پارت ۵
پارت ۵
ویو یونا
لباسامو توی چمدونم گذاشتم چون باید برام خونه ی اون تهیونگ
ویو ته
پایین وایسادم تا بیاد دیدم اومد بادیگارد چمدونشو ازش گرفت هردو سوار شدیم
+از خودت بگو
_ یونا ۲۵ ساله بزگترین مافیا جهان
+منم تهیونگ ۲۸ بزگترین مافیا
_ خوش بختم
دیگه حرف نزدیم که بعد ۱۰ مین رسیدیم
که گفت
_ اتاقم کجاست
+کنار اتاقم اجوما میگه بهت
اجوما : بیان دنبالم
ویو یونا
دنبال اجوما رفتم اتاقم رو نشون داد
رفتم توی اتاق لباس هامو چیدم بعد به لباس واسه بار پوشیدم (میزارم )
راه افتادم که یهو
خماری من برم کارم دارم دوستون دارم حمایت یادتون نره ♥️😘
ویو یونا
لباسامو توی چمدونم گذاشتم چون باید برام خونه ی اون تهیونگ
ویو ته
پایین وایسادم تا بیاد دیدم اومد بادیگارد چمدونشو ازش گرفت هردو سوار شدیم
+از خودت بگو
_ یونا ۲۵ ساله بزگترین مافیا جهان
+منم تهیونگ ۲۸ بزگترین مافیا
_ خوش بختم
دیگه حرف نزدیم که بعد ۱۰ مین رسیدیم
که گفت
_ اتاقم کجاست
+کنار اتاقم اجوما میگه بهت
اجوما : بیان دنبالم
ویو یونا
دنبال اجوما رفتم اتاقم رو نشون داد
رفتم توی اتاق لباس هامو چیدم بعد به لباس واسه بار پوشیدم (میزارم )
راه افتادم که یهو
خماری من برم کارم دارم دوستون دارم حمایت یادتون نره ♥️😘
۴.۱k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.