تکپارتی تهیونگ

تکپارتی از همه اعضا وقتی تصادف کردی و رفتی تو کما و چندبار قلبت وایمیسته

تهیونگ

تهیونگ
تهیونگ همراه با یونتان اومده بود تا برای ات گل بگیرن یه دسته گل رز صورتی که همیشه ات دوست داشت رو برای ات برداشت و حساب کرد و همراه با یونتان سوار ماشین میشه و به سمت بیمارستان حرکت میکنه
تهیونگ:یونتان تو هم دلت برای مامانی تنگ شده نه؟
یونتان:هیچی نمیگه حتی واق واق هم نمیکنه
تهیونگ روشو برمیگردونه و با صورت غمگین یونتان که سرش پایین بود رو میبینه
تهیونگ:اون قراره زود بیاد پیشمون و دوباره با هم بازی می‌کنیم
به بیمارستان رسید یونتان هم برای دیدن ات میخواست پیاده شه
تهیونگ:یونتان میدونم میخوای بیای ولی اینجا اجازه نمیدن زود برمیگردم
در ماشین رو میبنده به سمت در های بیمارستان میره بازشون میکنه و بدون اینکه به چیزی نگاه کنه به سمت اتاق ات می ره در اتاق رو باز میکنه و وارد اتاق میشه
تهیونگ:سلام عشق من چطوری؟با دکترا حرف زدم گفتن داری بهتر میشی نگاه کن برات چی خریدم همون رنگی که خیلی دوستش داری و البته گل محبوبت و گل ها  و روی می  تختت میزاره و دستای ات رو میگیره و میبوسه
تهیونگ:زیباترین و خاص ترین گل ها هم پیش زیبایی و خاص بودنت کم میارن به قول شازده کوچولو گل من خاصه چون برای منه ات لطفا زودتر پاشو من و یونتان خیلی دلمون برات تنگ شده و لحظه شماری میکنیم تا تو بیدار شی زودتر بلند‌شو گل رز زیبای من. گل من قویه مگه نه میتونه از پس این مشکل هم بر بیاد و دستاتو میگیره و میبوسه

میدونم بد شد🥺
ولی....
ببخشید❤