا تا نشونت بدم
رفتیم داخل بعدم طبقه ای بالا
- چیه؟
لباسهاش رو دادم دستش
بسته رو باز کرد ولبخند زد وگفت: خوش سلیقه من اینا چیه
- اینا مال خودمه
- خوب می خوام ببـــــ...
- محمد
-چیه
بسته ها رو ازش گرفتم وگفتم
-اینا شخصیه اینو ببین
سرویسی که عمو دادرو بهش نشون دادم
-محشره ....مثله خودت
لبخند زدم
- حالا نشون نمیدی
بهش چشم غره رفتم رفت تلویزیون رو روشن کرد خریدها رو بردم گذاشتم اتاق پرو ویه دوش گرفتم اومدم بیرون رفتم اتاق پرو محمد لباس پوشیده بود می خواست بره بیرون
- جایی میری محمد ?!
- اره زود میام
- باشه
- چی شد پیشی کوچلو
-امروز سالگرد ازدواجمونه
متعجب نگام کرد
- چیه؟
- جدی میگی فرشته
- اره
- وااااای بپوش بپوش بیرون منتطرتم
- واسه چی
- بریم بیرون دیگه
- نه موهام خیسه دوستم ندارم برم بیرون خیلی خسته شدم
- باشه
کتشو در آوردرفت بیرون منم حسابی به خودم رسیدم لباس کوتاه قرمزمو پوشیدم که امروز گرفتم وسرویسی که عمو داد رو پوشیدم موهام حالت دادم ونرم کننده زدم یکمم ازعطری که محمد دوست داشت وکادوش رو رفتم سر یخچال کیکی که گفتمو شاهرخ اورده بودبرداشتمش ورفتم تو سالن محمد حواسش نبود دراز کشیده بود رو کاناپه مستند نگاه می کرد اروم رفتم نشستم وکیک رو گذاشتم رو میزخم شدم پیشونیشو بوسیدم .
همونجوری نگام کرد بعد نشست وخیره نگام می کرد
- خودتی
خندیدم وکادو رو گرفتم مقابلش لبخند زد ازم گرفت وبازش کرد
- عالیـــــــــه دخترباز من شرمنده شدم
خندیدم اروم بغلم کرد وتو سرمو بوسید شمع رو کیک که رقم 2بود رو باهم فوت کردیم
کیک بریدم وبا هم خوردیم زن عموچون می دونست سالگرد عروسیمونه شام اورد بالا هر دوتامون بوسید وبا هزار قربون صدقه رفت شام غڌای مورد علاقه محمد بود دو نوع ماهی باهم شام خوردیم داشتم وسایلو جم می کردم محمد دستمو گرفت اورد وسط سالن بعدم موزیک گذاشت
اروم بغلم کرد ومی رقصیدیم
- منو ببخش یادم رفت فرشته
- مهم نیست عزیزم
موهام کنار زد وانداخت پشتم
- می دونی محشر شدی پیشی کوچلو
لبخند زدم وگفتم : دیگه نمیگی کوچلو
خندید وگفت : فکر می کنی با دوتا قلم ارایش بزرگ شدی
-اهوووم
تو چشاش نگاه کردم لبخند زد وخم شد گوشه لبمو بوسید
- خیلی دوست دارم فرشته
به خودش فشردم چشام بستم دستش توموهام بود دستامو دور گردنش انداختم بوسه هاش داشت بیشتر می شد
- محــــمد...
