نگران شدم و درو باز کردم اما هیچ کس نبود رفتم جلو که زیر
نگران شدم و درو باز کردم اما هیچ کس نبود رفتم جلو که زیر پام یه چیزی حس کردم زیر پامو که دیدم یه نامه بود بازش کردم:
جونگ کوک شی وقتی داری این نامه رو میخونی خانم کوچولوت پیش منه
میدونم دوستش داری و اگه واقعا دوستش داری به این آدرس بیا و البته دست خالی نه با پرونده ها بیا *نامجون*(بچه ها این پرونده هایی که میگه پرونده هایی هست که اگه به دستش بیفته میتونه مقامشو بالاتر ببره حتی بالاتر از جونگ کوک و میتونه جونگ کوکو زمین بزنه)
_نامجوووووون(داااد)
_اون از کجا فهمیده
_میکشمت، با دستای خودم میکشمت
_حالا چیکار کنم اگه پرونده ها رو ببرم که نابود میشم و ا/ت...
_اوووف باید یه نقشه ای برزم مطمئنم ا/ت رو عمارت خودش نبرده پس زنگ زدم به تهیونگ تا بیاد و کمکم کنه
_الو تهیونگ فورا بیا عمارتم
~چیشده
_حرف نزن فقط بیا
~باشه باشه اومد آروم باش
.....
~چیشده
_نامجون.. نامجون ا/ت رو دزدیده
باید یه نقشه ای بریزیم
~ولی اون از کجا فهمیده تو ا/ت رو دوست داری
_چمیدونم
~آروم باش الان زنگ میزنم به شوگا اون تو این کارا بهتره (شوگا رو هم آوردم تو فیک😌)
_باشه زنگ بزن
...
جونگ کوک شی وقتی داری این نامه رو میخونی خانم کوچولوت پیش منه
میدونم دوستش داری و اگه واقعا دوستش داری به این آدرس بیا و البته دست خالی نه با پرونده ها بیا *نامجون*(بچه ها این پرونده هایی که میگه پرونده هایی هست که اگه به دستش بیفته میتونه مقامشو بالاتر ببره حتی بالاتر از جونگ کوک و میتونه جونگ کوکو زمین بزنه)
_نامجوووووون(داااد)
_اون از کجا فهمیده
_میکشمت، با دستای خودم میکشمت
_حالا چیکار کنم اگه پرونده ها رو ببرم که نابود میشم و ا/ت...
_اوووف باید یه نقشه ای برزم مطمئنم ا/ت رو عمارت خودش نبرده پس زنگ زدم به تهیونگ تا بیاد و کمکم کنه
_الو تهیونگ فورا بیا عمارتم
~چیشده
_حرف نزن فقط بیا
~باشه باشه اومد آروم باش
.....
~چیشده
_نامجون.. نامجون ا/ت رو دزدیده
باید یه نقشه ای بریزیم
~ولی اون از کجا فهمیده تو ا/ت رو دوست داری
_چمیدونم
~آروم باش الان زنگ میزنم به شوگا اون تو این کارا بهتره (شوگا رو هم آوردم تو فیک😌)
_باشه زنگ بزن
...
۱۰.۰k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.