توان دروغ عشق پارت 1
از زبان ا/ ت دیگه فردا باید برم دبیرستان امروزم تموم میخوام خودم برای خودم کارکنم
هر جا میرم استخدامم نمیکنه ( فردا صبح )
بلند شدم لباس فرمم پوشیدم موهام بافتم یه صبحانه خوردم مامان بابا من دارم ( خداحافظ ) رسیدم مدرسه روز اوای من نباید ضعیف باشم ضعف نشون نمیدم اره رفتم نشستم سر میز دیدم چیزی رو سرم ریخته دیدم یه پسره روم شیر موز ریخته وای ( یااا داری چیکار میکنی ) ( گف دوست دارم هر کار میکنم دختره ی کله فندقی ) معلم آمد شروع کرد به درس دادن احساس سوزش پشت سرم کردم دیدم موهام داره میکشه میخنده زنگ خورد امروزم مدرسه تموم نمیدونم چرا پسره همچین کاری میکنه
)جونگ کوک )
رفتیم با تهیونگ تو کافه تهیونگ گف ( وای پسر عجب حالی کردم ها دختره ایکبری ) ( اهوم ) دیدم لی دونگ داره به طرفم میاد آمد نشت گف ( به به آقای جئون )( نیشتو ببند ) ( او خب حالا بیا شرط ببندیم نظر چیه ) یه لحظه فکر کردم اره حوصلمم سر ( اوکی بزن بریم پسر بازنده ) ( هه کور خوندی ) آه لعنتی لعنتی باختم ( خيلی خوب بگوه شرط تو )( اوم خوشم آمد فردا بیا همین کافه اولين که آمد عاشقش کنی بعد ولش کنی ) رفتم خونه اجوما آمد کیف کتم گرف رفتم اتاق خودمو پرت کردم رو تخت بهش کردم باید کی رو عاشق خودم کنم با همین فکرا خوابم برد
) ا/ ت فردا باید برم دنبال کارم خدا کنه کار پیدا کنم یه پیام آمد برام دیدم نوشته )
پايان پارت اول
شرط پارت بعدی 20 لایک و ۲۰ کامنت )
هر جا میرم استخدامم نمیکنه ( فردا صبح )
بلند شدم لباس فرمم پوشیدم موهام بافتم یه صبحانه خوردم مامان بابا من دارم ( خداحافظ ) رسیدم مدرسه روز اوای من نباید ضعیف باشم ضعف نشون نمیدم اره رفتم نشستم سر میز دیدم چیزی رو سرم ریخته دیدم یه پسره روم شیر موز ریخته وای ( یااا داری چیکار میکنی ) ( گف دوست دارم هر کار میکنم دختره ی کله فندقی ) معلم آمد شروع کرد به درس دادن احساس سوزش پشت سرم کردم دیدم موهام داره میکشه میخنده زنگ خورد امروزم مدرسه تموم نمیدونم چرا پسره همچین کاری میکنه
)جونگ کوک )
رفتیم با تهیونگ تو کافه تهیونگ گف ( وای پسر عجب حالی کردم ها دختره ایکبری ) ( اهوم ) دیدم لی دونگ داره به طرفم میاد آمد نشت گف ( به به آقای جئون )( نیشتو ببند ) ( او خب حالا بیا شرط ببندیم نظر چیه ) یه لحظه فکر کردم اره حوصلمم سر ( اوکی بزن بریم پسر بازنده ) ( هه کور خوندی ) آه لعنتی لعنتی باختم ( خيلی خوب بگوه شرط تو )( اوم خوشم آمد فردا بیا همین کافه اولين که آمد عاشقش کنی بعد ولش کنی ) رفتم خونه اجوما آمد کیف کتم گرف رفتم اتاق خودمو پرت کردم رو تخت بهش کردم باید کی رو عاشق خودم کنم با همین فکرا خوابم برد
) ا/ ت فردا باید برم دنبال کارم خدا کنه کار پیدا کنم یه پیام آمد برام دیدم نوشته )
پايان پارت اول
شرط پارت بعدی 20 لایک و ۲۰ کامنت )
۴۱.۷k
۲۶ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.