فیک جانگ کوک(عشق اشتباه)پارت۲*

از زبان اویی:
بیست دقیقه زود تر رسیدیم راستش این خوب بود چون می تونستیم جای خوبی رو ورداریم برا نشستن.یهو دیدم کوک از تو کیفش دو تا شیر موز پاکتی دراورد.رو جعبش چشم و دهن بود.طول جعبش هشت سانتی متر بود خیلی گوگولی بود.

اویی:مرسی
کوک:خواهش.
اویی:کوک می گم امشب ساعت ۸ بیا خونه ی من با هم گرگ و میش ببینیم.
کوک:قسمت ۳؟
اویی:اره دیگه کلا پنج قسمته من و تو دوتاش رو دیدیم.
کوک:زیادی رومانتیک نیست؟
اویی:بیشعور
کوک:باشه .میام.
استاد اومد تو کلاس.امروز خیلی شنگول بود.
اویی:این چیزی زده امروز؟(اروم و خنده ای)
کوک:فک کنم
استاد:سکوت رو لطفا رائیت کنید . خب می خوام نمره هاتون رو بگم اول از نمره ی برتر کلاس شروع می کنم
نمره ی اول :پارک اویی
نمره ی دوم:کیم نامجون
نمره ی سوم:کیم بویوک
نمره ی چهارم :جئون جانگ کوک
....
....
....
...
......
.....
...
....
...
و نمره ی اخر:هوا جین(هاجینا تلفظ میشه)
هوا جین:استاد ببخشید ولی چه طوری این مشنگ نمره ی اول کلاسه؟
استاد:خانم هوا جین حد خودت رو در کلاس بدون شما بدترین نمره ی کلاس رو داشتید و خانم اویی نمره ی کامل همین که نیوفتاده اید خیلیه.العانم وسایلت رو جمع کن برو بیرون.


راستش اینجوری که استاد گفت دلم خنک شد اخه خیلی دختره رو مخمه خیلییییییی.

بعد از تمام شدن دانشگاه از زبان هوا جین:
خیلی عصابم خورد بود اون دختره ی مشنگ خل که همش به کوک میچسبه شده نمره ی اول کلاس اوفففف تصمیم گرفتم کلاس که تموم شد برم از استاد عذر خواهی کنم.
از زبان اویی:کلاس ها که همشون تموم سدن منو کوک پاشدیم.از کلاس رفتیم بیرون.
کوک:خب کجا میری؟
اویی:به زحمت نمی اندازمت.
کوک:نه بگو بیکارم.
اویی:میرم کتابخونه تا دو ماه اینده اونجا برا ی روزای فرد استخدامم .کتاب هارو که مرتب کردم میشینم دزس می خونم.
کوک:خب پس میرسونمت خودمم باهات میام .منتظر تو درس می خونم.
اویی:به خاطر من که اذیت نمی شی؟
کوک:نه بابا باید به خاطر تو هم شده من تبل وادار به درس خوندن بشم دیگه.
اویی:باشه پس راه بیوفت.
(پارت بعد به شرط ۲۰. لایک)