رمان شرکت اقای کیم...♡
شرکت_اقای_کیم
#part6
ات:اااا....ببخشید...از دهنم در رفت...
کوک:که از دهنت در رفت اره؟
ات:ببخشید!واقعا معذرت میخوام
کوک:هاننن؟معذرت میخوای؟الان معذرت خواهی تو به چه درد من میخوره؟بیشعور کثافت(و بلند خندید)😂
ات:میشه به اقای کیم نگی؟
کوک:به برادرم نگم؟
ات:گفتی؟
کوک:نچ...باید فکر کنم
ات:خواهش میکنم...هرکاری بگی میکنم
کوک:هرکاری؟
ات:هرکاری
یکم اومد جلو تر
کوک:هرکاری دیگه
ات:نه به جز اون
کوک:پس منحرفم هستی
ات:یه ذره
کوک:یه ذره؟
ات:نه...یکم بیشتر از یه ذره یعنی....خیلیییی
کوک:اکی...پس از این به بعد هرکاری که گفتم رو باید انجام بدی
ات:باشه
کوک:حالا برو و از منشی یک سری فرم رو بگیر
ات:چشم
کوک:چشم؟(و دوباره خندید)
از اتاق اومدم بیرون و د و بستم
اخیش....خوبه حداقل به اقای کیم نمیگه و گرنه ممکن بود که اخراج بشم!
ات:اقای جئون گفتن یک سری فرم رو باید بهم بدین
منشی:او ...اره...بفرمایدد
ات:چیییی؟؟چقدر زیاده
منشی:اوم
فرم هارو ورداشتم و رفتم جای اتاق ...در زدم
کوک:بیا تو
رفتم تو و با وام در و بستم....و خیلییی محکم بسته شد
کوک:هوش...اروم تر
ات:باش...ببخشید
کوک:هوفففف چرا انقد میگی ببخشید؟
ات:خب میترسم به اقای کیم بگی!
کوک:من انقدرم خبرچین نیستم!
ات:منظورم این نبود!
کوک:پس منظورت چی بود؟
ات:عامم...خب...ام....چیزه
کوک:ولش کن...این میز توعه
ات:باشه....ممنون
نشستم روی صندلی و شروع کردم به پر کردن فرم ها
"یک ساعت بعد"
اهههه چرا تموم نمیشه؟
چییییی؟
"تاحالا دوست پسر داشتی؟"
من که از این شانسا ندارم...تا اخر عمرم سینگلم
خودکار و ورداشتم و گزینه خیر و تیک زدم
هاننننن؟؟؟؟؟
"بد ترین خوابی که دیدی رو تعریف کن"
خب به توچهههههه....دیگه اینم باید بنویسم؟
"خواب دیدم لولو میخواد منو بخوره"
پوفففف...
"بهترین خوابی که دیدی رو تعریف کن"
"خواب دیدم لولو نمیخواد منو بخوره"
خب سوال بعدی چیه
"فیلمی که ازش میترسی"
"فیلمی که توش لولو داشته باشه"
"ازچه فیلمی خوشن میاد؟"
"فیلمی که توش لولو نداشته باشه"
هعیییی چرا انقدر زیاده اخهههههه
"از چی میترسی؟"
"لولو"
#part6
ات:اااا....ببخشید...از دهنم در رفت...
کوک:که از دهنت در رفت اره؟
ات:ببخشید!واقعا معذرت میخوام
کوک:هاننن؟معذرت میخوای؟الان معذرت خواهی تو به چه درد من میخوره؟بیشعور کثافت(و بلند خندید)😂
ات:میشه به اقای کیم نگی؟
کوک:به برادرم نگم؟
ات:گفتی؟
کوک:نچ...باید فکر کنم
ات:خواهش میکنم...هرکاری بگی میکنم
کوک:هرکاری؟
ات:هرکاری
یکم اومد جلو تر
کوک:هرکاری دیگه
ات:نه به جز اون
کوک:پس منحرفم هستی
ات:یه ذره
کوک:یه ذره؟
ات:نه...یکم بیشتر از یه ذره یعنی....خیلیییی
کوک:اکی...پس از این به بعد هرکاری که گفتم رو باید انجام بدی
ات:باشه
کوک:حالا برو و از منشی یک سری فرم رو بگیر
ات:چشم
کوک:چشم؟(و دوباره خندید)
از اتاق اومدم بیرون و د و بستم
اخیش....خوبه حداقل به اقای کیم نمیگه و گرنه ممکن بود که اخراج بشم!
ات:اقای جئون گفتن یک سری فرم رو باید بهم بدین
منشی:او ...اره...بفرمایدد
ات:چیییی؟؟چقدر زیاده
منشی:اوم
فرم هارو ورداشتم و رفتم جای اتاق ...در زدم
کوک:بیا تو
رفتم تو و با وام در و بستم....و خیلییی محکم بسته شد
کوک:هوش...اروم تر
ات:باش...ببخشید
کوک:هوفففف چرا انقد میگی ببخشید؟
ات:خب میترسم به اقای کیم بگی!
کوک:من انقدرم خبرچین نیستم!
ات:منظورم این نبود!
کوک:پس منظورت چی بود؟
ات:عامم...خب...ام....چیزه
کوک:ولش کن...این میز توعه
ات:باشه....ممنون
نشستم روی صندلی و شروع کردم به پر کردن فرم ها
"یک ساعت بعد"
اهههه چرا تموم نمیشه؟
چییییی؟
"تاحالا دوست پسر داشتی؟"
من که از این شانسا ندارم...تا اخر عمرم سینگلم
خودکار و ورداشتم و گزینه خیر و تیک زدم
هاننننن؟؟؟؟؟
"بد ترین خوابی که دیدی رو تعریف کن"
خب به توچهههههه....دیگه اینم باید بنویسم؟
"خواب دیدم لولو میخواد منو بخوره"
پوفففف...
"بهترین خوابی که دیدی رو تعریف کن"
"خواب دیدم لولو نمیخواد منو بخوره"
خب سوال بعدی چیه
"فیلمی که ازش میترسی"
"فیلمی که توش لولو داشته باشه"
"ازچه فیلمی خوشن میاد؟"
"فیلمی که توش لولو نداشته باشه"
هعیییی چرا انقدر زیاده اخهههههه
"از چی میترسی؟"
"لولو"
۶.۱k
۰۲ آبان ۱۴۰۲