Why?p⁷
داشتم صبحونه میخوردم که یهو اقا امد
کوک:سلام
پ/ج:سلام پسرم ... بشین کنار جولیا خالیه
کوک:خیلی ممنون
نشست کنارم مثله چیییی ازش بدم میومد
نشست کنار من بعد چند ثانیه دیدم دستشو گذاشت روی رونه پام
که دره گوش گفتم
جولیا:داری چی کار میکنی
کوک:تلافیه دیشبو درمیارم
(ویو کوک)
باید ی جوری عاشق خودم کنمش
چون اون اصلا عاشق من نیست
باید از تهیونگ بپرسم
اون خدای عشقو عاشقیه
(بعد از صبحانه)
(ویوکوک)
کوک:الو تهیونگ
ته:به.. سلا داوش
کوک:تهیونگ وقت ندارم باید ببینمت
ته:مگه امدی کره؟
کوک:آره بیا همون کافه ای که باهم میرفتیم
ته:اوک
کوک:ساعت ۱۲ میبینمت
ته:باش
دیدم ساعت ۱۱:۴۰دقیقست
رفتم سریع آماده شدم که برم
پ/ک:پسرم کجا میری
کوک:میرم پیشه تهیونگ
پ/ک:سریع برگرد
کوک:چشم
رفتم سوار ماشینم شدم رفتم
وقتی رسیدم دیدم ته اونجاست
کوک:سلام داوش
ته:به سلام چی شد یادی از ما کردی
کوک:بیا اول یچی سفارش بدیم
ته:باش... گارسون
گارسون:بفر مایید
ته:اگه میشه یه هات چاکلت بای شیرموز بیارید
گارسون :همین؟
کوک:نه با دوتا کیک شکلاتی
گارسون: چشم
ته :خب حالا بفرما
کوک:خب چجور بگم
ته:بگو دیگه
کوک:تهیونگ من عاشق شدم
ته:خو من چی کار کنم
کوک:خب اون منو دوس نداره
ته :ببین باید بکنیش
کوک:چی😳
ته:بابا منحرف میگم باید عاشق خودت کنیش
کوک:آها خو منم برای همین امدم
ته:خو به من چ
کوک:بابا گوزو میخوام کمکم کنی
ته:آها خو ببین اول باید ببینی دوس پسر داره یانه
کوک:نه نداره
ته:تو از کجا میدونی
کوک:آخه نه باکسی چت میکنه نه خیلی میره بیرون
ته:خو این که دلیل نمیشه
کوک:خو چه کار کنم
گارسون:بفرمایید سفارشتون
کوک:ممنون
ته:.....
حمایت فراموش نشه🥰🥰
کوک:سلام
پ/ج:سلام پسرم ... بشین کنار جولیا خالیه
کوک:خیلی ممنون
نشست کنارم مثله چیییی ازش بدم میومد
نشست کنار من بعد چند ثانیه دیدم دستشو گذاشت روی رونه پام
که دره گوش گفتم
جولیا:داری چی کار میکنی
کوک:تلافیه دیشبو درمیارم
(ویو کوک)
باید ی جوری عاشق خودم کنمش
چون اون اصلا عاشق من نیست
باید از تهیونگ بپرسم
اون خدای عشقو عاشقیه
(بعد از صبحانه)
(ویوکوک)
کوک:الو تهیونگ
ته:به.. سلا داوش
کوک:تهیونگ وقت ندارم باید ببینمت
ته:مگه امدی کره؟
کوک:آره بیا همون کافه ای که باهم میرفتیم
ته:اوک
کوک:ساعت ۱۲ میبینمت
ته:باش
دیدم ساعت ۱۱:۴۰دقیقست
رفتم سریع آماده شدم که برم
پ/ک:پسرم کجا میری
کوک:میرم پیشه تهیونگ
پ/ک:سریع برگرد
کوک:چشم
رفتم سوار ماشینم شدم رفتم
وقتی رسیدم دیدم ته اونجاست
کوک:سلام داوش
ته:به سلام چی شد یادی از ما کردی
کوک:بیا اول یچی سفارش بدیم
ته:باش... گارسون
گارسون:بفر مایید
ته:اگه میشه یه هات چاکلت بای شیرموز بیارید
گارسون :همین؟
کوک:نه با دوتا کیک شکلاتی
گارسون: چشم
ته :خب حالا بفرما
کوک:خب چجور بگم
ته:بگو دیگه
کوک:تهیونگ من عاشق شدم
ته:خو من چی کار کنم
کوک:خب اون منو دوس نداره
ته :ببین باید بکنیش
کوک:چی😳
ته:بابا منحرف میگم باید عاشق خودت کنیش
کوک:آها خو منم برای همین امدم
ته:خو به من چ
کوک:بابا گوزو میخوام کمکم کنی
ته:آها خو ببین اول باید ببینی دوس پسر داره یانه
کوک:نه نداره
ته:تو از کجا میدونی
کوک:آخه نه باکسی چت میکنه نه خیلی میره بیرون
ته:خو این که دلیل نمیشه
کوک:خو چه کار کنم
گارسون:بفرمایید سفارشتون
کوک:ممنون
ته:.....
حمایت فراموش نشه🥰🥰
۴.۶k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.