تو مال منی پارت3
جیمین:براید بلندش کردم و با صدای بلند به فرمانده خودمون گفتم:لطفا ژنرال جئون و مین و به اتاق کار مادرم همراهی کنید
جیمین:بعدش به طرف اتاق آنجلا راه افتادم آنجلا مثل گوجه سرخ شده بود و از این موضوع خودمم خندم گرفته بود و مقصر من بودم
آنجلا:جیمین منو برد اتاقم خودش هم رفت بعد ی دوش کوتاه و روتین ها حاظر شدم و به سمت دروازه راه افتادم سوار بنز سیاهم شدم و راه افتادم
ویو اتاق کار مادر جیمین
تق تق
ملکه:بفرمایید
&فرمانده داخل اتاق شد
فرمانده:ملکه از خاندان فرانسه ژنرال هاشون تشریف آوردن
ملکه:بیان داخل
فرمانده:اطاعت....بفرمایید
یونگی:ملکه
کوک:ملکه
&تعظیم کردن
ملکه:لطفا بنشینید
یونگی :ممنون ولی ما باید سریع مرخص بشیم!
&که کوک به جلو رفت و دعوت نامه ای به ژنرال داد و ژنرال به ملکه داد که
ملکه:اوه این برای چیه
یونگی:دعوت نامه
عالیجناب کیم جشنی برای دوهفته بعد تدارک دیدن تا در اون مراسم همسر مناسب برای پسرشون کیم تهیونگ ولیعهد انتخاب کنن
ملکه:اوه ،فهمیدم از طرف من سلاممو برسونید
یونگی:مطمئن باشید که سلامتون از الان به ایشون رسیده
کوک:با اجازه ما مرخص میشیم
&که ملکه بلند شد و همه به احترامش تعظیم کردن که
مکله:میتونید مرخص بشید(مهربون)
&که ژنرال های فرانسوی از اتاق کار ملکه خارج شدن و بعدش از قصر هم خارج شدن و به قلعه خودشون برگشتن
ویو آنجلا
رسیدم شرکت همه به احترامم تعظیم میکردن ....داخل اتاقم شدم که کنم لوسی وارد اتاقم شد
لوسی:برنامه امروز =قراره ی نجیب زاده برای بستن قرار داد با برند ما به شرکت بیان و سفیر ما بشن
بعدش جلسه درباره کلکسیون تابستان دارید
و امضای چکد پرونده و سر زدن به کارگاه
آنجلا:فهمیدم میتونی بری
لوسی:چیزی نمیخواید؟
آنجلا:اول پرنده هایی که قراره امضا بشه با کاغد قرار داد رو حل کنیم بعدش باید ی سر برم بیرون
لباس آنجلا برای جلسه اسلاید دوم اگه میخواید بدونید جلسه چی میشه زود لایک کنید😄💗✨
جیمین:بعدش به طرف اتاق آنجلا راه افتادم آنجلا مثل گوجه سرخ شده بود و از این موضوع خودمم خندم گرفته بود و مقصر من بودم
آنجلا:جیمین منو برد اتاقم خودش هم رفت بعد ی دوش کوتاه و روتین ها حاظر شدم و به سمت دروازه راه افتادم سوار بنز سیاهم شدم و راه افتادم
ویو اتاق کار مادر جیمین
تق تق
ملکه:بفرمایید
&فرمانده داخل اتاق شد
فرمانده:ملکه از خاندان فرانسه ژنرال هاشون تشریف آوردن
ملکه:بیان داخل
فرمانده:اطاعت....بفرمایید
یونگی:ملکه
کوک:ملکه
&تعظیم کردن
ملکه:لطفا بنشینید
یونگی :ممنون ولی ما باید سریع مرخص بشیم!
&که کوک به جلو رفت و دعوت نامه ای به ژنرال داد و ژنرال به ملکه داد که
ملکه:اوه این برای چیه
یونگی:دعوت نامه
عالیجناب کیم جشنی برای دوهفته بعد تدارک دیدن تا در اون مراسم همسر مناسب برای پسرشون کیم تهیونگ ولیعهد انتخاب کنن
ملکه:اوه ،فهمیدم از طرف من سلاممو برسونید
یونگی:مطمئن باشید که سلامتون از الان به ایشون رسیده
کوک:با اجازه ما مرخص میشیم
&که ملکه بلند شد و همه به احترامش تعظیم کردن که
مکله:میتونید مرخص بشید(مهربون)
&که ژنرال های فرانسوی از اتاق کار ملکه خارج شدن و بعدش از قصر هم خارج شدن و به قلعه خودشون برگشتن
ویو آنجلا
رسیدم شرکت همه به احترامم تعظیم میکردن ....داخل اتاقم شدم که کنم لوسی وارد اتاقم شد
لوسی:برنامه امروز =قراره ی نجیب زاده برای بستن قرار داد با برند ما به شرکت بیان و سفیر ما بشن
بعدش جلسه درباره کلکسیون تابستان دارید
و امضای چکد پرونده و سر زدن به کارگاه
آنجلا:فهمیدم میتونی بری
لوسی:چیزی نمیخواید؟
آنجلا:اول پرنده هایی که قراره امضا بشه با کاغد قرار داد رو حل کنیم بعدش باید ی سر برم بیرون
لباس آنجلا برای جلسه اسلاید دوم اگه میخواید بدونید جلسه چی میشه زود لایک کنید😄💗✨
۲۶.۷k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.