True love★season1 P=22
(10 روز بعد)
خدمتکار =قربان همه چیز آمادست
کوک=خوبه....همتون خوب گوش کنین! میخوام امشب پذیرایی بی نقص باشه....اگه امشب حتی یه مشکل ریز پیش بیاد برای همتون بد میشه
خدمه=بله قربان
کوک=خوبه برید سرکارتون
سوآ=کوک...چطور شدم
کوک=...امشب واقعا زیبا شدی عزیزم
سوآ=اوه..ممنونم
نامجون=کوک...مشکل حل شد
کوک=خوبه...زودتر کارو تموم کنین و برگردین...نباید کسی شک کنه
سوآ=مشکل؟...نقشه رو به من نمیگی؟
کوک=با من بیا
(اتاق کار)
کوک=گوش کن...امشب هرچی شد کنارم بمون...خواهش میکنم...این اتفاق پر ریسکیه ممکنه هر کدوم از ما بمیریم
سوآ=اما
کوک=حقیقت و نمیشه انکار کرد...فقط بهم قول بده از کنارم جم نخوری
سوآ=قول میدم
کوک=خوبه...ممنونم عزیزم
(3 ساعت بعد)
کوک=خوب...از همگی بخاطر حضورتون در این جشن متشکرم...امیدوارم شب خوبی برای همگی باشه...از جشن لذت ببرید...تندیس 30 دقیقه دیگه و طبق انتخاب بزرگترین ستاد مافیا یعنی جئون دراگون ، پدربزرگ عزیزم...به صاحبش تقدیم میشه...
(حضار دست زدند)
جيمين =کوک...اونجارو
کوک=(یونگی با لبخند گشاد با 10 تا از آدماش وارد عمارت شد...سوآ کنارم بود...با تنفر و ترس عجیبی به یونگی نگاه میکرد)
یونگی=(خانم سوآ....از دیدن دوبارتون خوشبختم)
سوآ=(لبخند چندشش داشت حالم و بهم میزد...دستم و گرفت که ببوسه اما دستم و عقب کشیدم)
سوآ=لازم نیست....آ راستی... سوآ نه... جئون سوآ...
کوک=خوش اومدی...
یونگی =ممنون
(ادمین:یونگی از حرفای سوآ عصبی شد چون دوسش داره و از شنیدن کلمه جئون کنار اسمش متنفره)
سوآ=(معمولا مافیا ها از هرخانواده دور یه میز ایستاده بودن...دور میز ما هم...کوک ،نامجون، جيمين، من و 5 تا از آدمای کوک ایستاده بودن...اشاره کنم که دور تا دور امارت هم از آدمای ما ایستاده بودن...اما این یه راز بود چون برخلاف قوانین بود...)
.....
کوک=(الو؟
آدم کوک =(بله قربان؟
کوک=(میخوام اون امارت تا دو دقیقه دیگه بره رو هوا
آدم کوک=(حل شده بدونینش قربان
کوک=خب حچضار عزیز...لطفا با دقت گوش کنید....بالاخره زمانش رسید...متمعنم همگی برای شنیدن اسم برترین مافیای امشب هیجان دارید...البته امسال یه فرقی وجود داره...امسال ما برترین مافیا قدرتمند رو نه بلکه...بزرگ ترین احمق بین مافیا هارو انتخاب کردیم...این شما و این مین یونگی!
(نور صحنه تماما روی چهره ی بهت زده و عصبی یونگی جمع شد و آدمای یونگی اصلحشون و گرفتن سمت من....بعد از صدای هین و تعجب همه ساکت بودن...با اومدن صدای انفجار مهیب که به معنی کارتن خواب شدن یونگی بود یه بار دیگه سالن تو بهت و تعجب فرو رفت و صدای خنده من سالن رو برداشته بود...)
یونگی=بنظرم وقتشه گریه کنی چون جیا دست منه
کوک=جيا؟! (خنده)...کو کجاست؟
یونگی ویدیو کالی که با آدمش داشت و سمت کوک گرفت
ادامه دارد....
