My Girl
پارت⁷
جیسو:نه من کار دارم........خب دیگه بای بای
ات:وایسا جیسو
جیسو:چیه
ات:هیچی فقط میخواستم بگم امشب بیا بار°•°•°•°•°•°•(یه چیزی تصور کنید)
می-سو:سلام رئیس عشقم بیا بریم
جیسو:اون دهنتو ببند من به هیچ عنوان با تو ازدواج نمیکنم"داد"
ات:جیسو این کیه
جیسو:یه هوله که مامانم برای ازدواج با من انتخابش کرده فقط به خاطر پول"سرد"
جیمین:می-سو تو اخراجی
می-سو:ولی رئیس
جیمین:حالا به مامانت بگو که دیگه پولدار نیست،،،،،،،،بریم دخترا
جیسو:دستمو ول کن من نمیتونم بیام ات"بغض"
ات:چرا
جیسو:اون دوباره منو گیر میاره
جیمین:می-سو"داد"
می-سو:بله قربان
جیمین:ببین تو دیگه سمت اوه جیسو نمیای چون از این به بعد عضوی از اموال کنه اوکی
می-سو:فقط بزارین سر کارم بمونم
جیمین:اوکی.....جیسو ات بیاین
جیسو:من همینجا میمونم
جیمین:اوکی"کولش کرد"
جیسو:بزارم زمین تو کیه من میشی
جیمین:از این به بعد دوست پسرت
"شب-بار"
ات:سلام به همگی خوش اومدیم"خنده"
یونا:سلام جیسو خوبی"بدون توجه به ات"
یورا:سلام جیسو"اینکه اصلا اتو ندید"
جیسو:سلام به همه چه خبر یونا تو با دوست پسرت چیکار میکنی
یونا:من کل روز نمیبینمش فقط با یونتان بازی میکنم
ته:الان که اینجام
یونا:ببخشید چاگی
جیسو:یورا از کار چه خبر
یورا:هیچی سلامتی فقط یه کمی کار ریخته سرم
یونگی:یه کمی نه۷۴۸ تا پرونده
یونا:راستی تو چی جیسو رل زدی
جیسو:امروز یه نفر منو کرده اموال شخصی خودش
یورا:کی بود
ات:جیمین بوده"سرد"
جیمین:ات بیا اینم موچی"دستشو سمت ات دراز کرد"
یورا:نه ات دوست ندارم من ور میدارم
ات:اتفاقا خیلی هم دوست دارم......داداشی من میرم"برمیگرده که بره"
جیمین:کجا
ات:اینجا همتون باهم شاد هستین منم میخوام برم برای خودم شاد باشم..........ام کلم تو کی....
کوک:چته"سرد"
ات:یا برگ مقدس تو کی اومدی اقای یچی.....
جیسو:ات اقای جئون نه اقای یه چیزی
ات:خب حالا بم کو
کوک:اخه ادم با عقل کی سگ میاره بار فقط میخوام اینو بدونم
ات: هیچکس....راستی هه سو با اون عوضی برگشتن
کوک:هی روزگار اونا الان سه تا بچه دارن کای ازش ۳ تا بچه میخواست که الان دارن و دارن به خوبی زندگی میکنن
جیمین:این دوتا چقدر تو جو سوال پرسیدن از همن کوک نمیخوای سلام کنی
کوک:یورا و یونا چرا اینقدر با این سرد رفتار میکنین
یورا: به تو چه
ات:بم دم دره
کوک:بم خونه خودمه
ات:اقا لطفاً ۳ تا الکل ۹۰٪ بیارین
کوک:لازم نکرده جناب براش سه تا رامیون تند با کیمچی بیارین این گشنشه
یونا:چرا اینقدر حواست به ات هست
کوک: به شما چه "سرد"
ته:کوک پسر خوبی باش
کوک:حالا شاید من خواستم پسر بدی باشم"سرد"
ات:هورا غذا ......بیا شیرموز
کوک:ممنون"شیرموز به به به به"
جیمین:ات برا من چیزی نیوردی
ات:نه تو دوست دختر داری ........
