"صیغه"اسم رمز حمله
"صیغه"اسم رمز حمله
راستی چرا بر «صیغه» و ادبیات دروندینی اصرار دارد؟
چرا بر رابطه #نامشروع تاکید نمیکند؟
چند روزی است با پدیدهای به نام خانم «کاترین شکدم» مواجهیم که در رسانههای غیررسمی و معاند از وی بهعنوان جاسوس نفوذکرده در مراکز مهم نظام، نام میبرند.
رسم جاسوسی این نبوده و نیست که فردی مدعی نفوذ در اعماق سری یک حکومت باشد، با افراد کلیدی ارتباط برقرار کند، روشهای نفوذ را یاد بگیرد اما خود یا سیستم امنیتی فرستنده او را بسوزاند و همه ارتباطات، آینده، اعتمادسازی و... را یکمرتبه بدون هیچ دلیلی دود کند.
پروژه بی اعتبارسازی مسئولان جمهوری اسلامی با رمز صیغه و 3 تکنیک «ابهام»، «انتظار» و «تعمیم» توسط یک سرویس امنیتی مشرف بر فرهنگ و تعصبات اسلامی شروع شده است.
وقتی مدعی ارتباط جنسی با
100 نفر میشود یعنی ابهام و مخاطب را منتظر میگذارند که در تعقیب اسامی باشد و وقتی یک مورد با جزئیات به سناریو تبدیل شد اصل تعمیمپذیری اتفاق میافتد و 99نفر دیگر نیز در دایره باور مخاطب قرار میگیرند.
سالهاست روشنفکران و غربگرایان صیغه را بردگی جنسی و دستوپاگیر اما ولنگاری جنسی و رهاشدگی را آزادی میدانند و از قضا این فرد #مامور است که اثبات کند شرع از نگاه مسئولان جمهوری اسلامی در روشهای ارضای جنسی خلاصه شده است.
راستی چرا بر «صیغه» و ادبیات دروندینی اصرار دارد؟
چرا بر رابطه #نامشروع تاکید نمیکند؟
چون میخواهند مذهبیون مدعی اسلام و انقلاب را تخریب نمایند و فساد اخلاقی را مکمل فساد اقتصادی کنند.
میدانداران جهاد تبیین در سپاه ازجمله دکتر جوانی یا مقدمفر محور هجمه قرار میگیرند. حال آنکه دکتر جوانی ایشان را حتی یکبار از نزدیک ندیده است. حتی در قالب خبرنگار مصاحبهای با وی نداشته است اصلا چیزکی نبوده است که ایشان به چیز تبدیل کرده باشد.
بدون تردید تردید محتوایی که بهنام ایشان تولید و توزیع میشود توسط یک سرویس امنیتی با مشاوری ایرانی تهیه شده و حساسیتها و احساسات منفی و مثبت ایرانیان را میداند.
راستی کجای دنیا یک زن 100 مورد رابطه جنسی برای اعتمادسازی و اخذ اطلاعات و جاسوسی انجام میدهد و بعد از اعتمادسازی یکمرتبه پل را نابود میکند؟ بدون تردید این سناریو و پروژه برای تخریب چهرههای موجه با اسم رمز «صیغه» است تا صیغه را معادل فحش، جاسوسی، جاسوسی، پرستوسازی ولنگاری، ابزار حاکمیتی و نهایتا بهمثابه جوک لوث نمایند.
راستی چرا بر «صیغه» و ادبیات دروندینی اصرار دارد؟
چرا بر رابطه #نامشروع تاکید نمیکند؟
چند روزی است با پدیدهای به نام خانم «کاترین شکدم» مواجهیم که در رسانههای غیررسمی و معاند از وی بهعنوان جاسوس نفوذکرده در مراکز مهم نظام، نام میبرند.
رسم جاسوسی این نبوده و نیست که فردی مدعی نفوذ در اعماق سری یک حکومت باشد، با افراد کلیدی ارتباط برقرار کند، روشهای نفوذ را یاد بگیرد اما خود یا سیستم امنیتی فرستنده او را بسوزاند و همه ارتباطات، آینده، اعتمادسازی و... را یکمرتبه بدون هیچ دلیلی دود کند.
پروژه بی اعتبارسازی مسئولان جمهوری اسلامی با رمز صیغه و 3 تکنیک «ابهام»، «انتظار» و «تعمیم» توسط یک سرویس امنیتی مشرف بر فرهنگ و تعصبات اسلامی شروع شده است.
وقتی مدعی ارتباط جنسی با
100 نفر میشود یعنی ابهام و مخاطب را منتظر میگذارند که در تعقیب اسامی باشد و وقتی یک مورد با جزئیات به سناریو تبدیل شد اصل تعمیمپذیری اتفاق میافتد و 99نفر دیگر نیز در دایره باور مخاطب قرار میگیرند.
سالهاست روشنفکران و غربگرایان صیغه را بردگی جنسی و دستوپاگیر اما ولنگاری جنسی و رهاشدگی را آزادی میدانند و از قضا این فرد #مامور است که اثبات کند شرع از نگاه مسئولان جمهوری اسلامی در روشهای ارضای جنسی خلاصه شده است.
راستی چرا بر «صیغه» و ادبیات دروندینی اصرار دارد؟
چرا بر رابطه #نامشروع تاکید نمیکند؟
چون میخواهند مذهبیون مدعی اسلام و انقلاب را تخریب نمایند و فساد اخلاقی را مکمل فساد اقتصادی کنند.
میدانداران جهاد تبیین در سپاه ازجمله دکتر جوانی یا مقدمفر محور هجمه قرار میگیرند. حال آنکه دکتر جوانی ایشان را حتی یکبار از نزدیک ندیده است. حتی در قالب خبرنگار مصاحبهای با وی نداشته است اصلا چیزکی نبوده است که ایشان به چیز تبدیل کرده باشد.
بدون تردید تردید محتوایی که بهنام ایشان تولید و توزیع میشود توسط یک سرویس امنیتی با مشاوری ایرانی تهیه شده و حساسیتها و احساسات منفی و مثبت ایرانیان را میداند.
راستی کجای دنیا یک زن 100 مورد رابطه جنسی برای اعتمادسازی و اخذ اطلاعات و جاسوسی انجام میدهد و بعد از اعتمادسازی یکمرتبه پل را نابود میکند؟ بدون تردید این سناریو و پروژه برای تخریب چهرههای موجه با اسم رمز «صیغه» است تا صیغه را معادل فحش، جاسوسی، جاسوسی، پرستوسازی ولنگاری، ابزار حاکمیتی و نهایتا بهمثابه جوک لوث نمایند.
۵.۳k
۱۶ اسفند ۱۴۰۰