خدمتکار =قربان همه چیز آمادست
کوک=خوبه....همتون خوب گوش کنین! میخوام امشب پذیرایی بی نقص باشه....اگه امشب حتی یه مشکل ریز پیش بیاد برای همتون بد میشه
خدمه=بله قربان
کوک=خوبه برید سرکارتون
سوآ=کوک...چطور شدم
کوک=...امشب واقعا زیبا شدی عزیزم
سوآ=اوه..ممنونم
نامجون=کوک...مشکل حل شد
کوک=خوبه...زودتر کارو تموم کنین و برگردین...نباید کسی شک کنه
سوآ=مشکل؟...نقشه رو به من نمیگی؟
کوک=با من بیا
(اتاق کار)
کوک=گوش کن...امشب هرچی شد کنارم بمون...خواهش میکنم...این اتفاق پر ریسکیه ممکنه هر کدوم از ما بمیریم
سوآ=اما
کوک=حقیقت و نمیشه انکار کرد...فقط بهم قول بده از کنارم جم نخوری
سوآ=قول میدم
کوک=خوبه...ممنونم عزیزم
(3 ساعت بعد)
کوک=خوب...از همگی بخاطر حضورتون در این جشن متشکرم...امیدوارم شب خوبی برای همگی باشه...از جشن لذت ببرید...تندیس 30 دقیقه دیگه و طبق انتخاب بزرگترین ستاد مافیا یعنی جئون دراگون ، پدربزرگ عزیزم...به صاحبش تقدیم میشه...
(حضار دست زدند)
جيمين =کوک...اونجارو
کوک=(یونگی با لبخند گشاد با 10 تا از آدماش وارد عمارت شد...سوآ کنارم بود...با تنفر و ترس عجیبی به یونگی نگاه میکرد)
یونگی=(خانم سوآ....از دیدن دوبارتون خوشبختم)
سوآ=(لبخند چندشش داشت حالم و بهم میزد...دستم و گرفت که ببوسه اما دستم و عقب کشیدم)
سوآ=لازم نیست....آ راستی... سوآ نه... جئون سوآ...
کوک=خوش اومدی...
یونگی =ممنون
(ادمین:یونگی از حرفای سوآ عصبی شد چون دوسش داره و از شنیدن کلمه جئون کنار اسمش متنفره)
سوآ=(معمولا مافیا ها از هرخانواده دور یه میز ایستاده بودن...دور میز ما هم...کوک ،نامجون، جيمين، من و 5 تا از آدمای کوک ایستاده بودن...اشاره کنم که دور تا دور امارت هم از آدمای ما ایستاده بودن...اما این یه راز بود چون برخلاف قوانین بود...)
.....
کوک=(الو؟
آدم کوک =(بله قربان؟
کوک=(میخوام اون امارت تا دو دقیقه دیگه بره رو هوا
آدم کوک=(حل شده بدونینش قربان
کوک=خب حچضار عزیز...لطفا با دقت گوش کنید....بالاخره زمانش رسید...متمعنم همگی برای شنیدن اسم برترین مافیای امشب هیجان دارید...البته امسال یه فرقی وجود داره...امسال ما برترین مافیا قدرتمند رو نه بلکه...بزرگ ترین احمق بین مافیا هارو انتخاب کردیم...این شما و این مین یونگی!
(نور صحنه تماما روی چهره ی بهت زده و عصبی یونگی جمع شد و آدمای یونگی اصلحشون و گرفتن سمت من....بعد از صدای هین و تعجب همه ساکت بودن...با اومدن صدای انفجار مهیب که به معنی کارتن خواب شدن یونگی بود یه بار دیگه سالن تو بهت و تعجب فرو رفت و صدای خنده من سالن رو برداشته بود...)
یونگی=بنظرم وقتشه گریه کنی چون جیا دست منه
کوک=جيا؟! (خنده)...کو کجاست؟
یونگی ویدیو کالی که با آدمش داشت و سمت کوک گرفت
ادامه دارد....
۳.۶k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.