عشق حقیقی
p2
از زبان جونگ کوک
نوشته بود « دوست دارم بانی »
پس حیوون مورد علاقش خرگوش اها اینو نگفتم من از ات خوشم میاد اما بهش تاحالا نگفتم از موقعی ای که اومد این مدرسه تقریبا سه هفته پیش
از زبان ات
دوییدم تو حیاط نشستم رو صندلی که جنی اومد
( جنی دوست ات هست اما تو یه کلاس نیستن)
÷ عه ات چرا تو شکی
+ عه جینا داشتم اهنگ گوش میکردم جونگ کوک اومد هدفونم رو گرفت اومدم از بگیرم یکی خورد بهم افتادم رو جونگ کوک
÷وادا فاخ...
+واقعااا
زنگ خورد +اخ بیا بریم
از زبان ات
اخ چه شکلی تو صورتش نگاه کنم اشکال نداره ات اروم باش رفتم تو کلاس دیدم نشسته سرجاش سرجای خودم نشستم معلم اومد داشت درس میداد نگاه سنگینی رو رو خودم حس مردم اما اهمیت ندادم زنگ خورد داشتم تنها میرفتم تو خونه دیدم دوتا پسر میخوان به یه دختر تجاوز کنن رفتم اونجا
+ هویییییی
پسر1:چته
+ چیکارش داری
پسر 2: به توچه
ادامه دارد......
از زبان جونگ کوک
نوشته بود « دوست دارم بانی »
پس حیوون مورد علاقش خرگوش اها اینو نگفتم من از ات خوشم میاد اما بهش تاحالا نگفتم از موقعی ای که اومد این مدرسه تقریبا سه هفته پیش
از زبان ات
دوییدم تو حیاط نشستم رو صندلی که جنی اومد
( جنی دوست ات هست اما تو یه کلاس نیستن)
÷ عه ات چرا تو شکی
+ عه جینا داشتم اهنگ گوش میکردم جونگ کوک اومد هدفونم رو گرفت اومدم از بگیرم یکی خورد بهم افتادم رو جونگ کوک
÷وادا فاخ...
+واقعااا
زنگ خورد +اخ بیا بریم
از زبان ات
اخ چه شکلی تو صورتش نگاه کنم اشکال نداره ات اروم باش رفتم تو کلاس دیدم نشسته سرجاش سرجای خودم نشستم معلم اومد داشت درس میداد نگاه سنگینی رو رو خودم حس مردم اما اهمیت ندادم زنگ خورد داشتم تنها میرفتم تو خونه دیدم دوتا پسر میخوان به یه دختر تجاوز کنن رفتم اونجا
+ هویییییی
پسر1:چته
+ چیکارش داری
پسر 2: به توچه
ادامه دارد......
۱۸.۶k
۰۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.