🔞🔞🔞🔞🔞🔞
#دیگه.نمیتونم.تحمل.کنم
ببخشید دیر شد🥺🌊
این پارت یکم چیزه😐🔞
@تصمیم درستی گرفتی و بعد دست هیناتا رو گرفت و برد انداخت تو ماشین
+میخوای باهام چیکار کنی؟
@شاید بعدا فهمیدی
درو بست و رفت
@اون پسره رو ببرین بندازین پیش اون یکی
بادی گاردها :چشم
میره تو ماشین بغل هیناتا میشه و ماشین حرکت میکنه
@بگو ببینم میخوام ببرمت پیش میکو
+با حرفش خون تو رگم یخ زد
تو... از.. ک.. جا.. می.... دونی
@خیلی چیزا میدونم از همه مهم تر اینه که اگر میخوای اونا زنده بمونن باید چند تا کار کنی
+چ...ه. کا... ری
@اولیش اینه که تو باید مال من بشی( چه ترکیب سمی شد😐)
+چی!!
@مشکل داری؟ اینو همیشه یادت باشه که اگر من یه بشکن بزنم اون دوتا مردن میدم از چویا خوشت میاد ولی باید فراموشش کنی فهمیدی؟
+چشم
@افرین توله خوب حالا بیا رو پام بشین
+*یکم قرمز شدن* چاره دیگه نداشتم پس رفتم رو پاش
@اروم کردنشو لیس زدم زدم و میکیدم
ناله های ریزی میکرد
..... . فئودور ساما رسیدیم
@باشه گردنشو ول کردم و پرتش کردم رو صندلی
+اخ
@چیزی گفتی؟
+ن... نه
@خوبه
این دخترو ببرین تو اتاق من به خدمتکارا هم بگید بهش برسن
....چشم
@وای بحالت اگر دستت بهش بخوره
...:ها.. ی بلند شید لطفا
+باشه
بلند شدم و رفتم بهم گفتن برم تو یه اتاق
اینجا اتاق کیه
.. :رییس
+چرا من اینجام
... :از این به بعد شما اینجا اقامت دارید به عنوان معشوقه رییس
+چ.. چی
.. :من باید برم برید داخل
+رفتم داخل و درو بست و قفل کرد
هی هی درو باز کن
.. :متاسفم دستوره
+شروع کردم گریه کردن
چرا من اینقدر بدبختم اول تو کثافت خونه الان اینجا اول ناروتو الانم چویا مگه من چه گناهی کردم اخه
فئودور در با عصبانیت باز کرد
@هوی جوجه بیا اینجا
+با ترس رفت
@دستشو گرفت پرت کرد رو تخت و روش خیمه زد
+و.. لم.... ک.. ن
@دهنتو ببند توله
+ناخداگاه از قدیم استفاده کردم و فئودور پرت شد اونور
ببخشید دست خودم نبود
@پس میتونی ازش استفاده کنی
دوست دارم باهات یه بازی کنم دستاتو بیار جلو
+ن.نه
@گفتم بیار
+ه.ای
@یه کاغذ که میکو بهم داده بود و زدم به دستش و یه علامت حالت روباه رو دستش در اومد
+ایییییییییییییی اه هههههههههههه چرا اینکارو کریییییییس
از درد افتاد زمین و تو خودش پیچید
@چت شد
+حالم بده.... بیهوش شدن
میکو :کارت عالی بود
@چش شد
علامت میکو⬤
⬤یکم شاید بهش بیهشش کردم
@چرا
⬤اگر به هوش بیاد کارت و بچه و بیارش تحویل بده اینم یه مراسم که وقتی یه نفر از ما جدا میشه و دوباره میاد بهش میزنیم
+چشامو باز کردم
@هوش تکون نخوره
+چرا منو تحویل اونا میدی( با گریه)تو که گفتی باهات بیام اینکار نمیکنم
@من گفتم تو باور کردی
+هر کاری لکی میکنم لطفا من نده به اونا
@چرا وصلن
+اونا میخوان منو بدن به فوجیتا
@به من ربط نداره تو باید.........
.
.
.
.
.
.
