خون شرین فصل دوم پارت دوم
ته: مطمعنی؟
. و توت خالی میشه
هانا: اهههههههه اههههههه هههه
ته : لباتو میبوسه باشع دیه برو سرما میخوری منم یه دوش بگیرم بیام
....
میری اتاقتون و یه لباس خوشگل میپوشی(عکسشو میزارم)
و موهاتو مرتب میکنی و شروع میکنی به درست کردن غذا غدا رو زود درس میکنی و میزاری تو سبد
ته میاد بیرون با یه حوله تو پایین تنش
هانا: تههههه من غذا حاضر کردم بریم پیک نیک
ته: چه خوب میرم حاضر شم بریم
میره تو اتاقو سرشو از در میاره بیرون ... ته: تو چقدر خوشگل شدی
با خجالت نگاهش میکنی
نشسته بودی تو پذیرایی که اندازه ی استودیوم بود 😐
هانا:اخه اتاق به این بزرگی:/
یکم دیگه ته میاد و از پشت گردنتو میبوسه
ته: بریم
دستتو میگیره میبرتت به ماشین خودش
داشت رانندگی میکرد که دستشو میگیری و نوازش میکنی برمیگرده و میبوستت
....
میرسین و میشین رو پتو و شروع میکنی به خوردن غذا
که تو حالت بد میشه
و میری کنار درخت و حالت تهوع میگیری و بالا میاری
ته:چیشد؟!
هانا :حالم بده
میشین زمین که حالت بهتر میشه و روی پای ته میخوابی اون موهاتو نوازش میکنه
.......
یکم دیگه جمع و جور میکنین و میرین به ماشین که تو راه حالت بد میشه
ته: بریم دکتر
.......
میرسین یه دکتر و دکتر معاینه میکنه و ازت تست میگیره
پرستار: خانوم کیم هانا تبریک میگم شما باردارید فقط اخیرا با هرکی رابطه داشتید باید بیان تا تست بدن و پدر رو پیدا کنیم
ته: من زنگ میزنم به کوک
هانا : اگه بچه از اون باشع ولم میکنی؟!
ته جواب نمیده میری میشینی رو صندلی و گریه میکنی هانا:اگه بچه از کوک باشه هم خودمو هم بچرو میکشم
.....
نظر فراموش نشه 😘
. و توت خالی میشه
هانا: اهههههههه اههههههه هههه
ته : لباتو میبوسه باشع دیه برو سرما میخوری منم یه دوش بگیرم بیام
....
میری اتاقتون و یه لباس خوشگل میپوشی(عکسشو میزارم)
و موهاتو مرتب میکنی و شروع میکنی به درست کردن غذا غدا رو زود درس میکنی و میزاری تو سبد
ته میاد بیرون با یه حوله تو پایین تنش
هانا: تههههه من غذا حاضر کردم بریم پیک نیک
ته: چه خوب میرم حاضر شم بریم
میره تو اتاقو سرشو از در میاره بیرون ... ته: تو چقدر خوشگل شدی
با خجالت نگاهش میکنی
نشسته بودی تو پذیرایی که اندازه ی استودیوم بود 😐
هانا:اخه اتاق به این بزرگی:/
یکم دیگه ته میاد و از پشت گردنتو میبوسه
ته: بریم
دستتو میگیره میبرتت به ماشین خودش
داشت رانندگی میکرد که دستشو میگیری و نوازش میکنی برمیگرده و میبوستت
....
میرسین و میشین رو پتو و شروع میکنی به خوردن غذا
که تو حالت بد میشه
و میری کنار درخت و حالت تهوع میگیری و بالا میاری
ته:چیشد؟!
هانا :حالم بده
میشین زمین که حالت بهتر میشه و روی پای ته میخوابی اون موهاتو نوازش میکنه
.......
یکم دیگه جمع و جور میکنین و میرین به ماشین که تو راه حالت بد میشه
ته: بریم دکتر
.......
میرسین یه دکتر و دکتر معاینه میکنه و ازت تست میگیره
پرستار: خانوم کیم هانا تبریک میگم شما باردارید فقط اخیرا با هرکی رابطه داشتید باید بیان تا تست بدن و پدر رو پیدا کنیم
ته: من زنگ میزنم به کوک
هانا : اگه بچه از اون باشع ولم میکنی؟!
ته جواب نمیده میری میشینی رو صندلی و گریه میکنی هانا:اگه بچه از کوک باشه هم خودمو هم بچرو میکشم
.....
نظر فراموش نشه 😘
۸۲.۷k
۱۹ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.