دفترچه من !
پـارتـ²
≠بگیرش
+جانم ؟"تعجب"
≠میسووووووووووو
_چرا نمیزاری مجرد بمیرم "سرد"
≠میخوای عاقبت بشه مثل مادرت "داد"
^سامچون لطفا داد نزنین "سرد"
_اون ازدواج کرد ولی من نه"داد"
≥چخبرتونه "داد"
_ببند دهنتو معشوقه "عربده"
≠با زن من درست صحبت کن "داد'
^دارم میگم هر سه تاتون خفه شید "عربده"
"همه ساکت شدن"
^الو جیسو تو کدوم حالتی "سرد"
+هیچ حالتی
^بیا ببرمت خونت الان یه موقع سکته میکنی "سرد "
=وا مگه چشه
+نمیخواد خودم میرم "رفت"
^هیچیش نیست اون توی هفت سالگیش بعد از اینکه پدر و مادرش باهم دعوا کردن و از هم جدا شدن از دعوا و سروصدا ترس داره برای همین بود که مثل چوب اینجا وایساد"سرد"
~الاهی بگردم بچم
≥چرا دعوا میکردین
_برو از شوهرت بپرس "سرد -رفت"
"بیرون"
ویو میسو
از در خونه عصبی اومدم بیرون و سوار ماشینم شدم به سمت خونه حرکت کردم هنوز نصف راه رو نرفته بودم که همون پسره رو دیدم که یجا وایساده
_الو عمو چته چرا وایسادی "سرد"
+آ هیـ-هیچی "لکنت"
به صورتش نگاه کردم از ترس سفید شده بود از ماشینم پیدا شدم و نشوندمش توی ماشین بردمش خونش و خودمم رفتم خونم
"دو ماه بعد-صبح"
صبح که از خواب بیدار شدم نگاه به یه کارت عروسی کنار تختم کردم وا کی داره ازدواج میکنه بازش کردم که دیدم از طرف سوجون هست "رفیقش "چقدر زود ازدواج کرد همینطور که داشتم میخوندم که نوشته بود سه روز دیگس و باید یکی همراهم بیاد خب نمیرم که بعد از ظهر همون روز بهم زنگ زد گفت باید بیام
"فردا ان روز-عمارت جئون"
^میسو یه باکیته "سرد"
_شماهم عروسی سوجون دعوت شدین 'سرد"
^اره من با خواهرت میرم "سرد"
÷منم که یونا هست حالا چیه"سرد"
_اسب زنگ زده به من التماس میکنه بیا بعدم یکی همراهم باشه ولی نمیخوام نرم چون سوجونه"سرد"
÷خب یکی رو پیدا کن "سرد'
^هانا عقل داری تو اصلا خواهر ۲ روز دیگه ازدواجشونه"سرد"
~من اومدم
^کجا بودی "سرد"
~رفته بودم دانشگاه بچم دنبالش تا بیارمش خونه میسو باهاش حرف بزنم "خنده"
=منم برده"پوکر"
+من باید برم سرکار
~خب شما ستا برین برین کارش دارم
"سه تا رفتن"
~این چه تو دست من "پوکر'
+کارت ازدواج "تعجب"
~توش چی نوشته"سرد"
+عروسیه فلان و فلان و لطفاً پارتنر داشته باشین خب؟"تعجب"
=اسکل این مگه از طرف یکی از دستیارات نیست"تعجب"
+خب میدونم ولی من که کسیو ندارم "خنده"
~بیا منطقی حرف بزنیم شما ستا بیاین اینجا "بلند"
_ها چته رو مخ "سرد"
~سوجون مگه رفیق تو نیست و دستیار تو "تعجب'
+_خب "پوکر"
~خب جفتتونم سینگلین پس باهم بیان
^چقدر خوب فکریه میتونیم پوز زنشو به خاک بکشیم "سرد"
÷ولی یه سوال فنی چرا اکس تو باید با رفیقت ازدواج کنه "سرد"
_اینا وسط رابطه باهم بودن "سرد'
=قبول میکنین یا قبول میکنین
≠بگیرش
+جانم ؟"تعجب"