لایک یادت نره کامنتم همینطور🩷💜
جیسو:نه من کار دارم........خب دیگه بای بای
ات:وایسا جیسو
جیسو:چیه
ات:هیچی فقط میخواستم بگم امشب بیا بار°•°•°•°•°•°•(یه چیزی تصور کنید)
می-سو:سلام رئیس عشقم بیا بریم
جیسو:اون دهنتو ببند من به هیچ عنوان با تو ازدواج نمیکنم"داد"
ات:جیسو این کیه
جیسو:یه هوله که مامانم برای ازدواج با من انتخابش کرده فقط به خاطر پول"سرد"
جیمین:می-سو تو اخراجی
می-سو:ولی رئیس
جیمین:حالا به مامانت بگو که دیگه پولدار نیست،،،،،،،،بریم دخترا
جیسو:دستمو ول کن من نمیتونم بیام ات"بغض"
ات:چرا
جیسو:اون دوباره منو گیر میاره
جیمین:می-سو"داد"
می-سو:بله قربان
جیمین:ببین تو دیگه سمت اوه جیسو نمیای چون از این به بعد عضوی از اموال کنه اوکی
می-سو:فقط بزارین سر کارم بمونم
جیمین:اوکی.....جیسو ات بیاین
جیسو:من همینجا میمونم
جیمین:اوکی"کولش کرد"
جیسو:بزارم زمین تو کیه من میشی
جیمین:از این به بعد دوست پسرت
"شب-بار"
ات:سلام به همگی خوش اومدیم"خنده"
یونا:سلام جیسو خوبی"بدون توجه به ات"
یورا:سلام جیسو"اینکه اصلا اتو ندید"
جیسو:سلام به همه چه خبر یونا تو با دوست پسرت چیکار میکنی
یونا:من کل روز نمیبینمش فقط با یونتان بازی میکنم
ته:الان که اینجام
یونا:ببخشید چاگی
جیسو:یورا از کار چه خبر
یورا:هیچی سلامتی فقط یه کمی کار ریخته سرم
یونگی:یه کمی نه۷۴۸ تا پرونده
یونا:راستی تو چی جیسو رل زدی
جیسو:امروز یه نفر منو کرده اموال شخصی خودش
یورا:کی بود
ات:جیمین بوده"سرد"
جیمین:ات بیا اینم موچی"دستشو سمت ات دراز کرد"
یورا:نه ات دوست ندارم من ور میدارم
ات:اتفاقا خیلی هم دوست دارم......داداشی من میرم"برمیگرده که بره"
جیمین:کجا
ات:اینجا همتون باهم شاد هستین منم میخوام برم برای خودم شاد باشم..........ام کلم تو کی....
کوک:چته"سرد"
ات:یا برگ مقدس تو کی اومدی اقای یچی.....
جیسو:ات اقای جئون نه اقای یه چیزی
ات:خب حالا بم کو
کوک:اخه ادم با عقل کی سگ میاره بار فقط میخوام اینو بدونم
ات: هیچکس....راستی هه سو با اون عوضی برگشتن
کوک:هی روزگار اونا الان سه تا بچه دارن کای ازش ۳ تا بچه میخواست که الان دارن و دارن به خوبی زندگی میکنن
جیمین:این دوتا چقدر تو جو سوال پرسیدن از همن کوک نمیخوای سلام کنی
کوک:یورا و یونا چرا اینقدر با این سرد رفتار میکنین
یورا: به تو چه
ات:بم دم دره
کوک:بم خونه خودمه
ات:اقا لطفاً ۳ تا الکل ۹۰٪ بیارین
کوک:لازم نکرده جناب براش سه تا رامیون تند با کیمچی بیارین این گشنشه
یونا:چرا اینقدر حواست به ات هست
کوک: به شما چه "سرد"
ته:کوک پسر خوبی باش
کوک:حالا شاید من خواستم پسر بدی باشم"سرد"
ات:هورا غذا ......بیا شیرموز
کوک:ممنون"شیرموز به به به به"
جیمین:ات برا من چیزی نیوردی
ات:نه تو دوست دختر داری ........
لایک یادت نره کامنتم همینطور🩷💜
۳.۰k
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.