𝐦𝐲 𝐛𝐞𝐫𝐨𝐤𝐞𝐧 𝐡𝐚𝐞𝐫𝐭
𝐦𝐲 𝐛𝐞𝐫𝐨𝐤𝐞𝐧 𝐡𝐚𝐞𝐫𝐭
ᴘᴀʀᴛ⁸
(۱ ساعت بعد)
ا.ت ویو:
کوک رفته سرکار و من هم حوصلم سر رفته رفتم تلویزیون رو روشن کردم یه شیر موز از تو یخچال پیدا کردم و نشستم رو مبل و فیلم دیدم
(چند دقیقه بعد)
کوک ویو:
از سرکار برگشتم که چشمم به ا.ت که داشت شیرموز ام رو میخورد نگاه کردم
_ا.تتتت(داد)
+یا هفت جد بنگتنننن چته(داد)
_شیرموز من رو برمیداری؟؟؟
+اره میخوای چیکار کنی(با لحن شیطانی)
راوی:
خلاصه کوک تا چند دقیقه دنبال ا.ت توی خونه میدوید تا بالاخره ا.ت رفت توی اتاق اش و در رو قفل کرد
_در رو باز کن ا.تتت
+نمیکنم
_یاااا
_باشه باشه کاریت ندارم در رو باز کن ا.ت(اروم)
+قول میدی؟
_قول میدم
ا.ت ویو:
آروم در رو باز کردم که کوک بهم نزدیک شد.....هی عقب میرفتم که به تخت خوردم.....
روم خیمه زد
_پس شیر موز من رو برمیداری ا.ت خانم
+کوک قول دادی
_اینبار کاریت ندارم ولی....
(ا.ت نزاشت کوک حرفش رو بزنه و انگشت اشاره اش رو به سمت لب کوک برد)
+باشه دیگه شیرموز ا.ت رو نمیخورم
شب:
کوک ویو:
ا.ت توی اتاقش خواب بود....
به ۵ لایک برسه
ᴘᴀʀᴛ⁸
(۱ ساعت بعد)
ا.ت ویو:
کوک رفته سرکار و من هم حوصلم سر رفته رفتم تلویزیون رو روشن کردم یه شیر موز از تو یخچال پیدا کردم و نشستم رو مبل و فیلم دیدم
(چند دقیقه بعد)
کوک ویو:
از سرکار برگشتم که چشمم به ا.ت که داشت شیرموز ام رو میخورد نگاه کردم
_ا.تتتت(داد)
+یا هفت جد بنگتنننن چته(داد)
_شیرموز من رو برمیداری؟؟؟
+اره میخوای چیکار کنی(با لحن شیطانی)
راوی:
خلاصه کوک تا چند دقیقه دنبال ا.ت توی خونه میدوید تا بالاخره ا.ت رفت توی اتاق اش و در رو قفل کرد
_در رو باز کن ا.تتت
+نمیکنم
_یاااا
_باشه باشه کاریت ندارم در رو باز کن ا.ت(اروم)
+قول میدی؟
_قول میدم
ا.ت ویو:
آروم در رو باز کردم که کوک بهم نزدیک شد.....هی عقب میرفتم که به تخت خوردم.....
روم خیمه زد
_پس شیر موز من رو برمیداری ا.ت خانم
+کوک قول دادی
_اینبار کاریت ندارم ولی....
(ا.ت نزاشت کوک حرفش رو بزنه و انگشت اشاره اش رو به سمت لب کوک برد)
+باشه دیگه شیرموز ا.ت رو نمیخورم
شب:
کوک ویو:
ا.ت توی اتاقش خواب بود....
به ۵ لایک برسه
۳.۸k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.