من که میدانم شبی
من که میدانم شبی
عمرم به پایان میرسد
نوبت خاموشی من
سهل و آسان میرسد
من که میدانم که تا
سرگرم بزم و مستی ام
مرگ ویرانگر چه بی رحم
وشتابان میرسد
پس چرا عاشق نباشم
من که میدانم به دنیا
اعتباری نیست
بین مرگ و آدمی
قول و قراری نیست نیست
من که میدانم اجا
نا خوانده و بیدادگر
سرراه می آید و
راه فراری نیست نیست
پس چرا
پس چرا عاشق نباشم
عمرم به پایان میرسد
نوبت خاموشی من
سهل و آسان میرسد
من که میدانم که تا
سرگرم بزم و مستی ام
مرگ ویرانگر چه بی رحم
وشتابان میرسد
پس چرا عاشق نباشم
من که میدانم به دنیا
اعتباری نیست
بین مرگ و آدمی
قول و قراری نیست نیست
من که میدانم اجا
نا خوانده و بیدادگر
سرراه می آید و
راه فراری نیست نیست
پس چرا
پس چرا عاشق نباشم
۴.۶k
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.