آخرین بوسه ۹۴
ات با داد و بغض گفت:
ها!بچه ات؟اما تو قبل از اینکه بفهمی من بچه
دارم بهم خیانت کردی،تو فقط تو زندگی
برای من یه عذاب بودی عذاب،حالا با این بچه ی بی گناهی که تو شیکممه چیکار داری؟
عنون موقع صدای فریاد جونگ کوک و جین بلند شد که داشتن سعی می کردن در
رو باز کنن
و جونگ کوک با کلی گریه اسم ات رو صدا می کرد
تا ات اومد بگه حال من خوبه،تهیونگ با حالت بیماری
ای روانی گفت:
من داغ این بچه وخودت رو رو دل جونگ کوک
میذارم،تا بفهمه که نباید با من
در بیوفته
ویو ات:
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
ها!بچه ات؟اما تو قبل از اینکه بفهمی من بچه
دارم بهم خیانت کردی،تو فقط تو زندگی
برای من یه عذاب بودی عذاب،حالا با این بچه ی بی گناهی که تو شیکممه چیکار داری؟
عنون موقع صدای فریاد جونگ کوک و جین بلند شد که داشتن سعی می کردن در
رو باز کنن
و جونگ کوک با کلی گریه اسم ات رو صدا می کرد
تا ات اومد بگه حال من خوبه،تهیونگ با حالت بیماری
ای روانی گفت:
من داغ این بچه وخودت رو رو دل جونگ کوک
میذارم،تا بفهمه که نباید با من
در بیوفته
ویو ات:
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۱۰.۱k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.