تک پارتی جیمین
وقتی که بهت خیانت کرده بود
علامت ها
جیمین : +
ا/ت : _
تهیونگ : ~
ا/ت ویو : توی عمارت نشسته بودم تا اینکه گوشیم زنگ خورد جواب دادم ( اینجا ا/ت دکتره )
منشیم بود گفته بود یک مریض دارم که حالش خیلی بده و توی اون ساعت کسی نیست
با عجله بلند شدم لباسم رو پوشیدم و رفتم سمت در
که جیمینو دیدم گفت کجا عزیزم
گفتم یک مریض دارم که باید برم
بوسیدمش و رفتم
سوار ماشینم شدم و راه افتادم
رفتم سمت بیمارستان
علامت منشی ا/ت : ×
× خانم دکتر بیمار اونجاست
بعد یک ساعت
ا/ت ویو: کارم تموم شد و راه افتادم سمت عمارت
در رو باز کردم با چیزی که دیدم کپ کردم
از چیزی که می ترسیدم سرم اومد
جیمین با یک دختری بود
تا منو دید گفت : عا ا/ت من میخوام ازت جدا شم
منم با چشمای گریون رفتم سمت اتاقم و وسایلم رو جمع کردم
ورفتم
به دوستم زنگ زدم
علامت دوست ا/ت : ☆
☆ جانم ا/ت چیزی شده
_ می تونم بیام پیشت
☆ اره عزیزم حتما
_ اوکی الان میام
پایان تماسشون
دوست ا/ت : چرا صداش بغض داشت
ا/ت ویو: در خونه رو زدم پریدم بغلش آخه بعد دوسال همو دیدیم
رفتم داخل
☆ا/ت حالت خوبه عزیزم چیشده؟؟
اسم دوست ا/ت چان می و دوسال از ا/ت بزرگتره
( ا/ت تمام ماجرا رو برای دوستش تعریف کرد )
☆ خوب ا/ت می خوای چیکار کنی
_ هیچی میرم یک خونه میگیرم
☆باشه عزیزم ولی تا موقع می تونی پیشه من باشی قشنگم
_ مرسی اونی
☆ا/ت بیا فیلم نگا کنیم
_ باشه
فیلم روگذاشتم
بعد ده دقیقه دیدم ا/ت حالش بد شد
☆ حالت خوبه
_نه حالت تهوع دارم
فردا صبح
چان می ویو: ا/ت خیلی حالش بد بود بهش گفتم بریم دکتر
رفتیم دکتر
) اینجا فامیل ا/ت کیم هست )
دکتر : خانم کیم ....
اگه می خوای ادامش رو بنویسم زیر این پست بگو
و بگو که خوشت اومد یا نه
علامت ها
جیمین : +
ا/ت : _
تهیونگ : ~
ا/ت ویو : توی عمارت نشسته بودم تا اینکه گوشیم زنگ خورد جواب دادم ( اینجا ا/ت دکتره )
منشیم بود گفته بود یک مریض دارم که حالش خیلی بده و توی اون ساعت کسی نیست
با عجله بلند شدم لباسم رو پوشیدم و رفتم سمت در
که جیمینو دیدم گفت کجا عزیزم
گفتم یک مریض دارم که باید برم
بوسیدمش و رفتم
سوار ماشینم شدم و راه افتادم
رفتم سمت بیمارستان
علامت منشی ا/ت : ×
× خانم دکتر بیمار اونجاست
بعد یک ساعت
ا/ت ویو: کارم تموم شد و راه افتادم سمت عمارت
در رو باز کردم با چیزی که دیدم کپ کردم
از چیزی که می ترسیدم سرم اومد
جیمین با یک دختری بود
تا منو دید گفت : عا ا/ت من میخوام ازت جدا شم
منم با چشمای گریون رفتم سمت اتاقم و وسایلم رو جمع کردم
ورفتم
به دوستم زنگ زدم
علامت دوست ا/ت : ☆
☆ جانم ا/ت چیزی شده
_ می تونم بیام پیشت
☆ اره عزیزم حتما
_ اوکی الان میام
پایان تماسشون
دوست ا/ت : چرا صداش بغض داشت
ا/ت ویو: در خونه رو زدم پریدم بغلش آخه بعد دوسال همو دیدیم
رفتم داخل
☆ا/ت حالت خوبه عزیزم چیشده؟؟
اسم دوست ا/ت چان می و دوسال از ا/ت بزرگتره
( ا/ت تمام ماجرا رو برای دوستش تعریف کرد )
☆ خوب ا/ت می خوای چیکار کنی
_ هیچی میرم یک خونه میگیرم
☆باشه عزیزم ولی تا موقع می تونی پیشه من باشی قشنگم
_ مرسی اونی
☆ا/ت بیا فیلم نگا کنیم
_ باشه
فیلم روگذاشتم
بعد ده دقیقه دیدم ا/ت حالش بد شد
☆ حالت خوبه
_نه حالت تهوع دارم
فردا صبح
چان می ویو: ا/ت خیلی حالش بد بود بهش گفتم بریم دکتر
رفتیم دکتر
) اینجا فامیل ا/ت کیم هست )
دکتر : خانم کیم ....
اگه می خوای ادامش رو بنویسم زیر این پست بگو
و بگو که خوشت اومد یا نه
۶۸.۴k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.