اوکی....یادتونه گفته بودم قراره از اوسیم سناریو بنویسم؟
اوکی....یادتونه گفته بودم قراره از اوسیم سناریو بنویسم؟
خب...به نظرم از همین الان شروع کنم بهتره...
معرفی:
________________________
مشخصات کرکتر اصلی:
اسم واقعی: رُزا(اسم خودم)
اسم اوسی: کرومی
فندوم:انیمه، بانگو
کراشش: چویا ناکاهارا
سن:۱۲(در اصل ۱۳ سالشه اما چون نیمه اوله ۱۲)
تاریخ تولد: ۳ خرداد
رنگ مو و چشم:قهوه ای شکلاتی
_________________________
بریم برا مقدمه:
____________________________________
*مدادش را به نرمی روی کاغذ میکشید و به کلمات و جمله ها جان میبخشید....*
"روزی بدو، روزگاری بود!دختر کوچولوی ۹ ساله ای که موهای سیاه و چشم های صورتی داشت..."
_رُزا!بیا وقت ناهاره!
+اومدم!
*مدادش را با عجله روی زمین انداخت و از اتاق بیرون رفت...*
______________________
[بیست سال بعد] (زمان: ساعت ۲ صبح)
اندر ذهن(احساس میکنم زیادی دارم ادبی حرف میزنم(T∀T )):*امروز خیلی کار کردم....میخوام زود تر برم خونه!*
*او به آرامی در خانه را با کلیدش باز کرد...*
+تادایما!!
*خانه در سکوت کامل به سر میبرد، زیرا کسی بجز او در خانه حضور نداشت!*
+اوه...یادم رفته بود...خانوادم توی ی کشور دیگه زندگی میکنن...!
*با قدم اولی که برمیدارد، روی زمین می افتد و آرام چشم هایش بسته و روحش آزاد میشود...*
+چ-چی....؟من....دارم میمیرم؟نه...نه...نباید اینجوری تموم میشد!من حتی از مامان و بابا خداحافظی نکردم...من حتی آخرین نقاشیم رو هم تکمیل نکردم!!
*ناگهان صدایی توجهاش را جلب میکند*
×من میتونم بهت کمک کنم یجور دیگه بمیری!میتونم زندگی مورد علاقهت رو بهت بدم!
+چی؟تو کی هستی...؟ی فرشته؟
×البته!من فرشته ای هستم که تو با کمکش میتونی تناسخ پیدا کنی....به دنیای انیمه!(میدونم خیلی مسخرهستT^T)
+به دنیای انیمه؟ به هر انیمه ای که دوست دارم؟
×اره!
+به....سگ های ولگرد بونگو؟
×اره!ولی باید کرکتری که میخوای به عنوانش تناسخ پیدا کنی رو توضیح بدی....منم میتونم بهت ی موهبت بدم!
+من اوسی ۲۰ سال پیشم رو میخوام.... همونی که خواهر دازای بود!
×باشه!حالا...
*ناگهان پرتوی طلایی رنگی همه جا را فرا میگیرد*
+صبر کن...من هنوز آماده نیستممم!!
×امیدوارم بهت خوش بگذره^^!...
_____________________________________
خبببب!
داشتی لایک میکردی دیگه^^؟
کامنتم میزالی ذوق کولم*^*؟
راستی....من برا نوشتن مقدمه یکم از داستان انیمه "بهشت کرکی" کمک گرفتم...
و...شرط بارت بعدی ۲۲ لایکه^^♡
خب...به نظرم از همین الان شروع کنم بهتره...
معرفی:
________________________
مشخصات کرکتر اصلی:
اسم واقعی: رُزا(اسم خودم)
اسم اوسی: کرومی
فندوم:انیمه، بانگو
کراشش: چویا ناکاهارا
سن:۱۲(در اصل ۱۳ سالشه اما چون نیمه اوله ۱۲)
تاریخ تولد: ۳ خرداد
رنگ مو و چشم:قهوه ای شکلاتی
_________________________
بریم برا مقدمه:
____________________________________
*مدادش را به نرمی روی کاغذ میکشید و به کلمات و جمله ها جان میبخشید....*
"روزی بدو، روزگاری بود!دختر کوچولوی ۹ ساله ای که موهای سیاه و چشم های صورتی داشت..."
_رُزا!بیا وقت ناهاره!
+اومدم!
*مدادش را با عجله روی زمین انداخت و از اتاق بیرون رفت...*
______________________
[بیست سال بعد] (زمان: ساعت ۲ صبح)
اندر ذهن(احساس میکنم زیادی دارم ادبی حرف میزنم(T∀T )):*امروز خیلی کار کردم....میخوام زود تر برم خونه!*
*او به آرامی در خانه را با کلیدش باز کرد...*
+تادایما!!
*خانه در سکوت کامل به سر میبرد، زیرا کسی بجز او در خانه حضور نداشت!*
+اوه...یادم رفته بود...خانوادم توی ی کشور دیگه زندگی میکنن...!
*با قدم اولی که برمیدارد، روی زمین می افتد و آرام چشم هایش بسته و روحش آزاد میشود...*
+چ-چی....؟من....دارم میمیرم؟نه...نه...نباید اینجوری تموم میشد!من حتی از مامان و بابا خداحافظی نکردم...من حتی آخرین نقاشیم رو هم تکمیل نکردم!!
*ناگهان صدایی توجهاش را جلب میکند*
×من میتونم بهت کمک کنم یجور دیگه بمیری!میتونم زندگی مورد علاقهت رو بهت بدم!
+چی؟تو کی هستی...؟ی فرشته؟
×البته!من فرشته ای هستم که تو با کمکش میتونی تناسخ پیدا کنی....به دنیای انیمه!(میدونم خیلی مسخرهستT^T)
+به دنیای انیمه؟ به هر انیمه ای که دوست دارم؟
×اره!
+به....سگ های ولگرد بونگو؟
×اره!ولی باید کرکتری که میخوای به عنوانش تناسخ پیدا کنی رو توضیح بدی....منم میتونم بهت ی موهبت بدم!
+من اوسی ۲۰ سال پیشم رو میخوام.... همونی که خواهر دازای بود!
×باشه!حالا...
*ناگهان پرتوی طلایی رنگی همه جا را فرا میگیرد*
+صبر کن...من هنوز آماده نیستممم!!
×امیدوارم بهت خوش بگذره^^!...
_____________________________________
خبببب!
داشتی لایک میکردی دیگه^^؟
کامنتم میزالی ذوق کولم*^*؟
راستی....من برا نوشتن مقدمه یکم از داستان انیمه "بهشت کرکی" کمک گرفتم...
و...شرط بارت بعدی ۲۲ لایکه^^♡
۶.۳k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.