پارت دوم
پارت دوم
اون تهیونگ بود که یه زامبی داشت گازش میگرفت
شینا: مامان هق..ته ت تهیونگ
م.ش: وای پسرم.... واییی
همونجا بود که من غش کردم
بیدار شدم که دیدم یه جای دیگه هستم
شینا: اینجا دیگه کجاست تهیونگ داداشی بیا قول میدم دیگه اذیتت نکنم
جیهوپ: اروم باش منم
شینا: چی تو اینجا چیکار میکنی
جیهوپ: من اوردمت اینجا
شینا: لابد اون زامبی و مردن تهیونگ دروغ بود دیگه
بچه ها حالم اصلا خوب نیس حوصله ندارم اصلا کم نوشتم
اون تهیونگ بود که یه زامبی داشت گازش میگرفت
شینا: مامان هق..ته ت تهیونگ
م.ش: وای پسرم.... واییی
همونجا بود که من غش کردم
بیدار شدم که دیدم یه جای دیگه هستم
شینا: اینجا دیگه کجاست تهیونگ داداشی بیا قول میدم دیگه اذیتت نکنم
جیهوپ: اروم باش منم
شینا: چی تو اینجا چیکار میکنی
جیهوپ: من اوردمت اینجا
شینا: لابد اون زامبی و مردن تهیونگ دروغ بود دیگه
بچه ها حالم اصلا خوب نیس حوصله ندارم اصلا کم نوشتم
۱.۹k
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.