جوابمو نمی داد سکوت کردم فکر کنم این حالت محمد با دفه های قبل خیلی فرق داشت
*فرشته*
همراه زن عمو رفتیم صرافی می خواست طلاهاش عوض کنه عمو یه سرویس اورد وبه من دادپر نگین قرمز ازش تشکر کردم خیلی قشنگ بود بعدم رفتیم خیابون زن عمو می خواست برای من خرید کنه انصافا خیلی هم خوش سلیقه بود می دونست محمد رنگ قرمز دوست داره بیشتر لباسهام قرمز می گرفت برای محمدم من یه پیرهن وتیشرت گرفتم ویه ساعت خوشگل وبرگشتیم خونه از دیدنش که نشسته بودلبه ای باغچه خندم گرفت
-تنهایی می شینی
- انقدر خوابیدم پف کردم
- نشستی تو سرما باز سرت درد میاد
- کوچلوی مهربون کجا بودین؟
-رفتیم پیش عمو
- چیکار داشتین
- مامانت کار داشت بیا تا نشونت بدم
رفتیم داخل بعدم طبقه ای بالا
- چیه؟
لباسهاش رو دادم دستش
بسته رو باز کرد ولبخند زد وگفت: خوش سلیقه من اینا چیه
- اینا مال خودمه
- خوب می خوام ببـــــ...
- محمد
-چیه
بسته ها رو ازش گرفتم وگفتم
-اینا شخصیه اینو ببین
سرویسی که عمو دادرو بهش نشون دادم
-محشره ....مثله خودت
لبخند زدم
- حالا نشون نمیدی
بهش چشم غره رفتم رفت تلویزیون رو روشن کرد خریدها رو بردم گذاشتم اتاق پرو ویه دوش گرفتم اومدم بیرون رفتم اتاق پرو محمد لباس پوشیده بود می خواست بره بیرون
- جایی میری محمد ?!
- اره زود میام
- باشه
- چی شد پیشی کوچلو
-امروز سالگرد ازدواجمونه
متعجب نگام کرد
- چیه؟
- جدی میگی فرشته
- اره
- وااااای بپوش بپوش بیرون منتطرتم
- واسه چی
- بریم بیرون دیگه
- نه موهام خیسه دوستم ندارم برم بیرون خیلی خسته شدم
- باشه
کتشو در آوردرفت بیرون منم حسابی به خودم رسیدم لباس کوتاه قرمزمو پوشیدم که امروز گرفتم وسرویسی که عمو داد رو پوشیدم موهام حالت دادم ونرم کننده زدم یکمم ازعطری که محمد دوست داشت وکادوش رو رفتم سر یخچال کیکی که گفتمو شاهرخ اورده بودبرداشتمش ورفتم تو سالن محمد حواسش نبود دراز کشیده بود رو کاناپه مستند نگاه می کرد اروم رفتم نشستم وکیک رو گذاشتم رو میزخم شدم پیشونیشو بوسیدم .
همونجوری نگام کرد بعد نشست وخیره نگام می کرد
- خودتی
خندیدم وکادو رو گرفتم مقابلش لبخند زد ازم گرفت وبازش کرد
- عالیـــــــــه دخترباز من شرمنده شدم
خندیدم اروم بغلم کرد وتو سرمو بوسید شمع رو کیک که رقم 2بود رو باهم فوت کردیم
کیک بریدم وبا هم خوردیم زن عموچون می دونست سالگرد عروسیمونه شام اورد بالا هر دوتامون بوسید وبا هزار قربون صدقه رفت شام غڌای مورد علاقه محمد بود دو نوع ماهی باهم شام خوردیم داشتم وسایلو جم می کردم محمد دستمو گرفت اورد وسط سالن بعدم موزیک گذاشت
اروم بغلم کرد ومی رقصیدیم
- منو ببخش یادم رفت فرشته
- مهم نیست عزیزم
موهام کنار زد وانداخت پشتم
- می دونی محشر شدی پیشی کوچلو
لبخند زدم وگفتم : دیگه نمیگی کوچلو
خندید وگفت : فکر می کنی با دوتا قلم ارایش بزرگ شدی
-اهوووم
تو چشاش نگاه کردم لبخند زد وخم شد گوشه لبمو بوسید
- خیلی دوست دارم فرشته
به خودش فشردم چشام بستم دستش توموهام بود دستامو دور گردنش انداختم بوسه هاش داشت بیشتر می شد
- محــــمد...
جوابمو نمی داد سکوت کردم فکر کنم این حالت محمد با دفه های قبل خیلی فرق داشت
۸.۵k
۲۹ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.