مافیا سرد 14

چرا من بخاطر کسی که دوسم نداره چاقو خوردم(حالا یه چاقو خوردی دیگه)


تا صبح ذهنم درگیره ات بود
باید یه نقشه میکشیدم که یه جا گیرش
میاوردم

ویو ات:
صبح بیدار شدم دیدم ته خوابیده
چون دیشب دیر خوابیده بود بیدارش نکردم

رفتم پایین صبحونه درست کردم


ویو یو :

صبح بیدار شدم دیدم چشام قرمزه
کل دیشب ذهنم درگیر ات بود

رفتم پایین دیدم داره صبحانه درست میکنه

یو : سلام

ات: سلام صبح بخیر

یو : صبح تو هم بخیر
ته کجاست

ات: خوابیده

خب فک کنم الان بتونم سر حرفو باز کنم

یو : ات تو اگه عاشق کسی بشی که دوست پسر داره چیکار میکردی

ات : خب مخفیانه عاشقش میموندم

یو : تا همیشه

ات : خب چاره ای ندارم

وقتی اینو گفت یکم بهش نزدیک شدم

یو : ولی من نمیتونم

ات : عاشق کی شدی مگه

بهش زل زدم که ته اومد پایین

ویو ته

وقتی رفتم پایین دیدم یونجون زیاد به ات نزدیک شده واسه همین سریع رفتم بینشون

ته : سلام

ات : سلام صبح بخیر

یو : صبح بخیر


ویو ات

داشتم با یونجون حرف میزدم که
ته اومد
یونجونم رفت بالا

ات : ته

ته : بله

ات : اونجوری که تو میگی یونجون پسر بدی نیست
داشتیم با هم حرف میزدیم خیلی پسر خوبی بود

ته : دختری نیست که با اون رابطه نداشته باشه
راستی چی میگفت

ات : هیچی میگفت نمیدونم عاشق کسی که تو رابطس شدی اگه میشدی چیکار میکردی

وقتی اینو گفتم تهیونگ رنگش پرید

ویو ته

ات هنوز متوجه نشده منظورش خودش بود ولی برای اینکه نفهمه
به روش نیاوردم




لطفا حمایت 🌫🍷