≠میسووووووووووو
_چرا نمیزاری مجرد بمیرم "سرد"
≠میخوای عاقبت بشه مثل مادرت "داد"
^سامچون لطفا داد نزنین "سرد"
_اون ازدواج کرد ولی من نه"داد"
≥چخبرتونه "داد"
_ببند دهنتو معشوقه "عربده"
≠با زن من درست صحبت کن "داد'
^دارم میگم هر سه تاتون خفه شید "عربده"
"همه ساکت شدن"
^الو جیسو تو کدوم حالتی "سرد"
+هیچ حالتی
^بیا ببرمت خونت الان یه موقع سکته میکنی "سرد "
=وا مگه چشه
+نمیخواد خودم میرم "رفت"
^هیچیش نیست اون توی هفت سالگیش بعد از اینکه پدر و مادرش باهم دعوا کردن و از هم جدا شدن از دعوا و سروصدا ترس داره برای همین بود که مثل چوب اینجا وایساد"سرد"
~الاهی بگردم بچم
≥چرا دعوا میکردین
_برو از شوهرت بپرس "سرد -رفت"
"بیرون"
ویو میسو
از در خونه عصبی اومدم بیرون و سوار ماشینم شدم به سمت خونه حرکت کردم هنوز نصف راه رو نرفته بودم که همون پسره رو دیدم که یجا وایساده
_الو عمو چته چرا وایسادی "سرد"
+آ هیـ-هیچی "لکنت"
به صورتش نگاه کردم از ترس سفید شده بود از ماشینم پیدا شدم و نشوندمش توی ماشین بردمش خونش و خودمم رفتم خونم
"دو ماه بعد-صبح"
صبح که از خواب بیدار شدم نگاه به یه کارت عروسی کنار تختم کردم وا کی داره ازدواج میکنه بازش کردم که دیدم از طرف سوجون هست "رفیقش "چقدر زود ازدواج کرد همینطور که داشتم میخوندم که نوشته بود سه روز دیگس و باید یکی همراهم بیاد خب نمیرم که بعد از ظهر همون روز بهم زنگ زد گفت باید بیام
"فردا ان روز-عمارت جئون"
^میسو یه باکیته "سرد"
_شماهم عروسی سوجون دعوت شدین 'سرد"
^اره من با خواهرت میرم "سرد"
÷منم که یونا هست حالا چیه"سرد"
_اسب زنگ زده به من التماس میکنه بیا بعدم یکی همراهم باشه ولی نمیخوام نرم چون سوجونه"سرد"
÷خب یکی رو پیدا کن "سرد'
^هانا عقل داری تو اصلا خواهر ۲ روز دیگه ازدواجشونه"سرد"
~من اومدم
^کجا بودی "سرد"
~رفته بودم دانشگاه بچم دنبالش تا بیارمش خونه میسو باهاش حرف بزنم "خنده"
=منم برده"پوکر"
+من باید برم سرکار
~خب شما ستا برین برین کارش دارم
"سه تا رفتن"
~این چه تو دست من "پوکر'
+کارت ازدواج "تعجب"
~توش چی نوشته"سرد"
+عروسیه فلان و فلان و لطفاً پارتنر داشته باشین خب؟"تعجب"
=اسکل این مگه از طرف یکی از دستیارات نیست"تعجب"
+خب میدونم ولی من که کسیو ندارم "خنده"
~بیا منطقی حرف بزنیم شما ستا بیاین اینجا "بلند"
_ها چته رو مخ "سرد"
~سوجون مگه رفیق تو نیست و دستیار تو "تعجب'
+_خب "پوکر"
~خب جفتتونم سینگلین پس باهم بیان
^چقدر خوب فکریه میتونیم پوز زنشو به خاک بکشیم "سرد"
÷ولی یه سوال فنی چرا اکس تو باید با رفیقت ازدواج کنه "سرد"
_اینا وسط رابطه باهم بودن "سرد'
=قبول میکنین یا قبول میکنین
۳.۷k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.