امیدوارم تا اینجا فیک خسته نشده باشین
پارت 10
رسیدم و از اتوبوس پیاده شدم تا میتونستم دوویدم خداروشکر لباسمم هم خوب بود هم راحت ..... وای رسیدم
( از دید چانیول )
خوبه دیشب قبل اینکه بره بهش گفتم ساعت 10 بیاد اول ارائه رو نشونم بده ..... وای ساعت 3 شد کجایی ا / ت
هه چه باحال منشیمه شماره اش رو ندارم خدایا ..... نگران بودم که دیدم ا / ت از درورودی شرکت اومد تو خیلی
هل کرده بود .که اقای جانگ بردش اتاق جلسه و منم رفتم وقتی وارد شدم با تمام اعضای حاضر توی اونجا دست دادم به ا / ت به معنی سلام سرم رو تکان دادم و اونم در مقابلم خم شد .... ارائه شروع شد وخیلی قشنگ داشت توضیح میداد که همه فکر میکردن از یکماه پیش اماده بوده ، واقعا خیلی خوب توضیح داد همه داشتن به ارائه ی
ا / ت نگاه میکردن ولی من یاد دیشب افتادم که توی بغلم بود داشتم نگاهش میکردمو بهش فکر میکردم که دیدم همه دست زدن و بعد دوساعت جلسه تمام شد . وبه خوبی پروژه انجام شد داشتم میرفتم سمت ا / ت که با صدای سهون برگشتم سهون : سلام داداش ...عه سلام خانم ا / ت خوبین سهون اومد و با ا / ت دست داد به دستاشون داشتم نگاه میکردم و یه جوری حسودیم شد 😡😡😬که چرا دستش رو گرفته و از همه بدتر که ا / ت با لبخند جوابش رو میده واقعا برام حس بدی بود که دست انداختم و دست سهونو گرفتم و بردمش .... (ازدید ا/ت) خدارو شکر ارائه رو خوب انجام دادم با صدای اشنایی برگشتم سهون شی رو دیدم که اومد سمتم بهم سلام کرد و دست داد بهم ولی رییس خیلی بد داشت نگاه میکرد بعدم دست سهون رو گرفت برد وقتی رفتن وسایلارو جمع کردم که دیدم مین وو با لبخند داره نگام میکنه منم سرمو کج کردم و بهش سلام کردم یکم باهم حرف زدیم و اون رفت ،
سویون : هی ا / ت بیا بریم دفتر چانسو شی کارمون داره وقتی با سویون رفتم
مین وو و چانیولو و سهون و چانسو اونجا بودن چانسو گفت همه امبشب سوجو و شام مهمون من همه قبول کردن
منم اینبار ناز نکردمو قبول کردم ، همه بعد ساعت کاری که تمام شد رفتیم و قرار شد به ادرسی که چانسو میفرسته ساعت 8 بریم ...... پایان پارت 10
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #خاصترین
رسیدم و از اتوبوس پیاده شدم تا میتونستم دوویدم خداروشکر لباسمم هم خوب بود هم راحت ..... وای رسیدم
( از دید چانیول )
خوبه دیشب قبل اینکه بره بهش گفتم ساعت 10 بیاد اول ارائه رو نشونم بده ..... وای ساعت 3 شد کجایی ا / ت
هه چه باحال منشیمه شماره اش رو ندارم خدایا ..... نگران بودم که دیدم ا / ت از درورودی شرکت اومد تو خیلی
هل کرده بود .که اقای جانگ بردش اتاق جلسه و منم رفتم وقتی وارد شدم با تمام اعضای حاضر توی اونجا دست دادم به ا / ت به معنی سلام سرم رو تکان دادم و اونم در مقابلم خم شد .... ارائه شروع شد وخیلی قشنگ داشت توضیح میداد که همه فکر میکردن از یکماه پیش اماده بوده ، واقعا خیلی خوب توضیح داد همه داشتن به ارائه ی
ا / ت نگاه میکردن ولی من یاد دیشب افتادم که توی بغلم بود داشتم نگاهش میکردمو بهش فکر میکردم که دیدم همه دست زدن و بعد دوساعت جلسه تمام شد . وبه خوبی پروژه انجام شد داشتم میرفتم سمت ا / ت که با صدای سهون برگشتم سهون : سلام داداش ...عه سلام خانم ا / ت خوبین سهون اومد و با ا / ت دست داد به دستاشون داشتم نگاه میکردم و یه جوری حسودیم شد 😡😡😬که چرا دستش رو گرفته و از همه بدتر که ا / ت با لبخند جوابش رو میده واقعا برام حس بدی بود که دست انداختم و دست سهونو گرفتم و بردمش .... (ازدید ا/ت) خدارو شکر ارائه رو خوب انجام دادم با صدای اشنایی برگشتم سهون شی رو دیدم که اومد سمتم بهم سلام کرد و دست داد بهم ولی رییس خیلی بد داشت نگاه میکرد بعدم دست سهون رو گرفت برد وقتی رفتن وسایلارو جمع کردم که دیدم مین وو با لبخند داره نگام میکنه منم سرمو کج کردم و بهش سلام کردم یکم باهم حرف زدیم و اون رفت ،
سویون : هی ا / ت بیا بریم دفتر چانسو شی کارمون داره وقتی با سویون رفتم
مین وو و چانیولو و سهون و چانسو اونجا بودن چانسو گفت همه امبشب سوجو و شام مهمون من همه قبول کردن
منم اینبار ناز نکردمو قبول کردم ، همه بعد ساعت کاری که تمام شد رفتیم و قرار شد به ادرسی که چانسو میفرسته ساعت 8 بریم ...... پایان پارت 10
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #خاصترین
۱۳.۴k
۲۵ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.