•رویای شیرین •
•رویای شیرین •
پارت (۱۴)
ویو به ا.ت و کوک
ا.ت : کی بلند میشه ؟؟
کوک : نمیدونم
ا.ت : نگاهی به دستشون انداخت و لبخندی زد
کوک : صورت ا.ت و نگاهی کرد و دست خودشون و دید و به ا.ت گفت: چییی؟ هومم
ا.ت : خنده شو جمع کرد و گفت خوب هیچی ......
کوک : بگو .....
ا.ت : دوست پسر قبلیم هیچ وقت اینکارو نمیکرد......
کوک : دوست پسر قبلیت ؟؟
ا.ت : اوهوم یادمه یبار داشتیم میرفتیم سفر بهش گفتم ولی .... لبخند تلخی زد و گفت : ولش کن میخوام اونو از ذهنم بیرون کنم ....
کوک : بیرونش کن چون شاید جایگزینش آدم بهتری باشه ....
ا.ت : لبخندی بزرگ زد و گفت داره حرکت میکنه...
کوک : چی ...
ا.ت : هواپیمااااا چشاش و روی هم فشار داد و دست کوک و محکم گرفت
ویو کوک
.......
پارت (۱۴)
ویو به ا.ت و کوک
ا.ت : کی بلند میشه ؟؟
کوک : نمیدونم
ا.ت : نگاهی به دستشون انداخت و لبخندی زد
کوک : صورت ا.ت و نگاهی کرد و دست خودشون و دید و به ا.ت گفت: چییی؟ هومم
ا.ت : خنده شو جمع کرد و گفت خوب هیچی ......
کوک : بگو .....
ا.ت : دوست پسر قبلیم هیچ وقت اینکارو نمیکرد......
کوک : دوست پسر قبلیت ؟؟
ا.ت : اوهوم یادمه یبار داشتیم میرفتیم سفر بهش گفتم ولی .... لبخند تلخی زد و گفت : ولش کن میخوام اونو از ذهنم بیرون کنم ....
کوک : بیرونش کن چون شاید جایگزینش آدم بهتری باشه ....
ا.ت : لبخندی بزرگ زد و گفت داره حرکت میکنه...
کوک : چی ...
ا.ت : هواپیمااااا چشاش و روی هم فشار داد و دست کوک و محکم گرفت
ویو کوک
.......
۱.۱k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.