دوپارتی (وقتی باهاش دعوات شد...)
جیهوپ:بس کن داری شور شو در میاری.ا.ت:من دارم شور شو در میارم اره باش پس من میرم تا راحت باشین. جیهوپ:ا.ت ا. ت وایسا داری کجا میری؟ بدون گوش کردن به حرف هاش از مهمونی اومدی بیرون و سوار تاکسی شدی و رفتی خونه نمیتونم. هستی جای دیگه ای بری به غیر از جیهوپ کسی و نداشتی پس مجبور شدی برگردی خونه.. رسیدی و رفتی خونه بی حوصله لباس تو عوض کردی و ارایش تو که پخش شده بود و پاک کردی صدای باز شدن در اومد فهمیدی حیهوپه پس سریع رفتی و روی تخت دراز کشیدی و خودتو به خواب زدی. جیهوپ اومد تو اتاق روی تخت کنارت نشست و موهاتو نوازش میکرد. جیهوپ:من که میدونم بیداری پس بلند شو با هم حرف بزنیم. ا. ت:.... جیهوپ:نمیدونم چرا انقدر حساس شدی اون فقط داشت می افتاد و من گرفتنش همین. (اینو ک گفت عصبانی شدی و پتو و کشیدی کنار) ا. ت:عع واقعا فقط همین بود او.. من هق هق اون داشت همه این کا هارو از قصد انجام میداد هق هق.جیهوپ:جدیدا خیلی بد بین شدی
#دوپارتی#فیک#جیهوپ
#دوپارتی#فیک#جیهوپ
۱۹۹
۰۱ آبان ۱۴۰۳