پارت(۹)
ا/ت:لطفا یه بشقاب اضا..
کوک:نه لازم نیست
ویو ا/ت
ودف یعنی چی من الان چه جوری بخورم؟
کوک:بیا اینم نصفش حالا بخور
ویو ا/ت
هر دفعه که میخواستم بخورم دستم میخورد بهش عجب اوضاعی
ویو کوک
چرا انقد خجالت میکشه؟(خب طبیعیه داداش من😂)
ویو ادمین
غذای ا/ت تموم شد ولی نگاش مشخص میکرد هنوز گشنه بود که کوک سهمش رو نصف کرد و گذاشت پیش ا/ت
ا/ت:خودتون بخورین بفرمایین
کوک:توبخور
ا/ت:نه من کسی رو گشنه نمیذارم
کوک:من سیرم(الکی میگه ها باور نکنین😂)
بالاخره بعد از هزار تا تعارف ا/ت قبول کرد که بخوره (البته توی تمام این اتفاقا لازم به ذکره که بگم حس بقیه اعضا:ودف😂 بود)
غذا تموم شد و ا/ت رفت که حساب کنه کوک جلوشو گرفت
ا/ت:مگه این شام جبران نامه ننوشتنم نبود؟پس من باید حساب کنم
کوک:نمیذارم تا وقتی با یه میلیونر سرو کار داری تو حساب کنی 😎😎😎😎😎
ا/ت کشید کنار و کوک حساب کرد
ا/ت:خب من دیگه میرم از دیدن همگی خوشحال شدم
ته،موچی،جین،جیهوپ،نامی،یونگی:ماهم همینطور
کوک دست ا/ت رو گرفت
کوک:کجا؟
ا/ت:میرم خونه دیگه
کوک:با چه ماشینی میخوای بری؟
ا/ت:یکی میاد دنبالم
ویو کوک
نکنه دوست پسر داره؟وای نه
کوک:کین ایشون؟
ا/ت:ببخشید؟
کوک:هیچی هیچی برو
بالاخره بابای ا/ت اومد دنبالش(اسکلتون کردم نه؟)
کوک:نه لازم نیست
ویو ا/ت
ودف یعنی چی من الان چه جوری بخورم؟
کوک:بیا اینم نصفش حالا بخور
ویو ا/ت
هر دفعه که میخواستم بخورم دستم میخورد بهش عجب اوضاعی
ویو کوک
چرا انقد خجالت میکشه؟(خب طبیعیه داداش من😂)
ویو ادمین
غذای ا/ت تموم شد ولی نگاش مشخص میکرد هنوز گشنه بود که کوک سهمش رو نصف کرد و گذاشت پیش ا/ت
ا/ت:خودتون بخورین بفرمایین
کوک:توبخور
ا/ت:نه من کسی رو گشنه نمیذارم
کوک:من سیرم(الکی میگه ها باور نکنین😂)
بالاخره بعد از هزار تا تعارف ا/ت قبول کرد که بخوره (البته توی تمام این اتفاقا لازم به ذکره که بگم حس بقیه اعضا:ودف😂 بود)
غذا تموم شد و ا/ت رفت که حساب کنه کوک جلوشو گرفت
ا/ت:مگه این شام جبران نامه ننوشتنم نبود؟پس من باید حساب کنم
کوک:نمیذارم تا وقتی با یه میلیونر سرو کار داری تو حساب کنی 😎😎😎😎😎
ا/ت کشید کنار و کوک حساب کرد
ا/ت:خب من دیگه میرم از دیدن همگی خوشحال شدم
ته،موچی،جین،جیهوپ،نامی،یونگی:ماهم همینطور
کوک دست ا/ت رو گرفت
کوک:کجا؟
ا/ت:میرم خونه دیگه
کوک:با چه ماشینی میخوای بری؟
ا/ت:یکی میاد دنبالم
ویو کوک
نکنه دوست پسر داره؟وای نه
کوک:کین ایشون؟
ا/ت:ببخشید؟
کوک:هیچی هیچی برو
بالاخره بابای ا/ت اومد دنبالش(اسکلتون کردم نه؟)
۸۶۵
۱۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.