. تمام شدددد
اخیش😐
در پارت بعد میفهمید میکو و ج. جیتا کین
در ضمن فوجیتا پسره
بابای 🥺
ببخشید دیر شد🥺🌊
این پارت یکم چیزه😐🔞
@تصمیم درستی گرفتی و بعد دست هیناتا رو گرفت و برد انداخت تو ماشین
+میخوای باهام چیکار کنی؟
@شاید بعدا فهمیدی
درو بست و رفت
@اون پسره رو ببرین بندازین پیش اون یکی
بادی گاردها :چشم
میره تو ماشین بغل هیناتا میشه و ماشین حرکت میکنه
@بگو ببینم میخوام ببرمت پیش میکو
+با حرفش خون تو رگم یخ زد
تو... از.. ک.. جا.. می.... دونی
@خیلی چیزا میدونم از همه مهم تر اینه که اگر میخوای اونا زنده بمونن باید چند تا کار کنی
+چ...ه. کا... ری
@اولیش اینه که تو باید مال من بشی( چه ترکیب سمی شد😐)
+چی!!
@مشکل داری؟ اینو همیشه یادت باشه که اگر من یه بشکن بزنم اون دوتا مردن میدم از چویا خوشت میاد ولی باید فراموشش کنی فهمیدی؟
+چشم
@افرین توله خوب حالا بیا رو پام بشین
+*یکم قرمز شدن* چاره دیگه نداشتم پس رفتم رو پاش
@اروم کردنشو لیس زدم زدم و میکیدم
ناله های ریزی میکرد
..... . فئودور ساما رسیدیم
@باشه گردنشو ول کردم و پرتش کردم رو صندلی
+اخ
@چیزی گفتی؟
+ن... نه
@خوبه
این دخترو ببرین تو اتاق من به خدمتکارا هم بگید بهش برسن
....چشم
@وای بحالت اگر دستت بهش بخوره
...:ها.. ی بلند شید لطفا
+باشه
بلند شدم و رفتم بهم گفتن برم تو یه اتاق
اینجا اتاق کیه
.. :رییس
+چرا من اینجام
... :از این به بعد شما اینجا اقامت دارید به عنوان معشوقه رییس
+چ.. چی
.. :من باید برم برید داخل
+رفتم داخل و درو بست و قفل کرد
هی هی درو باز کن
.. :متاسفم دستوره
+شروع کردم گریه کردن
چرا من اینقدر بدبختم اول تو کثافت خونه الان اینجا اول ناروتو الانم چویا مگه من چه گناهی کردم اخه
فئودور در با عصبانیت باز کرد
@هوی جوجه بیا اینجا
+با ترس رفت
@دستشو گرفت پرت کرد رو تخت و روش خیمه زد
+و.. لم.... ک.. ن
@دهنتو ببند توله
+ناخداگاه از قدیم استفاده کردم و فئودور پرت شد اونور
ببخشید دست خودم نبود
@پس میتونی ازش استفاده کنی
دوست دارم باهات یه بازی کنم دستاتو بیار جلو
+ن.نه
@گفتم بیار
+ه.ای
@یه کاغذ که میکو بهم داده بود و زدم به دستش و یه علامت حالت روباه رو دستش در اومد
+ایییییییییییییی اه هههههههههههه چرا اینکارو کریییییییس
از درد افتاد زمین و تو خودش پیچید
@چت شد
+حالم بده.... بیهوش شدن
میکو :کارت عالی بود
@چش شد
علامت میکو⬤
⬤یکم شاید بهش بیهشش کردم
@چرا
⬤اگر به هوش بیاد کارت و بچه و بیارش تحویل بده اینم یه مراسم که وقتی یه نفر از ما جدا میشه و دوباره میاد بهش میزنیم
+چشامو باز کردم
@هوش تکون نخوره
+چرا منو تحویل اونا میدی( با گریه)تو که گفتی باهات بیام اینکار نمیکنم
@من گفتم تو باور کردی
+هر کاری لکی میکنم لطفا من نده به اونا
@چرا وصلن
+اونا میخوان منو بدن به فوجیتا
@به من ربط نداره تو باید.........
.
.
.
.
.
.
. تمام شدددد
اخیش😐
در پارت بعد میفهمید میکو و ج. جیتا کین
در ضمن فوجیتا پسره
بابای 🥺
۸.۳k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.