meadow
لارا خیلی تلاش کرد تا شایلینو نجات بده امل نتونست زورش به شاه و زیر دستای نمیرسید شایلینو اعدام کردن تنها کسی که لارا پیشش راحت بود تنها کسی که مسخرش نمیکر قضاوتش نمیکر و به تک تک حرف ها گوش میداد کجای دنیا دیگه همیچین آدمی پیدا میشه
شاه لارا رو به قصرش احظار کرد
لارا هم که کلی حرف داشت به قصر شاه رفت (علامت شاه رو& میزارم الامت لاراهم~)
&چه عجب بلاخره اومدی ببین میدونم الان عصبانی هستی ولی ببین من تو از دست یه قاتل بی رحمی که هر لحظه ممکن بود تو هم بکشه نجات دادم
~اون دهن کثیفت روببند شایلین تنها کسی بود که من داشتم ترجیه میدم پیش یه همچین قاتلی بمونم تا پیش شماها
&ببین لارا اگه بخوای بی احترامی کنی تو هم همین جا دارت میزنم
~چه بهتر میرم پیش شایلین تازه بعد از اینم نبینم دیگه اسم منو بیاری اسم شایلینم همینطوری تو فقط اسم مارو میدو نه داستاتنمونو اگه میدونستی همچین کاری نمیکردی
از زبان راوی بعد اون داستان لارا به کشور دیگه ای رفت و کتابی رو منتشر کرد که بیانگر تموم روزایی بود که گذرونده بود خوبی بدی هرچی تو این زندگی دیده بود برای لارا شایلین بهترین آدمی بود که تو عمرش دیده بود اونم یه روزی میمیره و میره پیش دوستش کسی که سالهاس منتظر دیدنش بود
پایان
شاه لارا رو به قصرش احظار کرد
لارا هم که کلی حرف داشت به قصر شاه رفت (علامت شاه رو& میزارم الامت لاراهم~)
&چه عجب بلاخره اومدی ببین میدونم الان عصبانی هستی ولی ببین من تو از دست یه قاتل بی رحمی که هر لحظه ممکن بود تو هم بکشه نجات دادم
~اون دهن کثیفت روببند شایلین تنها کسی بود که من داشتم ترجیه میدم پیش یه همچین قاتلی بمونم تا پیش شماها
&ببین لارا اگه بخوای بی احترامی کنی تو هم همین جا دارت میزنم
~چه بهتر میرم پیش شایلین تازه بعد از اینم نبینم دیگه اسم منو بیاری اسم شایلینم همینطوری تو فقط اسم مارو میدو نه داستاتنمونو اگه میدونستی همچین کاری نمیکردی
از زبان راوی بعد اون داستان لارا به کشور دیگه ای رفت و کتابی رو منتشر کرد که بیانگر تموم روزایی بود که گذرونده بود خوبی بدی هرچی تو این زندگی دیده بود برای لارا شایلین بهترین آدمی بود که تو عمرش دیده بود اونم یه روزی میمیره و میره پیش دوستش کسی که سالهاس منتظر دیدنش بود
پایان
۲.۲k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.